مبارزه سیاسی و عقیدتی صوفیان مصر با دو گروه تروریست: صهیونیست‌ها و تکفیری‌ها

منابع تاریخی اشاره کرده‌اند که صوفیان مصر گرایش‌های سیاسی داشته و در مبارزه بوده‌اند. مبارزه آنها با صلیبی‌ها مشهور است. در دوران معاصر نیز با صهیونیست‌ها و تکفیری‌ها مبارزه سیاسی و عقیدتی کرده‌اند.

فعالیت‌های خیریه و گرایش سیاسی تصوف در مصر

کارهای خیریه نزد اهل تصوف: طریقت‌های صوفیانه به بخشش، ایجاد سرپناه و تکایا برای فقرا مشهور هستند. آن‌ها مکان‌هایی را برای میزبانی از تهی دستان اهل طریقت یا «در راه ماندگان» ایجاد کرده‌اند و این دسته از افراد در آن مکان‌ها برای روزها یا ماه‌ها زندگی خود را سپری می‌کنند. مدت زمان اقامت مرید تهی دست بر اساس توانایی میزبان و فقر مرید یا ابن السبیل مشخص می‌شود.

در گذر زمان به تدریج تکایا به واحدهای مسکونی تبدیل شدند و طریقت‌ها بر اساس توانایی مالی شیخ طریقت و در راستای کارهای خیریه به ساخت بیمارستان‌های خیریه و مراکز عام المنفعه برای فقرا روی آوردند.

فعالیت‌های اجتماعی اهل تصوف

روش‌های فعالیت اجتماعی در میان طریقت‌های صوفی متنوع و مختلف است. اگر چه تعدد این روش‌ها به معنای عمومیت داشتن آنها در بین همه طریقت‌ها نیست. ممکن است طریقتی فعالیت اجتماعی را انجام دهد و دیگری این فعالیت را انجام ندهد و ممکن است طریقتی تمام فعالیت‌ها را انجام دهد و طریقتی دیگر تنها به یک فعالیت اجتماعی روی آورد.

اختلاف سطوح فعالیت‌های اجتماعی در میان طریقت‌ها علت‌های زیادی دارد، که مهم‌ترین آن‌ها عبارتند از:
* توانایی مالی طریقت.
* همزیستی و توانایی نفوذ در داخل محیط اجتماعی و عشیره‌ای.
*دامنه نفوذ طریقت در نقاط مختلف، تعدد مراکز و پایگاه‌های تصوف، در عملکرد اجتماعی و سرعت نفوذ آن در میان مردم مؤثر است.
*یکی از عوامل مهم در میزان افزایش فعالیت‌های اجتماعی طریقت‌های صوفی وجود یک شخصیت کاریزماتیک در رأس طریقت است. وجود چنین شخصی باعث می‌شود که نظرات و نصایح او در میان آحاد جامعه مورد قبول واقع شود و مریدان ثروتمند پول بیشتری برای فعالیت در اختیار طریقت قرار دهند.

بر اساس آنچه گفته شد می‌توان مهمترین الگوها و روش‌های فعالیت اجتماعی طریقت‌های صوفی را در موارد زیر خلاصه کرد:

روش تحت تکفل قرار دادن

بدون تردید ارتباط اکثر طریقت‌های صوفی در مصر با طبقات مختلف جامعه از جمله صاحبان مشاغل اعم از کارگران، کشاورزان و حاشیه نشینان چه در شهرها و یا روستاها یک پیوند اجتماعی قوی‌ای را بین اعضای طریقت ایجاد می‌کند و این پیوند قوی می‌تواند در جامعه نقش آفرینی کند طریقت‌های صوفی با توجه به این پیوند اجتماعی تلاش می‌کنند که درماندگان را تحت پوشش قرار دهند و به همین خاطر برخی طریقت‌ها در راستای تقریب میان مریدان طریقت‌ها و سایر شهروندان، اقدام به تأسیس مراکز حفظ قرآن کریم، یتیم خانه و صندوق‌های زکات (قرض الحسنه) کرده و می‌کنند؛ و برخی دیگر از مراکز تصوف مکانی برای اقامت موقت بیماران مهاجر یا بی خانمان‌ها می‌سازند.

