
مرد امّت (در نکوداشت سیدهادی خسروشاهی)
پنج سال از درگذشت مرحوم سیدهادی خسروشاهی و وفاتِ ایشان در سکوت ایام کرونا گذشت. تاکنون برخی آثار در پاسداشت مقام وی به رشته تحریر در آمده است. چندی پیش انتشارات «بوستان کتاب قم» مجموعه سخنرانیهایی درباره شخصیت و مقام علمی مرحوم خسروشاهی را به کوشش محمد باقر انصاری گردآوری و تحت عنوان «مرد امّت» منتشر کرده است. در ذیل برخی از نکات مرقوم در این اثر که به زبانِ اساتید و همراهانِ مرحوم خسروشاهی بیان شده، آورده شده است:
صفات اخلاقی سیدهادی خسروشاهی
شادروان آیتالله سیدهادی خسروشاهی در زمان زندگی پر برکت خویش، پیوسته از تعریف، تمجید و هرگونه برپایی نکوداشت برای خود، گریزان بود. چون علامه فقید به کار و هدفش ایمان داشت و خالصانه همه محمودها را برای دین محمد و آل محمد (ص) و سرافرازی اسلام و ایران عزیز میخواست. بنابراین نکوداشتها را بیشتر از آنکه مایه تنویر روشنگری افکار و آثار بداند، اسارت در چنبره منیّتها و بازماندن از حرکت در مسیر مقدس سربازی دین و میهن میدانست.
تعامل خسروشاهی با اندیشههای مختلف؛ از سید جمال تا اخوانالمسلمین
یک وقت من توفیق داشتم خدمت استاد سیدهادی خسروشاهی در مورد اخوان المسلمین گفتگویی با همدیگر میکردیم. یکی از توجهات و تذکرات جدی ای که ایشان میدادند این بود که در عین اینکه ما تحفظ بر اسلام ناب باید داشته باشیم و مراقبت بکنیم از اندیشه اسلام ناب خودمان، هر بهرهای از حقیقت نزد هر کسی از اندیشمندان اگر یافتیم باید حتما آن را به تعبیری افراز و احراز بکنیم و در اختیار بقیه قرار بدهیم.
خود استاد سیدهادی خسروشاهی اختلاف نظرهایی با بعضی از اندیشمندان داشتند در بعضی موضوعات مثل مرحوم سید جمال، اما خیلی اهتمام داشتند که ترجمه کنند آثار ایشان را و عرضه کنند و جامعه ما بهرهمند از افکار این بزرگان بشود. یکی از ثمرات این شخصیت بزرگ و روح بزرگ و این سعه صدر و دید باز اهتمام مجاهدانه ایشان بود به ارتباط دو سویه با نخبگان جهان اسلام، مجالست و مؤانست با آنها و سفرهای علمی به پاکستان و الجزایر و مثلاً انگلستان.
اهمیت عنوان «سید» در زندگی خسروشاهی
خاطرهای که از آن همکاری دارم این بود که در طرح روی جلدی که ایشان کار کردند «سید» ابتدای نام ایشان ننوشته بود. استاد سیدهادی خسروشاهی زنگ زد و به من گفت که من یک گلایه دارم. هر عنوانی از من حذف شود، ناراحت نمیشوم اما عنوان «سید» را نمیپذیرم از ابتدای نام من حذف شود. من اصلاً متوجه نبودم این اتفاق افتاده است. ایشان اصرار داشتند که حتماً عنوان سید و لقب سید روی جلد بیاید. هم سید بودند و هم سیادت در شأنشان بود.
فعالیتهای تبلیغی گسترده در مصر، تونس و سایر کشورهای اسلامی
در مصر و تونس و جاهای دیگر استاد سیدهادی خسروشاهی به منظور نشر معارف اهل بیت فعالیت گستردهای داشتند. یعنی با وجود اینکه یک چهره تقریبی است، اما از نشر معارف اهل بیت غافل نیست. بعضیها متأسفانه وقتی وارد این حوزهها میشوند، میلغزند و فکر میکنند لازمه تقریب این است که ما مواضع خودمان و معارف اهل بیت را فراموش کنیم یا مثلا یک جاهایی کوتاه بیاییم. وقتی شما منطق دارید و بحث و گفتگو میکنید، باید محکم و با استدلال از اصول خودت دفاع کنی و روی مشترکات هم که باید تاکید و ایستادگی کرد.
