«ماهیات متفاوت، فطریات مشترک» ره آوردِ انسان شناسی دینی

محمدتقی سهرابی‌فر

آیا انسان‌ها ماهیتی یکسان دارند؟ پاسخ به این پرسش پیش‌شرطِ بسیاری از دانش‌هایِ مبتنی بر شناختِ انسان است. روا‌نشناسی، جامعه‌شناسی، فقه، حقوق و هرگونه سیاست‌گذاری درباره انسان همچون تنظیم الگوی سند پیشرفت (بخش مربوط به انسان)، نیازمند پاسخی بایسته به این پرسش است.

در سده‌های گذشته فیلسوفان مغرب زمین با آرائی همچون تاریخی‌انگاریِ انسان (هیستوریسیسم)، اصالت وجود اگزیستانسیالیسم، شباهتِ خانوادگیِ ویتگنشتاین، به امکانِ گسستِ کامل میان آحادِ انسان منتهی می‌شوند. اما در جوامع اسلامی با توجه به حضور فلسفه یونانی، دانشمندان بسیاری اندیشه هایِ خود را براساسِ ذاتمندیِ ارسطوئی سامان داده‌اند.

تعریف انسان با جوهر و ماهیتی ثابت و حواله دادن تفاوتها به اعراض نتیجه این اندیشه است. این مبنا با آرایِ برخاسته از دین ناسازگار است. برخی مفسرین همچون صدرالمتالهین با استناد به آیاتی که انسانها را در گروه های کاملا ناهمگون دسته بندی می کند و آیاتی که چهره واقعی انسانها را در ماهیات گوناگون ترسیم می کند، یکسانی ماهیت انسانها را منتفی می دانند. به عنوان مثال صدرا از کسانی که پیامبر (ص) را با ابوجهل در یک ماهیت نوعیه قرار می دهند و اختلاف میان آندو را در امور عارضی خلاصه می کنند، شدیدا انتقاد می کند.

ایشان با استناد به آیه «فَقالُوا أَ بَشَرٌ یَهْدُونَنا فَکَفَرُوا وَ تَوَلَّوْا» (تغابن /6) یکسان انگاریِ ماهیت پیامبر با دیگران را کفرآور قلمداد می‌کند. صدرا در جایی دیگر بیان می‌کند که مراد از «وحوش» در آیه «وَ إِذَا الْوُحُوشُ حُشِرَتْ» انسانهایی هستند که در روزِ حشر واقعیت آنان آشکار، و متناسب با نیّات و اعمالِ خویش محشور می‌شوند. البته در حکمت متعالیه نیز با قول به حرکت در جوهر و نیز با قول به اتحاد عاقل و معقول، انسانهایی با ماهیاتِ متفاوت ترسیم می‌شود. نتیجه اینکه انسان‌شناسی دینی نه همچون هیستوریسیسم بر تمایزِ کلی انسان‌ها فتوی می‌دهد و نه همه انسان‌ها را تحت یک ماهیت نوعیه قلمداد می‌کند.

در انسان‌شناسیِ دینی همه انسان‌ها کم و بیش از انواع فطریاتِ گرایشی، بینشی، توانشی و … برخوردارند اما اینکه همه آنها تحت یک نوع قرار بگیرند، منتفی است. از جمله برآیند این نظر آنست که ما در مباحث تئوریکِ علوم انسانی اسلامی ضمن توجه به فطریات مشترک باید به تفاوت ماهویِ انسان‌ها توجه کنیم همان‌گونه که در باید و نبایدهایِ فقهی، حقوقی، تربیتی و …. نوع و ماهیتِ مخاطبانِ خود را شناسایی و از هم جدا کنیم و نیز در علاج خبرین متعارضین بجایِ اخذِ یک خبر و طرحِ خبر دیگر، این احتمالِ جدّی را لحاظ کنیم که تعارضِ دو حدیثِ معتبر بخاطرِ تفاوتِ مخاطبینِ آنها بوده است و لذا به‌جای کنار نهادنِ یکی از دو خبر باید هر کدام از دو خبر را در جایگاه خود اخذ کنیم.

نگارنده در این زمینه کرسی علمی با عنوان «گذر از ذاتمندی ارسطوئی به فطرتمندی قرانی» برگزار می کند. 26 خرداد ماه – ساعت 10:30 الی 12:30 قم، خیابان پانزده خرداد، کوچه شهید میثمی، پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی *محمدتقی سهرابی فر عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی و استاد سطوح عالی حوزه علمیه قم

مطالب مرتبط
درج دیدگاه

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.