روش تربیت و رشد

این روش به موضوع آموزش، تربیت و فرهنگ‌سازی می‌پردازد؛ چرا که نقش طریقت‌های صوفیانه در خصوص آموزش افراد جامعه نقشی قدیمی است که با ابزارهای پیشرفته به‌روز شده و از مکتب خانه‌های قدیمی به تأسیس مدارس جدید تبدیل شده است.

برخی طریقت‌ها مدتی است که تلاش برای تأسیس مدارس جدید را شدت بخشیده‌اند تا یک الگوی آموزشی جدید و میانه رو و مخالف خشونت دینی را ارائه دهند.

مالکان شرکت‌ها و بازرگانانی که وابسته به یکی از طریقت‌های صوفی هستند با کمک به صندوق طریقت‌ها آنها را در امر آموزش و ارائه بورس‌های تحصیلی به آنهایی که توانایی مالی ندارند تا ادامه تحصیل دهند یاری می‌دهند.

همچنین طریقت‌ها، همایش‌های را برای بررسی امور داخلی و بین المللی مسلمانان برگزار و از آن به عنوان ساز و کاری برای جذب مریدان جدید و دور کردن جوانان از خشونت‌هایی که گروه‌های تکفیری به آن ترغیب می‌کنند، بهره می‌برند.

برغم کاهش نقش اجتماعی تصوف در مصر در برهه کنونی بخاطر بحران اقتصادی و برخی عوامل دیگر، احتمال فعال‌تر شدن بخش آموزش طریقت‌ها وجود دارد؛ به ویژه بعد از اینکه دکتر علی جمعه مفتی سابق مصر طریقت شاذلیه را بنیان گذاشت.

حل و فصل منازعات

روش حل و فصل منازعات توسط شیوخ طریقت‌های صوفی بیشترین کارکرد را در مصر دارد. در سال‌های اخیر شاید اقداماتی از جانب مشایخ برخی طریقت‌های صوفی مانند نقشبندیه، ادریسیه و دندراویه در مناطق تحت نزاع قبیله‌ای و خانوادگی هستیم و برخی بزرگان طریقت‌ها توانسته‌اند اختلافات انتقام جویانه را از طریق فراهم کردن زمینه دیدار طرف‌های درگیر و با میانجیگری شیوخ طریقت حل و فصل کنند.

برخی از این اختلافات با تقدیم کفن به صاحب خون فیصله پیدا می‌کند. البته اقداماتی از این دست با هماهنگی پلیس انجام می‌پذیرد و به طور معمول سایر مسئولان امور همچون قضات و اصحاب رسانه و… در جریان فعالیت‌های از این قبیل که شیخ طریقت در آن نقش دارد قرار می‌گیرند.

مبارزه با بیماری‌های غیر معمول (اعتیاد و مواد مخدر)

از آن جایی که خاستگاه عرفان و تصوف تربیت روح و جذب خیر و دفع شر است از طریقت‌های صوفی به عنوان یک الگو و روش برای از بین بردن کینه و جبران خطاهای فردی و اجتماعی استفاده می‌شود، زیرا فرد هنگامی که جذب یک طریقت می‌شود بر اساس اصول و مبانی آن طریقت باید به خودسازی بپردازد لذا برای بسیاری از افراد جامعه یک طریقت صوفی پناهگاهی تربیتی است که راه و روشی را برای رهایی از رفتارهای آسیب رسان اعم از اعتیاد، قاچاق مواد مخدر، دزدی و… در مقابل مرید قرار می‌دهد.

به همین خاطر طریقت‌های صوفی در دهه‌های هفتاد و هشتاد اجازه یافتند قاتلان، معتادان و دزدها را در جمع خودشان بپذیرند و بسیاری از آنها تبدیل به مریدانی خوشبین به اذکار و وردهای طریقت و امیدوار به فرصت توبه و بازگشت شدند.

حمایت از آشتی ملی و همزیستی اجتماعی (صلح اجتماعی)

همانطور که گفته شد تصوف در میان بسیاری ازجوامع قبیله‌ای مصر نفوذ دارد؛ و جدایی آن از ساختار این جوامع قبیله‌ای امکان پذیر نیست. نفوذ روح تصوف در میان قبائل باعث شده آنها در ایفای وظایف اجتماعی و ایجاد همزیستی میان ادیان مختلف نقش بازی کنند.