در جامعه ما یک فکر بسیار غلطی وجود دارد که گویا هر کس تقریبی شد، به گونهای از نگاه شیعی، نگرش شیعی، توجه به اهل بیت و اخلاص و خلوصش به آل الله کم میشود. قطعا یک فکر غلطی است و نمونه روشن آن آقای خسروشاهی است.
نگاه دقیق به اخوانالمسلمین و نقدهای مرتبط
بخشی از آثار استاد سیدهادی خسروشاهی هم مربوط میشود به معرفی جریان اخوان المسلمین و مخصوصا اندیشههای سید قطب، محمد قطب(برادر سید قطب) حسن البنا (مؤسس اخوان المسلیمن). اینها کارهایی بود که آقای خسروشاهی انجام داد و تا آخر هم همین رویکرد را داشت.
پرداختن به این کارها یک انتقاداتی هم در بر داشت. در یک جلسهای مخصوصاً بعد از اینکه داعش کارش را شروع کرد و بعضی از این جریانات اخوانی به داعش ملحق شدند یا پرچم داعش را به دست گرفتند، به ایشان گفتم آقای خسروشاهی الان برای چه شما از اینها باز تعریف و تمجید میکنید؟ ایشان گفتند: اولاً همه اخوانیها این طور نیستند. ثانیاً ما اگر با اینها در جهان اسلام نتوانیم کار کنیم با چه جریانی کار کنیم؟ برویم با وهابیها کار کنیم که اصلا شدنی نیست.
اعتدال و میانهروی؛ ویژگی بارز خسروشاهی
یکی از ویژگیهای ایشان این بود که از مسیر اعتدال و میانهروی خارج نشدند. در واقع اگر ما روحانیت و علمای حوزوی قم را در سه جریان طبقهبندی کنیم، یکی جریان اسلام سنتی، دیگری جریان اسلام رادیکال و سوم جریان اسلام تجددخواه یا میانهرو است. باید گفت مرحوم استاد خسروشاهی به جریان سوم یعنی اسلام میانه رو تعلق دارند.
اجتهاد سیدهادی خسروشاهی و دریافت اجازه از ۱۳ مرجع تقلید
استاد سیدهادی خسروشاهی به عنوان طلبه، نویسنده، مترجم، روزنامهنگار، نقدنویس، سفیر و فعال سیاسی شناخته شدهاند؛ اما آنچه از ایشان کمتر گفته شده این مطلب است که ایشان از سیزده مرجعِ بنام و مشهورِ زمان خودشان اجازه اجتهاد در فقه و نقل حدیث و امور حسبیه و شرعیه داشتند. این اجازات از سال 1384 هجری قمری، یعنی سال 1343 و 1344 هجری خورشیدی تا سال 1410 هجری قمری از طرف مراجع عظام به اسم ایشان صادر شده است.
نجات آثار علامه طباطبایی از فراموشی
اگر آنچه استاد سیدهادی خسروشاهی درباره علامه طباطبایی انجام دادند، انجام نمیشد، از این 24 جلد کوچک که در ده جلد بزرگ الان دارد منتشر میشود و منتشر شده است، مطمئن باشید چهار جلدش قطعاً هبائا منثورا میشد و هیچ خبری از آن نمیشد. شما آن مقدمههای خاطرات را بخوانید. ایشان از علامه طباطبایی خواهش کرده بودند از نامههایی که مینویسند، جوابهایی که به پرسشها میدهند، یک نسخه به ایشان بدهند. آقای خسروشاهی در مقدمه هم نوشتند گاهی ساعت یازده شب ایشان زنگ میزدند که یک نامهای را فرستادم فردا بیایید. میگفتم چرا فردا؟ الان میآیم. همان وقت شب میرفتم و این مجموعه دو جلد کتاب است. «بررسیهای اسلامی» عملا از این طور چیزها به وجود آمده است.
