الهیات غزه

بحران غزه، در میدان جنگ، یک نبرد استراتژیک را جست‌وجو می‌کند، اما در عرصه اندیشه، جهانی از معنا را به چالش کشیده است. این رویداد، تنها یک درگیری ژئوپلیتیک نیست، بلکه یک «مسئله الهیاتی» است که وجدان دینی و فکری جهان را به پرسش گرفته است. همان‌گونه که رخداد هولوکاست، نه تنها یک تراژدی تاریخی که نقطه‌آغازی برای شکل‌گیری گفتمان‌های پیچیده الهیاتی—از «الهیات پساهولوکاست» در سنت یهودی تا بازخوانی مفاهیم رستگاری و شر در مسیحیت—بود، اکنون نیز غزه به کانونی برای بازاندیشی در مفاهیم بنیادین ایمان، رنج، عدالت و امید تبدیل شده است.

انتظار می‌رود که در این برهه، اندیشوران مسلمان، مسیحی و یهودی آزادیخواه، با درک ضرورت تاریخی این لحظه، به بسط و گسترش ادبیات «الهیات غزه» همت گمارند. این پرونده، با عبور از تحلیل‌های سطحی رسانه‌ای، در پی آن است که با وام‌گیری از چارچوب‌های فلسفی مانند «ایمان‌گرایی ویتگنشتاین»، ریشه‌های استقامتی را واکاوی کند که با تکیه بر معنویت، بر وحشت ماشین جنگی غلبه می‌کند. هدف، نه تنها فهم این پدیده است، بلکه کمک به تولد گفتمانی است که روایت رسمی از قدرت را به چالش می‌طلبد و صدای قربانی را به گوش وجدان جهانی می‌رساند. این تنها راه تبدیل فاجعه به آگاهی، و تباهی به امر مقدس است.

در مواجهه با فاجعه‌ای که وجدان جهان را به چالش کشیده است، پرسش از «چرایی» و «چگونگی» مقاومت فلسطینیان، ذهن هر ناظر آگاهی را به خود مشغول کرده است. پرونده «الهیات غزه» رویکردی نوین را برای فهم این پدیده پیش می‌نهد؛ رویکردی که از تحلیل‌های صرفاً سیاسی و ایدئولوژیک فراتر رفته و به ساحت ایمان و معنویت ورود می‌کند. در این پرونده، استقامت غزه با چارچوب فلسفه «ایمان‌گرایی ویتگنشتاین» تحلیل می‌شود؛ ایمانی که نه یک باور انتزاعی، بلکه «شیوه‌ای برای زیستن» و زبانی برای معنا بخشیدن به عمیق‌ترین رنج‌هاست. این نگاه، ما را از تقلیل انسان فلسطینی به یک ابژه سیاسی بازمی‌دارد و با یادآوری این اصل که «فلسطینی‌ها هم انسان‌اند»، بر عدالت معرفتی و اخلاقی در بازنمایی رنج آنان پای می‌فشارد. پرونده الهیات غزه، با واکاوی پیوند میان شاگرد فلسطینی ویتگنشتاین و اندیشه‌های استادش، می‌کوشد تا پاسخی فلسفی-کلامی به یکی از بحرانی‌ترین مسائل زمانه ما ارائه دهد.

 

نیاز به الهیات پساغزه

وحید سهرابی‌فر: نظریه‌های الهیاتی -مانند سائر نظریات- به منظور معنادار ساختن پدیده‌ها به کار می‌روند. مدعای نوشته حاضر این است که الهیات سنتی در جهان پساغزه، معنابخشی خود را به میزان قابل توجهی از دست داده است و مومنان نیازمند الهیات جدیدی هستند.

 

وصفی حجاب؛ شاگرد فلسطینی ویتگنشتاین

محمد سعید عبداللهی دانشجوی دکتری فلسفه اخلاق و طلبه سطح چهار حوزه علمیه، در یادداشتی نگاهی انداخته به شخصیت و اندیشهٔ «وصفی حجاب»، تنها دانشجویی که ویتگنشتاین راهنماییِ رساله‌اش را به عهده گرفت.