به عنوان مثال در مصر می‌بینیم که طریقت عزمیه به ریاست علاءالدین ابوالعزائم انجمنی متشکل از مسلمانان و قبطی‌های مسیحی ایجاد کرده است و بیشتر طریقت‌ها با هدف گسترش روحیه همزیستی مسالمت آمیز و برقرار صلح و آشتی میان مسلمانان و قطبی‌ها، پیروان خود را به زیارت کلیسای سنت مارک عباسیه در هنگام تحویل سال میلادی تشویق می‌کنند.

موانع ایفای نقش و چگونگی کنار زدن موانع

مهم‌ترین موانع پیش روی طریقت‌ها موارد زیر است:

۱: ضعف حمایت‌های مادی و معنوی از طریقت‌های صوفی از سوی نظام حکومتی مصر.

شاید یکی از علت‌های اصلی این عدم حمایت این است که بیشتر طریقت‌ها حاضر نشدند در مؤسسات وابسته به دولت ادغام شوند و از طرفی قانونی برای پشتیبانی مالی از فعالیت‌های آنها وجود ندارد و همین مسئله باعث بروز مشکلات مالی برای طریقت‌ها شده است.

در کنار نبود حمایت مالی باید به ضعیف بودن حمایت‌های معنوی نیز اشاره کرد، برغم تمایل برخی دولت‌ها به نقش آفرینی طریقت‌های صوفی در جامعه برای مقابله با جریان‌های افراطی اسلامی، در عین حال این نگرانی نزد آنها وجود دارد که در صورت قدرت گرفتن طریقت‌های صوفی، آن‌ها خود به یک بازیگر قدرتمند سیاسی و اجتماعی که کنترل آن دشوار باشد، تبدیل شوند.

۲: درک نادرست برخی طریقت‌ها از تصوف، اینکه تصوف صرفاً یک خاستگاه دینی داشته و هیچ ارتباطی به فعالیت‌های اجتماعی ندارد.

همین مسئله باعث ایجاد این تصور شده است که فعالیت‌های صوفیانه برخی طریقت‌ها بر اذاکار صوفیانه و خیرخواهی برای دیگران خلاصه شود. تغییر این تصور نیازمند احیای فعالیت‌های فرهنگی و آموزشی از جانب برخی طریقت‌ها و توسعه این فعالیت‌هاست.

۳: ناهماهنگی و عدم انسجام میان مشایخ طریقت‌های مختلف متصوفه برای ایجاد موضعی یکپارچه دربرابر معضلات و مشکلاتی که طریقت‌ها با آن مواجه هستند.

البته این ناهماهنگی مشایخ شاید خود معلول نوعی رقابت بین طریقت‌ها برای جذب مریدان باشد. به هرحال این موضوع باعث شده تا از قدرت تأثیر گذاری آنها بر حاکمیت و همچنین جامعه و مردم مصر کاسته شود.

۴: شمار زیادی از طریقت‌ها از چارچوب جغرافیایی محدود خود فراتر نرفته‌اند.

طریقت‌هایی وجود دارد که از مرزهای یک روستا فراتر نرفته و دیگری از مرزهای منطقه‌ای خود یا مرکزی که پایگاهش در آن قرار دارد، پا را فراتر نگذاشته است.

البته برخی طریقت‌ها همانطور که در قبل اشاره شد انتشار وسیعی در مصر داشته و در روستاها و مناطق مختلف این کشور نقش مهمی را در ایجاد آشتی و آرامش و صلح ایفا می‌کنند.

مقابله با چالش‌های مذکور که مانع از گسترش و تنوع فعالیت اجتماعی برای برخی طریقت‌ها می‌شود، نیازمند فعالیت در سطوح مختلف است که مهم‌ترین آن‌ها موارد زیر است:

۵: ضرورت روی آوردن برخی طریقت‌های صوفی از خلوت به جلوت و دگرگونی نقش آنها از صالح به مصلح و گسترش آن در مناطق حاشیه‌ای جامعه اسلامی برای رهبری اصلاحات اجتماعی و ترویج مبانی همزیستی اجتماعی مورد تأیید اسلام.