فعالیتهای مطبوعاتی و رسانهای خسروشاهی
آقای سیدهادی خسروشاهی از همان آغاز از معدود طلاب و دانشمندان و فضلایی بودند که کنار درس و بحث، دست به قلم بودند. آن زمان در حوزه افرادی که دست به قلم باشند، بتوانند مقاله بنویسند و حقایق را در قالب کتاب و مقاله ارائه کنند، بسیار انگشتشمار بودند. ایشان از همان آغاز دست به قلم بودند. نویسندهای که به اصطلاح مرحوم جلال آل احمد نبش قبری کار نمیکردند، بلکه در آن روزگارانی که رسانههای جمعیِ درست خیلی کم بود، ایشان با توجه به وضع جهان اسلام و مسلمانان این وظیفه را احساس میکردند که الان دنیای اسلام در چه موقعیتی است.
نقش سیدهادی خسروشاهی در انقلاب اسلامی و روابط بینالمللی
فعالیتهای استاد سیدهادی خسروشاهی منحصر به این اقداماتِ علمی نیست. در صحنه عمل میبینیم در همان جوانی با مرحوم نواب صفوی و مرحوم آیتالله کاشانی مرتبط میشوند. با حضرت امام نقش سنگینی را به عهده میگیرند و در نهضت انقلاب اسلامی، نقش اثرگذاری را در پیشبرد انقلاب اسلامی دارند. هم با حوزه سنتی در ارتباط هستند هم با فضای روشنفکری و با نواندیشان و اصلاحخواهان کسانی که به دنبال اصلاح و بازگشت به اسلام حقیقی بودند. در حرکتهایی که در مصر، لبنان و جاهای دیگر اتفاق افتاد، شاهد هستیم که ایشان به این حرکتها میپیوندند و با این جریانات همسو و همکار میشوند.
نگاه فراحوزوی و نوگرای خسروشاهی
مرحوم آقای سیدهادی خسروشاهی چندین ویژگی برجسته داشت، اول اینکه شخصیتی بود که در حوزه ریشه داشت، اما از حوزه فراتر میرفت، ارتباطات فراحوزوی برای ایشان موضوعیت داشت و از همان جوانی هم به این ارتباطات فراحوزهای اهتمام داشت و درست هم همین است. ما ضمن اینکه باید اصالت، هویت و ذاتیات خودمان را به عنوان حوزه صیانت کنیم و مهم بشماریم؛ اما نباید از ارتباط با بیرون، با جامعه، نهادهای علمی، جریانات علمی و جریانات اجتماعی غافل شویم. بلکه باید بشناسیم و این شناخت به رابطه و فعال بودن در صحنه ارتباطات اجتماعی و فراحوزوی نیاز دارد.
مرحوم خسروشاهی نوگرا و نواندیش بود اما نوگرایی و نواندیشی ضابطهمند و در چارچوب و همین رویکرد در آثارشان و در ویژگیهای قبلی خود را نشان میدهد که با پایبندی به اصول و قواعد، نوگرایی و نواندیشی داشت.
به گمانم میتوانیم خسروشاهی در مرجله نظر و اندیشه را با خسروشاهی بسان مردی در میدان عمل، دوگانه بدانیم. خسروشاهی در عرصه نظر، بسیار حقیقت محور، صریح و مطالبهگر است. به همان میزان که در مقام عمل اهل تعامل، تسالم، درک، مدارا و مردم داری است. او در بیان و تبیین مبانی دینی اصلا کوتاه نمیآید، اما در رفتار اجتماعی مبنا را بر صلح و مدارا و هم زیستی میگذارد. اگر بخواهیم چنین شخصیتی را در بستر تاریخ تبلیغیاش تحلیل کنیم، حقیر به کلان خطهایی از ایشان رسیدم و فکر میکنم با تأکید بر همین مسئله است که خسروشاهیِ میدان عمل، نجاتگر است.
