به مناسبت انتشار سومین جلد «فهمِ قرآنِ حکیم» نوشته محمد عابدالجابری| عظیم محمودآبادی

تفسیری نواعتزالی از قرآن

«فهمِ قرآنِ حکیم» اثر عابدالجابری از مهم‌ترین چهره‌های روشنفکری جهان اسلام است که از شمارِ نومعتزلیان محسوب می‌شود.
محمد عابدالجابری (۱۹۳۶ – ۲۰۱۰ م) از روشنفکران اهل تسنن و اهل کشور مراکش بود. او در کنار شخصیت‌هایی نظیر نصرحامد ابوزید، حسن حنفی و محمد ارکون، طه حسین، عبدالرحمن بدوی، محمد الطالبی، لیلا احمد، فضل‌الرحمن، محمد شحرور، احمد البغدادی و … از جمله روشنفکران عرب بود که در جرگه به اصطلاح «نومعتزلیان» قرار داشت.

سقوط عثمانی و ظهور نومعتزلیان

ظهور «نومعتزلیان» به دنبال چالش‌های بسیاری رخ داد که با پایانِ دولتِ عثمانی و حضور غرب در شرق و کشورهای اسلامی همراه بود.

این اندیشه از ابتدا به دنبال یافتن پاسخ برای پرسشی فراگیر تحت عنوان «علل عقب‌ماندگی اسلامی» بود.

«نومعتزلیان» به جنبه‌های عملی و کاربردی اسلام در حیات فردی – اجتماعی و سیاسی عطف نظر دارند و پیوسته بر پیوند بین «عقل» و «وحی» تاکید می‌کنند.

این جماعت اصول «توحید» و «عدل» را بسیار مهم می‌دانند و بر دو آموزه «اختیار» در مقابل «جبر» و «حسن و قبح عقلی» در برابرِ «حسن و قبح شرعی» توجه ویژه دارند.

نومعتزلیان به «تاریخ» و «قرائت تاریخی» در شکل‌گیری مفاهیم علوم اسلامی توجه ویژه‌ای دارند. آنان بر این باورند که گاهی آموزه‌های دینی در سیر تاریخی‌اش به ضدِ خود تبدیل شده است. برای مثال «جبر» و «قضا و قدرِ الهی» که در ابتدا به منظور ایمان به «تعالی ذات الهی» و «فاعلیت مطلق» بوده است، تبدیل به وسیله‌ای در دستِ حکام ظلم و عوام‌فریبی مردمان شد و «مشیت الهی» بهانه‌ای برای تحمیل ظلم.

پروژه نومعتزلیان

نومعتزلیان تلاش دارند اندیشه اسلامی را برتر از تقسیمات مذهبی بدانند؛ ازاین‌رو مباحثی چون «وحدت اسلامی»، «جامعه اسلامی»، «هویت جمعی»، نیازمندی‌های زمان، رهایی از خرافه، رهایی از بدعت به نام سنت و تقلید و گشوده شدن بابِ اجتهاد از گزاره‌های پرکاربردِ آنان است.  توجه به این نکته ضروری است که در رویکرد سُنتی اهل سنّت، باب اجتهاد بسته است. از همین‌رو نوع جهت‌گیری نومعتزلیان، نسبت به مساله اجتهاد از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است.

نومعتزلیان تلاش دارند علاوه بر رفع مشکلات داخلی به دفع دیدگاهِ منفی خاورشناسان نسبت به اسلام بپردازند و ثابت کنند اسلام، دارای نظامِ توسعه و تحول در خود است.

الجابری از اصلی‌ترین چهره‌های نومعتزلی

حال محمد عابدالجابری نویسنده کتاب «فهمِ قرآنِ حکیم» از مهم‌ترین چهره‌های جریان موسوم به «نومعتزلی» است. مهم‌ترین کارِ علمی او، نقدِ سنت یا آنچه او «عقل عربی» می‌نامد، است. الجابری کتابی تحت همین عنوان تالیف کرده که سال‌ها پیش ترجمه فارسی آن به قلم سیدمحمد آل‌مهدی توسط انتشارات «نسل آفتاب» منتشر شد.