۶: ضرورت ارتباط بیشتر میان مشایخ طریقت‌های صوفی برای تبادل و انتقال تجارب در زمینه فعالیت‌های اجتماعی موفقی که برخی از آنها در مصر و خارج مصر داشته‌اند.

یکپارچه سازی ظرفیت طریقت‌ها در کشورهای منطقه برای ایجاد شبکه گسترده میان مشایخ و مریدان و یکسان سازی فعالیت‌ها در آینده؛ زیرا یک جریان صوفی قدرتمند که فعالیت‌هایش در همه کشورهای عربی گسترش یافته می‌تواند طریقت‌های صوفی را به یک قدرت تأثیر گذار در مسائل اجتماعی و حتی سیاسی در سطح منطقه تبدیل کند.

ضمن آنکه وجود یک جریان صوفی متحد و عهده‌دار مسائل اجتماعی در منطقه می‌تواند کمکی برای دولت‌ها برای حل برخی مشکلات اجتماعی آنها باشد.

مطالب فوق خلاصه‌ای بود در خصوص طریقت‌های صوفی و فعالیت‌های آنها در کشور مصر. نباید از نظر دور داشت که طریقت‌ها صوفی همانند برخی فرقه‌های سلفی و وهابی نیستند که از پشتیبانی مالی عربستان و برخی کشورهای خلیج برخوردار باشند، لذا در کشوری مانند مصر که بر اساس آمارها بیش از ۳۰% فقیر دارد طریقت‌های صوفی نمی‌توانند با فرقه‌هایی (وهابی‌ها) که با حمایت‌های گسترده عربستان فعالیت می‌کنند و توانسته‌اند بیمارستان‌ها و مساجد متعددی بسازند و از طریق آن به گسترش وهابیت بپردازند به راحتی رقابت کنند.

در حقیقت طریقت‌های صوفی بعد از سرنگونی مبارک و کمک‌های عربستان به وهابی‌ها و سلفی‌ها برای ترویج وهابیت و گسترش تفکر تکفیری بسیار ضعیف شدند. اما بعد از اینکه مساجد سلفی‌ها به وزارت اوقاف واگذار شد و شیوخ آنها از رفتن به منبرها منع شدند، ترویج اندیشه وهابی و سلفی نیز فروکش کرد و تفکر و حیات صوفی باز از سرگرفته شد.

گرایش سیاسی صوفیان

از اشتباهات رایج این است که مشایخ طریقت‌ها توجهی به امور سیاسی ندارند و اینکه آنها طرفدار قدرت حاکم‌اند. شاید این سخن از برخی جهات درست باشد، ولی تمام واقعیت نیست؛ چرا که برخی مشایخ صوفی دارای نقش تاریخی در مبارزه با حاکمان ستمگر هستند.

جریان تصوف در زمان شکل گیری‌اش جایگاهی معنوی داشت که به پرهیز از تجمل و لذایذ دنیوی دعوت می‌کرد، ولی در کنار این نقش، گاهی نیز نقشی سیاسی و مبارزاتی در جامعه بر عهده داشته‌اند. در زیر به برخی از دوره‌های که تصوف نقش سیاسی و مبارزاتی داشته است اشاره خواهد شد.

جنگ‌های صلیبی و استعمار

تصوف، تاریخی طولانی در مبارزه با دشمن و پیکار با استعمار دارد. از جمله می‌توان به اقدامات احمد البدوی در جریان حمله مسیحیان به مصر و ایستادگی‌اش در برابر ظلم سلطنت ممالیک اشاره کرد.

یک ضرب المثلی در فرهنگ عامه مصر است که می‌گوید: «خدایا ببین یه بدوی اسیر آورده» به این مفهوم که اسیر آوردن یک بدوی نشان دهنده نقش وی است.

همچنین با خواندن نوشته‌های احمد بدوی از مشایخ طریقت بدویه، ما به نقش وی در آزادسازی اسیران مصری و مشارکت در نبرد مصری‌ها علیه مسیحیان در نزدیکی شهر منصوره و به اسارت گرفتن سربازان «لوئی نهم» پادشاه فرانسه و تجهیز سربازان مصر در نبرد علیه صلیبی‌ها پی می‌بریم.

