اسیدپاشی و دست‌کاری ژنتیک در دین

رضا بابایی

افراط در توجه به مسئلۀ پوشش زنان و صرف هزینه‌های هنگفت برای مبارزه با آن‌چه ما بدحجابی می‌شماریم، غیر از آن‌که تا امروز هیچ نتیجه‌ای نداده است، فجایع بسیاری نیز به بار آورده است.

هنور معلوم نشده است که داستان فاجعه‌بار اسیدپاشی به روی زنان مظلوم در اصفهان، چه عوامل و انگیزه‌هایی دارد و احتمالا، طبق معمول، هیچ گاه نیز معلوم نخواهد شد. اما آنچه مسلم است، وچود چنین انگیزه‌هایی در بخشی از جوانان کشور است که بی‌حجابی یا بدحجابی را ام‌المفاسد می‌دانند و مقابله با آن را مهم‌ترین و حیاتی‌ترین تکلیف دینی خود می‌شمارند. این گروه از جوانان، هیچ چیز را به اندازۀ پوشش زنان، عامل حیات یا ممات دین نمی‌بینند و به همین دلیل به‌راحتی از کنار ظلم، اختلاس، بی‌تدبیری، دروغگویی، ریاکاری، بی‌انصافی، ناشی‌گری مسئولان، گرانی، فقر و… می‌گذرند؛ اما به بی‌حجاب یا بدحجاب که می‌رسند، غیرتشان جنبیدن می‌گیرد و خون خشم در رگ‌هایشان می‌دود. این گروه از جوانان باید بدانند که غیرت مقدس آنان، از فسادهای اصلی و ویران‌گر، به سوی ناهنجاری‌های جزئی منحرف شده است و این انحراف، به سود و به دست کسانی است که نمی‌خواهند حاشیۀ امن و سودآورشان، هدف غیرت و اعتراض جوانان غیور شود.
این نوع تربیت دینی که حساسیت‌های جوانان را از توجه به مفاسد بالادستی‌ها به زندگی پایین‌دستی‌ها گمراه کرده است، یکی از پیامدهای دست‌کاری ژنتیک در دین‌شناسی عمومی است. وقتی مسئلۀ بی‌حجابی را آن‌قدر مهم و بزرگ می‌کنیم که محور بسیاری از تبلیغات دینی و برنامه‌های فرهنگی و سخنرانی‌های مذهبی می‌شود و همه جا سخن از حجاب است، طبیعی است که گروهی از جوانان برای مقابله با بدحجابی دست به هر کاری بزنند. این‌که چرا مسئولان سیاسی و فرهنگی و بسیاری از خطبای ما مسئله بی‌حجابی را مهم‌تر از دزدی و دروغ و ریاکاری و فقر و اختلاس و آلودگی هوا و خشک‌سالی و… می‌دانند، بیشتر دلایل غیر دینی دارد؛ زیرا تا آن‌جا که از متون دینی و آیات و روایات برمی‌آید، مسئله حجاب، از حواشی فضیلت عفاف است و خود عفاف، یکی از صدها آموزۀ اخلاقی است که اهمیتی بیش از فضیلت‌هایی مانند صداقت یا وفاداری یا درست‌کاری ندارد. هر دلیلی که برای سخت‌گیری در امر بی‌حجابی بیاورند، قوی‌تر از آن را می‌توان برای غیر آن هم آورد. تا امروز یک‌صدم بودجه‌ای که برای تبلیغ حجاب صرف شده است، برای گسترش هیچ یک از فضیلت‌‌های دینی، اختصاص نیافته است. این بی‌تناسبی، قطعا دلیل یا انگیزۀ دینی ندارد و بیشتر به شیوۀ حکومت‌داری ما برمی‌گردد؛ وگرنه این شما و این متون دینی، ببینید متون و اولیای دینی، بیشتر چه دغدغه‌هایی داشتند؛ اولویت آن‌ها مبارزه با ظلم و دروغ و خیانت و بی‌تدبیری بود یا با پوشش زنان؟
به هر روی افراط در توجه به مسئلۀ پوشش زنان و صرف هزینه‌های هنگفت برای مبارزه با آن‌چه ما بدحجابی می‌شماریم، غیر از آن‌که تا امروز هیچ نتیجه‌ای نداده است، فجایع بسیاری نیز به بار آورده است. مولوی در مثنوی، داستان مردی را نقل می‌کند که شبانگاه از بالای بام خانه‌اش، دزدی را دید که مشغول شکستن قفل‌های در است. از او پرسید چه می‌کنی. دزد حیله‌گر گفت ساز می‌‌نوازم. صاحب خانه پرسید: اگر این کار تو ساز زدن است، کو صدای دلنواز آن؟ دزد گفت: «فردا بشنوی این بانگ را».
متأسفانه فردای آن ساز ناساز در تبلیغات فرهنگی و دینی ما، از راه رسیده است.افراط در توجه به مسئلۀ پوشش زنان و صرف هزینه‌های هنگفت برای مبارزه با آن‌چه ما بدحجابی می‌شماریم، غیر از آن‌که تا امروز هیچ نتیجه‌ای نداده است، فجایع بسیاری نیز به بار آورده است.

مطالب مرتبط
منتشرشده: 7
  1. حامد

    عالی بود. ممنونم

  2. مشتاق

    امروز همه درها به روی زنان اصفهانی بسته شد وقتی که خیابان منتهی به دادگستری توسط نیروهای انتظامی حافظ امنیت جان مردم! به روی تجمع کنندگان بسته شد.
    نمیدانم این همه پلیسی که امروز خیابان را به روی یک تجمع آرام و دادخواهانه میبندند دیروز که به روی دخترهای بی گناه این شهر اسید پاشیده میشد کجا بودند؟؟

  3. راضیه

    اگر این اسید را بروی یک دختر محجبه در آمریکا پاشیده بودند امروز در کشور ما عزای عمومی بود و همه مراجع مردم را به تجمع و راه پیمایی و شعار مرگ بر مستکبرین دعوت می کردند.
    وای بر ما

  4. محقق

    وقتی یک آقا به خاطر امر به معروف مورد ضرب و جرح قرار گرفت و بعد هم درگذشت تمام بلندگوها را روشن کردند. کار بدی نکردند. حالا چند زن بی گناه مورد حمله قرار گرفته اند. حال یکی دوتاشان بد است. اینها تا آخر عمر از نشان دادن صورتشان به دیگران رنج می برند. قصاص حق آنان است. همان طور که قصاص حق خانواده آن طلبه است که با خاطر ضرب و جرح درگذشته است.

  5. رضا

    احسنت بر این روشن بینی و … از نوجوانی هم آدمی بود که خیلی چیزا میفهمید

  6. سکوت

    آقا این روزا بدجور این ضرب المثل بجانم افتاده:
    سکوت علامت رضاست…..

  7. فرزاد

    با سلام
    بهترین سایت دینی که در ایران هست، سایت شماست. چون بدون اغماض نظرات مخالف و موافق را می نویسید و خواننده خود می تواند تشخیص دهد. از خدا شاکرم هنوز کسانی هستند که سعی می کنند فارغ از حکومت و سیاست دین را بشناسند و اسلام را در مسیر تکامل پیش برند. هنوز خیلی ها نمی فهمند چرا اسلام، اصول دین دارد و همه چیز را به عنوان اصل قرار نداده است.

درج دیدگاه

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.