جانِ کلام الجابری در این کتاب (نقدِ عقلِ عربی) این است که فرهنگ عربی پس از «عصر تدوین» دچارِ نوعی انحطاط و درجازدگی شده است. «عصر تدوین» دوره عباسی نخست را می‌گویند که با سرنگونی دولت اموی و بنیانگذاری دولت عباسی آغاز و با شروع خلافت متوکل عباسی (230- 123 هجری قمری) پایان می‌یابد؛ این دوره به دلیل کثرت ترجمه و تدوین در تاریخ اسلام به «عصر تدوین» معروف شده است. (1)

الجابری معتقد است فرهنگ عربی، پس از «عصر تدوین» دچار درجازدنی شده است که او آن را «نشخوار» کردن می‌نامد: «بنابراین اگر به زمان فرهنگی عربی از منظر یک کل، یعنی از گذر عام آن، نگاه کنیم، تغییری در آن نخواهیم یافت. زیرا از عصر تدوین، همچنان به نشخوار خویش مشغول بوده است، تا اینکه به ایستایی و جمود تقلید در همه حوزه‌ها رسید». (2)

الجابری معتقد است اندیشه اسلامی در حالِ حاضر در بن‌بست و گسست به‌سر می‌برد. اما راهِ برون‌رفتی هم برای او قائل است و آن نقد و تفکیک اندیشه و بازگشت به میراثِ خردورزی در اسلام است.

بر همین اساس است که برخی -از جمله «محمدرضا وصفی» گردآورنده و مترجم کتاب «نومعتزلیان»- معتقدند که شاید بتوان الجابری را یک «ساختارگرا» نامید؛ ساختارگرایی که می‌خواهد سنت را با نقدی دوباره به آشتی با مدرنیته درآورد.

تعصب عربی و ناسیونالیستی الجابری

نکته‌ای که در مقام نقد در مورد الجابری از سوی برخی منتقدانش گفته می‌شود، سویه‌های ناسیونالیستی افراطی او است که گاه ممکن است از آن بوی نوعی گفتمان عربی- عجمی به مشام برسد.

واقعیت این است که از برخی آثار و گفته‌های الجابری امکان چنین استنباطی وجود دارد. البته او خود تاکید کرده که مساله‌اش عرب -عجم نیست بلکه معتقد است شرق عالمِ اسلام -که البته بر ایران نیز تاکید زیادی دارد- در انحطاط اسلامی نقش تعیین‌کننده‌ای داشته است. براساس صورت‌بندی او فلاسفه‌ای نظیر ابن‌سینا، فارابی و سهروردی و فقهایی نظیر غزالی و دیگران عامل انحطاط فرهنگی جهان اسلام و به محاق رفتن فکر فلسفی بوده‌اند، به ویژه که او سرمنشا و آغازگر اصلی و به قول خودش «متهم ردیف اول» این انحطاط می‌داند. (3)

بنا بر تحلیل الجابری غربِ جهان اسلام اما در ترقی اندیشه‌های اسلامی نقش بسزایی داشته و از میان همه آنها بر ابن‌رشد اندلسی تاکید ویژه‌ای دارد.

الجابری همچنین منتقد جدی حضور غرب و سیاست‌های دولت‌های غربی در کشورهای اسلامی است. از نظر او این سیاست‌ها به عقب‌ماندگی جهان اسلام در دنیا انجامیده است. وی با تاکید بر «دشمن» بودن غرب، روحیه تجاوزکارانه و سلطه‌جویانه را طبیعتِ فرهنگِ غربی می‌داند: «متاسفانه تاکید من بر دشمن بودنِ غرب، به این خاطر است که تاکنون غرب، فقط روحیه تجاوزکارانه و سلطه‌جویانه خود را به مسلمانان معرفی کرده است. این سلطه‌جویی غرب همداستان با فرهنگ و رفتارِ ذاتی‌شان است. فرهنگِ غربی یعنی فرهنگِ سلطه، فرهنگِ استعمار و توسعه‌طلبی. ما هنوز فراموش نکرده‌ایم که غرب، هنگامِ استعمارِ مستقیمِ کشورهای اسلامی، چگونه بی‌پروا ادعا می‌کرد که می‌خواهد مدرنیته را برای مردمِ وحشی به ارمغان آورد!» (4)

تفسیر الجابری از قرآن

«فهم‌ُالقرآن الحکیم»، تفسیری است که این روشنفکر معاصرِ فلسفی مشربِ نومعتزلی تالیف کرده است. حال که بیش از 10 سال از درگذشت الجابری گذشته، ترجمه تفسیر او از قرآن به صورت کامل به قلم دکتر محسن آرمین و به همت نشر نی، در دسترس علاقه‌مندان مطالعات قرآنی قرار گرفته است. پیش از این مجلدات اول و دوم این مجموعه توسط همین نشر (نی) منتشر شده بود که اکنون جلد سوم آن نیز راهی بازار نشر شده و در دسترس علاقه‌مندان به قرآن کریم و تفاسیر جدید از آن قرار گرفته است.

