مدیریت بر اساس رساله عملیه موفق نبود| حسین واله

الگوی مدیریتی بر اساس رساله عملیه موفق از آب در نیامد، حضرت امام(ره) اولین کسی بود که این موضوع را متوجه شد و برای آن چاره اندیشی کرد. ایشان فتاوای فقهی خود را قدم به قدم تغییر داد و تکنیکی به کار زد تا بلایی که شیخ فضل‌الله نوری بر سر مشروطه آورده بود، دیگران بر سر انقلاب اسلامی نیاورند.

الگوی مدیریتی بر اساس رساله عملیه موفق از آب در نیامد، حضرت امام(ره) اولین کسی بود که این موضوع را متوجه شد و برای آن چاره اندیشی کرد. ایشان فتاوای فقهی خود را قدم به قدم تغییر داد و تکنیکی به کار زد تا بلایی که شیخ فضل‌الله نوری بر سر مشروطه آورده بود، دیگران بر سر انقلاب اسلامی نیاورند. تکنیک این بود که مصلحت را وارد احکام شرعی کرد. حتی مجمع تشخیص مصلحت نظام را هم تأسیس کرد تا اگر موضوعی بنابه نظر شورای نگهبان، خلاف شرع باشد، مجمع تشخیص مصلحت  آن را با مصلحت بسنجد و اگر به مصلحت حکومت اسلامی بود، تصویب کند. واقعاً اینجوری بود که خواست رساله‌ای کردن و فقهی کردن کشورداری بعد از انقلاب وجود داشت اما رساله از عهده مسولیتی که بر گردنش بود، بر نیامد.
من معتقدم بعضی از دوستان ما که فکر می‌کنند می‎‌توانند بدون بازنگری فقهی، آزادی‌های سیاسی و اجتماعی را در ایران افزایش دهند، اشتباه می‌کنند. به دلایل تاریخی که سنت با دین یکی پنداشته شده و به دلیل تضاد منافع گروه‌های اجتماعی که از کیسه ظواهر دین برای تمایزبخشی هویتی خود مایه می‌گذارند، قدم از قدم نمی توان برداشت مگر با شروع از بازنگری فقهی. بعضی می‌گویند فقه را کلاً کنار بگذاریم. جواب من به آنها این است که فرض کنید این کار را کردیم. بعدش چکار کنیم؟ حتی کسانی هم که زندگی دینی نمی‌خواهند، باید بر اساس یک نظام ارزشی زندگی کنند. ازدواج را چگونه تعریف کنیم؟ مسئولیت زوجین در زندگی را چگونه تعریف کنیم؟ و امثال این سؤالات.
با پیروزی انقلاب، ارزش‌هایی مثل عدالت و آزادی که دینی هم هستند، در بین مردم، مورد توجه بیشتری قرار گرفت اما باورهای عمده دینی دستخوش تغییر چندانی نشد. غیر از نماز جمعه که امام تأسیس کرد، مناسک دینی چاق و چله‌تر نشدند. همچنین این‌که فکر کنیم با پیروزی انقلاب، گرایش همه ملت به اجرای توضیح‌المسائل بیشر شد، غلط است. نهایت آنچه رخ داد این بود که نیروی مذهبی که رضاشاه و تا حدی پسرش، سرکوب کرده بودند، بعد از پیروزی انقلاب مثل فنر آزاد شد و خود را نشان داد. در دل این نیرو البته بودند کسانی که خواهان اجرای توضیح المسائل بودند. یک تصور عمومی هم در کل جامعه شکل گرفته بود که اسلام (ومراد از آن، این نیروی اجتماعی پیش برنده نهضت بود) راه حل مشکلات جامعه ایران را در آستین دارد، همین. اما اکثریت نیروی انقلابی حاضر در میدان خواستار توضیح المسائل نبودند.
از آن زمان تا الان 40 سال می‌گذرد. به نظر من در این 40 سال آن سوختی که در لوکوموتیو جنبش بود، ته کشیده است. این نیروی مذهبی پشت یکسری آرمان‌ها و اهداف و شخصیتی کاریزماتیک مثل امام(ره) جمع شده بود. در آن سال‌های اول، امام هر چه گفت، گفتند چشم. چون امام خمینی(ره) تقاطع خواست مردم شده و بنا را هم بر خواست مردم گذاشته بود. اما به طور خیلی طبیعی بسیاری از اهداف به نتیجه نرسید و بین نیروهای انقلابی اختلاف نظر بروز کرد. تکثری در شیوه مدیریت کشور به وجود آمد که به نظر من، این تکثر درست اداره نشد. حال اینکه این تکثر چرا درست مدیریت نشده و چگونه می‌توانست مدیریت شود، بحث دیگری می‌طلبد.
جریانی سنتی از متن همین جامعه ایران که پشت امام(ره) هم متحد شدند، واقعاً دنبال این بودند که مملکت را با توضیح‌المسائل اداره کنند. اولین دعوا سر حجاب اجباری آغاز شد. من یادم هست، این دعوا درون خودِ انقلابیون هم وجود داشت. آقای احمد جلالی که از نزدیکان شهیدمطهری بود، برای من بدون واسطه نقل کرد که شهید مطهری به او گفته امام قصد داشتند فرمان اجبار به حجاب صادر کنند ولی ایشان مانع شده با این استدلال که علت عشق مردم ایران به امام نه فقاهت، بلکه آزادی‌خواهی ایشان است. لذا اگر چنان دستوری بدهند مردم اطاعت نمی‌کنند و خوف این است که سبب شود دیگر فرمایش‌های ایشان هم کم‌اثر شود. حالا من اضافه می‌کنم که برآورد شهیدمطهری درست بود. هر کس حجاب داشت که داشت، آن‌ها که نداشتند با دستور و قانون حجاب‌دار نمی‌شدند. القصه، رئیس جمهور وقت با مجلس، مجلس با شورای نگهبان و … بر سر فقهی‌سازی حکومت اختلاف نظر داشتند.
دعوای فقهی کردن یا فقهی نکردن حکومت میان نیروهای انقلابی هنوز وجود دارد و به‌خاطر خوب اداره نشدن، موضوع حل نشد و دعوا فیصله نیافت. شاید همین دعوا یکی از دلایلی باشد که اجازه اصلاح مضمونی در دین را نمی‌دهد.
در حال حاضر در کشور یک قرائت رسمی نداریم. در میان مسئولان رده بالای مملکت هم تکثر نگاه وجود دارد. عده‌ای معتقدند باید با همان نگاه فقهی که فقهای سیصد، چهارصد سال قبل برای ما به ارث گذاشته‌اند، کشور را مدیریت کنیم. عده‌ای هم معتقدند باید با اجتهاد روشمند، فقه متناسب با روز داشته باشیم. سر این موضوع درون حکومت اختلاف است.
منبع: گفت‌وگو با مجله خیمه
مطالب مرتبط
درج دیدگاه

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.