علاوه بر این بر اساس آنچه که در کتاب‌های تاریخ آمده مریدان طریقت بدویه مقاومت بی نظیری در برابر فرانسویان در شهر منصوره و دیگر شهرهای مصر انجام داده‌اند.

از دیگر فعالیت‌های متصوفه در عرصه‌های سیاسی و مبارزاتی به غیر از نقش پیروان این طریقت‌ها در مبارزه با استعمار در برخی کشورهای جهان و مشارکت در صفوف مسلمانان در جنگ‌های صلیبی، می‌توان به حضور آنها در انقلاب‌های عربی مانند انقلاب ۱۹۵۲ در مصر، انقلاب‌های معروف به بهار عربی و همچنین فعالیت‌های دمکراتیک سیاسی همانند مشارکت در تدوین قانون اساسی، تأسیس احزاب، فعالیت‌های انتخاباتی، اشاره کرد.

نقش سیاسی تصوف

اگر چه طریقت‌های صوفی بطور اصولی چندان تمایلی به مشارکت در فعالیت‌های سیاسی ندارند اما از این نکته نباید غفلت کرد که برخی از مشایخ صوفی در مقاطعی از تاریخ به نقش آفرینی مؤثر پرداخته‌اند.

بعنوان مثال هنگامی که پیمان «بالفور» امضاء شد و زمینه خرید زمین‌های فلسطینی از سوی صهیونیست‌ها را فراهم کرد، سید محمد ماضی ابوالعزائم شیخ طریقت عزمیه در آن زمان فتوای حرمت فروش اراضی فلسطینی‌ها را صادر کرد که به «الفتوی العزمیه فی بیع الأراضی الفلسطینیه» معروف شد.

ایشان در آن فتوا تاکید کرد هر مسلمانی که یک وجب زمین فلسطین را به یهودیان بفروشد از اسلام خارج شده است و در قبرستان مسلمانان دفن نشود و حتی هرکس که شهادت به چنین بیعی داد، از اسلام خارج است.

بررسی نقش سیاسی متصوفه در مصر در دهه‌های اخیر نشان می‌دهد آنها به عنوان یک جریان، نقشی غیر قابل انکار در بزنگاه‌های حیات سیاسی کشور داشته‌اند و این نقش آفرینی در چندین محور اصلی انجام گرفته است که در زیر به آنها اشاره می‌شود:

مشارکت در انقلاب‌ها

جریان تصوف برای اثبات نقش سیاسی‌اش در انقلاب مردم مصر بر ضد حاکمان ستمگر مشارکت کرده و از جریان‌های تأثیرگذار در جامعه مصر بوده است. برخی طریقت‌های متصوفه در انقلاب‌های مصر از جمله انقلاب ۱۹۱۹، انقلاب ژانویه ۲۰۱۱ و انقلاب ژوئن ۲۰۱۳ نقش آفرینی کرده‌اند.

رهبران متصوفه نقش بزرگی در رهبری انقلاب ۳۰ ژوئن ۲۰۱۳ داشتند. یکی از مهمترین طریقت‌های شرکت کننده در این انقلاب طریقت شبراویه بود.

به گفته محمد عبد الخالق الشبراوی شیخ این طریقت، طریقت‌ها بیشترین حمایت را از انقلاب ۳۰ ژوئن ۲۰۱۳ م داشتند، خاستگاه حمایتشان، این باور بود که حکومت مرسی در صورت شکست اعتراضات مردمی برای کنار گیری او از حکومت، طریقت‌های صوفی را سرکوب و مشایخ طریقت‌ها را زندانی خواهد کرد؛ چرا که آنها به قدرت مشایخ و شمار زیاد مریدانشان آگاه بودند. اخوانی‌ها مخالف تصوف بودند؛ چرا که آنها می‌خواستند عرصه‌های دینی و سیاسی تنها جولانگاه خودشان باشد.

تأسیس احزاب سیاسی

جریان تصوف در برخی کشورها از جمله مصر وارد عرصه سیاست شد؛ چرا که این عرصه را جایی برای فعالیت و تأثیرگذاری بر افراد جامعه و مقابله با جریان‌های فکری سلفی و اخوانی می‌دیدند.