 

غزه، کودکان و «یقین اخلاقی»

محمد سعید عبداللهی(طلبه سطح چهار حوزه و دانشجوی دکتری فلسفه اخلاق): یکی از این گزاره‌ها که شاید بیشترین همدلی را میان مردمان از هر دین، رنگ و نژاد و فیلسوفان برانگیزد این گزاره است:
ـ «کشتن کودکان نادرست است.»
حال موقعیتی را فرض کنید که من در یک خیابان به شما که عابر هستید، کودکی مشخص را نشان می‌دهم و می‌گویم: «کشتن این کودک نادرست است.» سخن بر سر این است که چه چیزی این فرض را این اندازه عجیب و غریب جلوه می‌دهد؟

 

نظریه ایمان‌گرایی ویتگنشتاین رهیافتی برای فهم استقامت فلسطینیان؛ سوگ، صبر، ایمان

عظیم محمودآبادی: چگونه می‌توان ابعاد بی‌سابقه‌ی استقامت فلسطینیان در غزه را درک کرد؟ در مواجهه با ویرانیِ هشتاد درصدی شهرها، شهادت ده‌ها هزار نفر و محاصره‌ای تمام‌عیار، چه نیرویی یک ملت را برمی‌انگیزد که نه تنها تسلیم نشود، بلکه هر روز بر عزمش برای دفاع از حقِ خویش بیفزاید؟ در حالی که تحلیل‌های متعارف، این پایداری را تنها برآمده از “ایدئولوژی” می‌دانند، این نوشتار با عبور از چنین خوانشِ تقلیل‌گرایانه، ریشه‌های این استقامت را در ساحت “ایمان” جست‌وجو می‌کند. بر اساس چارچوب نظری «ایمان‌گرایی ویتگنشتاین»، ایمان نه یک گزاره‌ی عقلی، بلکه یک «شیوه‌ی زیست» و یک «بازی زبانی» است که به رنج‌ها معنا می‌بخشد و حتی طاقت‌فرساترین مصائب را در مسیر «خیر برتر» بازتفسیر می‌کند. این مقاله نشان می‌دهد که چه چیزی مقاومت فلسطین را از نمونه‌های تاریخیِ ایدئولوژیکِ شکست‌خورده—مانند نازیسم، فاشیسم و بعثیسم—متمایز ساخته و چگونه نور فلسفه ویتگنشتاین می‌تواند پرتوی تازه بر فهم این پدیده‌ی شگفت‌انگیز معاصر بیفکند.

 

یومیات الحرب: روزنگار جنگ غزه

زهرا اخوان صراف: در میان آوار و آتش و گرسنگیِ غزه، دکتر ابراهیم العطار، نویسنده و قرآن‌پژوه فلسطینی، کتاب‌های کتابخانه شخصی‌اش را ورق ورق می‌کند تا هیزمی برای پختن نان خانواده‌اش بیابد؛ همان کتاب‌هایی که روزی با جان و مال از دست تاراجگران نجات داده بود. “یومیات الحرب” یا “روزنگار جنگ” او، که روایت روزمره زیستن در زیر سایه مرگ است، تنها گزارشی از یک فاجعه انسانی نیست، بلکه سندی است تکان‌دهنده از مقاومت روح بشری در برابر تاریکی مطلق؛ جایی که آدمیان در اوج بی‌اخلاقیِ تحمیل شده، همچنان به تلاوت قرآن، خواندن و نوشتن ادامه می‌دهند و نشان می‌دهند که حتی وقتی کتاب‌ها به هیزم تبدیل می‌شوند، اندیشه و امید آخرین سنگری است که تسلیم نمی‌شود.

 

غزه جنایت بی‌مکافات؛ آیا داستایفسکی راست می‌گفت؟

پورپامی ردفر: راسکولنیکوفِ امروز، موشک‌هایش را با «حق دفاع» توجیه می‌کند. داستایفسکی در «جنایت و مکافات» هشدار داد: وقتی خدا نباشد، قانون جنایت را مقدس می‌کند. اکنون غزه صحنهٔ نمایش همین تراژدی است؛ جایی که کشتار جمعی نه تنها محکوم نمی‌شود، بلکه با استناد به قوانین بین‌المللی، «مشروع» خوانده می‌شود. آیا این همان «مکافاتِ» مورد انتظار داستایفسکی است؟ یا پایانِ اخلاق در عصر سیاست‌زدگی؟

 

از معمای صلح گمشده در غزه و اوکراین تا نسبی‌گرایی اخلاقی

سایمون تیزدال (تحلیلگر امور بین‌المللی گاردین): کشتار و قتل عام بی‌گناهان توجیه‌ناپذیر است. پس چرا این جنایات ادامه می‌یابند؟ پاسخ در «نسبی‌گرایی اخلاقی» نهفته است.