نگاه سیدهادی خسروشاهی به ترجمه؛ فراتر از یک صنعت دست دوم
خسروشاهی بر خلاف نگاه حاکم که به ترجمه به عنوان یک صنعت دست دوم نگاه میکند و معمولا ارزش نخست را به تالیف میدهد، به ترجمه بسیار ارزشمند نگاه میکند و چه بسا میتوان این طور گفت که خسروشاهی اگر اثر فاخری را مییافت که اندیشه او را بازگو و به درستی واگویه میکرد، حتما خودش قلم میزد و آن متن را انتخاب میکرد و اگر میتوانست آن را ترجمه میکرد. ایشان در انتخاب متن هم بسیار زیرک بود. چون حواسش بود که من فقط اثر ترجمه نمیکنم. پای صحبت اثری را با این کار، به فرهنگ دینی خودم باز میکنم. لذا خیلی سنجیده این انتخابها را انجام میداد؛ انتخابهایی که همهاش در خدمت پازل فکری خود ایشان بود و احساس میشد با هر کدام از این ترجمهها گویا او دارد تکهای از جورچین اندیشهای خودش را کامل میکند.
خسروشاهی و ضرورت شناخت رهبران فکری جهان اسلام
سیدهادی خسروشاهی «رهبرشناسی» را لازمه جریانشناسی حرکتهای اجتماعی میداند و برای تحلیل رهبران جریانهای اجتماعی بسیار وقت میگذارد. در زندگینامههایشان و مصاحبههایشان. لذا مثلا میبینیم اگر سید جمال مقالههایش جایی چاپ میشده، حتما او در سفر به استانبول یا پاریس یا لندن اینها را تعقیب میکند که مجموعه آن منشورات را به دست بیاورد و دلش میخواهد از منظر سید جمال، سید جمال را یک بار دیگر ببیند. پس اگر او به حرکتهای اجتماعی دلدادگی دارد شاید یک رازش این باشد که رهبرشناسی جریانات اجتماعی را برای تحلیل دنیای پیرامون خودش ضروری میدانسته است.
با مختصر تتبعی که بنده در آثار استاد داشتم، فکر میکنم استاد میگفت اگر رهبران حرکتهای سیاسی، اجتماعی فکری و فرهنگی در جوامع در یک مسیر قرار بگیرند. فیزیکدانهای ما، پزشکان ما، روحانیان ما و همه طبقات در حوزهای که رهبری فکری و فرهنگی را دارند به درستی فکر کنند، آن وقت است که ما شاهد تحولات اجتماعی در همان بستر فکری و فرهنگی خواهیم بود. لذا او خیلی برای بارخوانی رفتار رهبران حرکتهای فکری و فرهنگی در بین مردم تلاش میکند.
غفلت از استفاده از تجربیات خسروشاهی پس از انقلاب
میشد از شخصیت استاد سیدهادی خسروشاهی برای برقراری ارتباط فرهنگی وثیقتر بین ایران و جهان اسلام استفاده کرد. بعد از انقلاب که غفلتهایی شد و از ایشان استفاده نشد.
در اطلاعیه بعضی بزرگواران دیدم که گفتند ما از مشورتهای ایشان محروم شدیم. حداقل تا آخرین روزها این طوری که آقایان میگویند نبوده است. ایشان سی بهمن قم بودند و هشت اسفند فوت کردند. من که تا ساعت نه و نیم شب هفت اسفند با ایشان آخرین صحبتها را داشتم میگویم اصلا مشورتی از ایشان خواسته نمیشد. نه در جریان مصر، نه در جریان بیداری اسلامی. نه در جریان چگونگی تعامل با کشورهای دیگر.