لذا برخی طریقت‌ها اقدام به تأسیس احزاب سیاسی در مصر کردند، تعداد زیاد طریقت‌های صوفی و پیروانشان در مصر باعث شد احزاب سیاسی به آنها توجه ویژه‌ای داشته باشند؛ چرا که طریقت‌ها توانایی زیادی در بسیج مردم – به ویژه در مناطق فقیرنشین و کم درآمد – داشته و دارند.

برخی مشایخ طریقت‌های صوفی در مصر بعد از انقلاب ژانویه ۲۰۱۱ م به فعالیت سیاسی روی آورده و اقدام به تأسیس احزاب و شرکت در انتخابات پارلمانی کردند.

اندکی پس از کناره گیری حسنی مبارک رئیس جمهور اسبق مصر ۱۸ نفر از مشایخ این طریقت‌ها که در رأس آنها محمد علاءالدین ابوالعزائم شیخ طریقت عزمیه و محمد عبدالخالق شبراوی شیخ طریقت شبراویه بودند، برای اولین بار از تصمیمشان برای تأسیس حزب سیاسی و تحت عنوان «مدارای اجتماعی» خبر دادند.

این اقدام آنها در حقیقت تلاشی بود برای اظهار وجود در مقابله با جریان‌ها و تفکرات سلفی که تسلط خود بر عرصه سیاسی در مصر را شروع کرده بودند.

در سپتامبر ۲۰۱۱، کمیته احزاب سیاسی مصر با تأسیس حزب «التحریر المصری» به عنوان اولین حزب وابسته به تصوف به ریاست ابراهیم زهران موافقت کرد. طبق اعلام طریقت عزمیه هدف از تأسیس این حزب ورود به عرصه فعالیت سیاسی بود؛ علاوه بر این حزب النصر که در اکتبر ۲۰۱۱ تأسیس شد، شماری از طیف‌های طریقت‌های صوفی را در برمی‌گرفت.

مبارزه با تروریسم

تصوف در مقابله با تلاش‌ها برای ایجاد افراط و تفریط اسلامی توسط وهابی‌ها و برخی سلفی‌ها که متکی بر جهل است، سلاحی قوی به شمار می‌رود.

برخی طریقت‌های تصوف در مصر به خاطر نقششان در پایان دادن به خشونت زیر چتر اسلام و مهار تروریسم و مقابله با افکار دینی افراطی، حمایت معنوی می‌شوند. به باور حامیان طریقت‌ها، تصوف در مهار هیجان افراطی برخی جوانان مسلمان نقشی اساسی داشته و دارد.

باید اذعان کرد که تصوف در بیشتر کشورها برای مقابله با خطرهایی که نفس وجود آنها را تهدید می‌کند، به سمت حاکمیت و قدرت گرایش پیدا کرده‌اند.

لذا بیشتر طریقت‌ها به تدریج و در طول زمان از مسیر استقلال طلبی خود خارج شده و به پیروی شبه مطلق از سیاست دولت‌ها روی آورده‌اند. مسئله‌ای که باعث شده قدرت نقش آفرینی مستقل در محیط اجتماعی از آنها گرفته شود و این موضوع گاهی باعث کاهش نفوذ تصوف در میان مردم شده و آن را به ابزاری در دست حاکمان قرار داده است.

لذا دیده می‌شود که رژیم‌های عربی هر وقت برای کنترل جنبش‌های اجتماعی به طریقت‌های تصوف نیاز داشتند – چه در سطح داخلی و چه در عرصه بین المللی – از آنها بهره برداری کرده‌اند.

در اینجا باید به این نکته اشاره کرد که گرایش برخی طریقت‌های صوفی به فعالیت سیاسی و تأسیس احزاب و مشارکت در انتخابات و ایجاد حساب‌های کاربری در شبکه‌های اجتماعی و پایگاه الکترونیکی به منزله شروع این فعالیت‌ها از صفر نیست؛ چرا که آنها از سال‌ها پیش این فعالیت‌ها را شروع کرده‌اند اما بنابر شرایط زمان و مکان فعالیت آنها در این عرصه‌ها کاهش یا شدت یافته است.

منبع خبرگزاری ایبنا
مطالب مرتبط
درج دیدگاه

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.