تلاش برای صلح در مناقشات بزرگ به ندرت تا این حد ناامیدکننده و بی‌ثمر بوده است. در غزه، گفتگوهای آتش‌بس معمولاً به بن‌بست می‌رسد. در اوکراین، جنگ وارد چهارمین سال خود شده است. سوریه بار دیگر شعله‌ور شده و فجایع سودان پایان نمی‌یابد. سال گذشته، تعداد درگیری‌های دولتی به اوج خود رسید – ۶۱ درگیری در ۳۶ کشور. این بالاترین رقم ثبت‌شده از سال ۱۹۴۶ تاکنون است و امسال ممکن است وضعیت بدتر شود.

 

برای کشتگان خاموش بی‌وکیل و وصی غزه؛ به‌مناسبت هشتم می: روز جهانی الاغ

ابراهیم احمدیان: در روز جهانی الاغ، نه از خرانِ بارکشِ افسانه‌ها می‌نویسیم، نه از نمادهای مذهبیِ محصور در کتاب‌های مقدس. امروز، صدای خَرِ سوخته‌ای را می‌شنویم که در زیر آوار غزه، فریاد بی‌زبانیِ همه‌ی مخلوقاتی است که در سکوتِ تاریخ، قربانیِ ظلمِ انسان شدند. از آموزه‌های تورات تا فرمان پیامبر اسلام، احترام به حیوانات، نه توصیه، که فرمان خداییِ عدالت‌پرور بوده است. اما در غزه، جایی که الاغ و کودک، هر دو زیر آتشِ جنگ له می‌شوند، کدام گوشِ شنوا هست که ناله‌ی بی‌زبانی را بشنود که می‌پرسد: «آیا سوزاندنِ بی‌گناهی که نمی‌دود، فریاد نمی‌زند، و جز خدمت نمی‌شناسد، در ترازوی آسمان، جرمی کوچک است؟» اینجا، مرز میان انسان و حیوان محو شده؛ جنایتی که حتی اسبِ نان‌آور کودکان را به شعله می‌کشد، یادآور می‌شود: سکوت در برابر ظلم، خیانتی است که دامنِ همه‌ی بشریت را می‌آلاید.

 

انکار نسل‌کشی اسرائیل در غزه به منزلهٔ «بی‌عدالتیِ معرفتی»

یاسر میردامادی: ادعای من در این نوشته آن است که نسل‌کشی اسرائیل در غزه، علاوه بر آن‌که مصداق بسا انواع بی عدالتی غیر معرفتی‌ای است که به برخی از آن‌ها گذرا اشاره شد، از مصادیق نوع خاص دیگری از بی‌عدالتی است که بسیار کمتر به آن پرداخته شده است: «بی‌عدالتی معرفتی».[4] در یک کلام، ادعای من در این نوشته آن است که انکار نسل‌کشی اسرائیل در غزه مصداق بی عدالتی معرفتی است.

 

فلسطینی‌ها هم (احتمالاً) انسان‌اند!

یاسر میردامادی در یادداشت «فلسطینی‌ها هم (احتمالاً) انسان‌اند!» به بررسی نسل‌کشی اسرائیل در غزه و ابعاد مختلف بی‌عدالتی ساختاری می‌پردازد. او این بی‌عدالتی را در چهار حوزه حقوقی، سیاسی، اخلاقی و قضایی تحلیل می‌کند و به‌ویژه بر مفهوم «بی‌عدالتی معرفتی» تأکید می‌کند که در آن صدای قربانیان نادیده گرفته می‌شود و واقعیت تحریف می‌گردد. میردامادی با نقد دیدگاه‌هایی مانند «واقع‌گرایی تهاجمی»، استدلال می‌کند که اعتراض به نسل‌کشی نه تنها یک تکلیف اخلاقی، بلکه ضرورتی برای درک پیچیدگی‌های جهان معاصر است. او از رسانه‌ها، دانشگاه‌ها و عموم مردم می‌خواهد تا با افشای حقیقت و شکستن حلقه سکوت، در برابر این فاجعه انسانی مسئولیت‌پذیر باشند. به گفته او، سکوت در برابر جنایت، خود نوعی جنایت است.

 

و إنی لمشتاق الی أرض غزه …

محسن الویری: مبارزه با غده چرکین سرطانی اسرائیل هیچگاه یک مسأله عربی و یک مسأله محدود منطقه‌ای نبوده و از همان آغاز یک مسأله و چالش تمدنی به شمار می‌رفته است، ولی اکنون بیش از هر زمان دیگر مبارزات ملت مظلوم دربند فلسطین در یک سطح تمدنی ظاهر شده است.

 

مطالب مرتبط
درج دیدگاه

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.