شاید بعضی سفرا که میخواستند برای واتیکان یا حفاظت منافع مصر یا رایزنیهای فرهنگی و جاهای دیگر بروند، خودشان با استاد سیدهادی خسروشاهی مشورت میکردند، اما اینکه مجموعه وزارتخانه و حاکمیت، تجربیات ایشان را بخواهند نه. نمونههایش زیاد است.
یک نمونهاش در مورد تحولات بیداری اسلامی در سالهای گذشته بود. یک مجموعه را آقای دکتر ولایتی مدیریت میکردند. همایشی را هم میخواستند برگزار کنند ولی آخرین نفری که فهمید این جلسه و همایش دارد هفته بعد برگزار میشود و با چه مهمانهایی، ابوی(مرحوم خسروشاهی) بود. آن هم به چه دلیل؟ به دلیل اینکه آقایان تلاش کرده بودند از اخوان المسلمین مصر برای جلسه دعوت کنند. آقای دکتر ولایتی و مجموعه میخواستند همایش بیداری اسلامی بگیرند گویی اخوان اصلا جوابشان را نداده بود و اینها یک هفته قبل تماس تلفنی گرفته بودند که آقای خسروشاهی اگر میشود بگویید یکی از سران اخوان بیایند ایران. یعنی شناخت آن مجموعه حتی این قدر ضعیف بود که نمیدانست تشکیلات اخوان چیست و روال کاریشان چطور است.
شجاعت در بیان عقاید و تعامل با مخالفان
این مرد در بیان آرا و دیدگاههای خود صریح، شفاف و با شهامت بود و این دیدگاهی مثبت است که انسان جسور و با جرئت از آرا و دیدگاههای خود با صراحت حرف بزند. برخی اشخاص آرا و دیدگاههایشان را پنهان میکنند به خصوص در برابر کسانی که دیدگاههایشان مخالف مواضعشان باشد. اما حجت الاسلام خسروشاهی در بیان دیدگاههای خود صراحت عجیبی داشت و با بیان اسناد و شواهد از آن دفاع میکرد.
خسروشاهی و تقریب ادیان؛ راهبرد یا باور عمیق؟
تقریبی و تبلیغی بودن از ویژگیهای مرحوم خسروشاهی بود. ایشان مردی پخته و جهاندیده بود و با اندیشه روشنگران و مصلحان جهان عرب آشنایی عمیق داشت. تقریب مذاهب و ادیان آسمانی در اندیشه وی یک راهبرد نبود بلکه یک اصل دینی بود که عمیقاً به آن اعتقاد داشت. وی بر این باور بود که فصل مشترک میان ادیان آسمانی بسیار بیشتر از تفاوتهای موجود میان آنهاست.
خسروشاهی؛ مخالف جدایی دین از سیاست
آن مرحوم از معتقدان در هم آمیختگی دین و سیاست بود و بر این باور بود که اسلام از سیاست جداییناپذیر است. وی کاملا مخالف ایدههای سکولار بود؛ ایدههایی که به دنبال جدایی دین از زندگی افراد، همچنین جدایی دین از میدان سیاست در جهان اسلام هستند. وی اختلافات موجود میان اسلام پیشرفته و متمدن در تمام احکام و اصول را با آموزههای تحریف شده مسیحیت و ناتوانی آن در کنترل شرایط جامعه تبیین میکرد.
کفتوگو با مخالفان
ایشان در پستهای رسمی در واتیکان و مصر مشغول به فعالیت بود، اما مخالفان را نفی نمیکرد و با آنان نیز دیدار میکرد. وی با برخی مخالفان حکومت جمهوری اسلامی همچون امیر طاهری و علی رضا نوریزاده، علیرغم مواضع آنها بر ضد جمهوری اسلامی دیدار میکرد و دیدگاههای آنان را میشنید و با آنان مناظره میکرد.
پیشنهاد سردبیر:
سلام چرا مطالب شما تاریخ و ساعت انتشار ندارند؟!
تا چند ماه پیش چنین بود. به دلایلی از جمله آنکه جنس عمده مطالب خبری نیست زمان نشر را موقت برداشتیم تا ترتیبی دیگر بجوییم.