«فهمِ قرآنِ حکیم» نخستین تفسیری است که از یک روشنفکر معاصر و مطرح در جهان اسلام به زبان فارسی برگردانده شد.

از دیگر امتیازات این اثر، ترجمه آن، به قلم محسن آرمین است. آرمین فارغ از سوابق سیاسیاش-‌که تجربه‌ای مهم در فهم مواجهه جامعه در حال گذار با دین محسوب می‌شود- خود فارغ‌التحصیل مقطع دکترا از دانشگاه تربیت مدرس تهران در رشته علوم قرآن و حدیث است.

رهیافتی به قرآن کریم

او پیش از این آثاری را از عابدالجابری و نصرحامد ابوزید به فارسی ترجمه کرده است که از آن جمله می‌توان به «رهیافتی به قرآن کریم» اشاره کرد. «رهیافتی به قرآن کریم» نیز تالیف عابدالجابری بود که در واقع پیش‌درآمدی است بر تفسیر او از قرآن.  علاقه‌مندان به تفسیر الجابری شاید لازم باشد ابتدا «رهیافتی به قرآنِ کریم» را در اولویت کارِ مطالعاتی خود قرار دهند، چراکه این کتاب در واقع رهیافتی است به تفسیر الجابری از قرآن که بی‌تردید در فهم بهتر و دقیق‌تر کتاب «فهمِ قرآنِ حکیم» می‌تواند مفید به فایده باشد. «رهیافتی به قرآنِ کریم» نیز پیش‌تر (چاپ اول؛ 1393- چاپ سوم؛ 1396) با قلم محسن آرمین به فارسی برگردانده شد و توسط انتشارات «نشر نی» به چاپ رسیده است. آرمین خود نیز در بخشی از مقدمه «فهمِ قرآنِ حکیم» می‌نویسد: «از نظر محمد عابد الجابری، قرآن به مثابه وحی الهی، محصول یک فرآیند است؛ فرآیندی که مراحل و فرازونشیب‌های دعوت محمدی در دوره‌های مکه و مدینه آن را شکل داده است. در نتیجه، هرگونه فهمی از قرآن باید براساس همین واقعیت انجام پذیرد. الجابری در کتاب «رهیافتی به قرآنِ کریم» با ارایه چنین تعریفی از قرآن، روشِ پیشنهادی خود برای فهم این کتاب را به دست می‌دهد. به باورِ او، برای فهمِ قرآن تنها توجه به روایاتِ اسبابِ نزول به مثابه گزارش‌های تاریخی از سبب نزول این آیه یا آن سوره کفایت نمی‌کند، بلکه باید قرآن در متن جریان دعوت نبوی در طول بیست‌وسه سال با همه فراز‌و‌نشیب‌ها و چالش‌هایی که دعوت محمدی با آن روبه‌رو بوده فهم شود. «فهمِ قرآنِ حکیمِ» در واقع نمونه عملی کاربستِ این روش در فهم معانی قرآن است. او همه‌جا به اصلِ معنا کردنِ قرآنِ «معاصر با خود» و فهمِ قرآنِ «معاصر با ما» پایبند است و از میانِ این دو، بر بخش نخست تاکید ویژه دارد. به این ترتیب، «فهمِ قرآنِ حکیم» یک تجربه نوین در تفسیر قرآنِ کریم است که افقِ جدیدی را در حوزه تفسیر به روی قرآن‌پژوهان می‌گشاید و آنان را به نگرش به قرآن از منظری متفاوت فرا می‌خواند که در پرتو آن پاره‌ای معانی و دقایق ناپیدای قرآن ظاهر یا دست‌کم دستیافتنی‌تر و شفاف‌تر می‌شوند. او کتابِ خود را کاری موفق در قرائتِ قرآن از طریقِ سیره و قرائتِ سیره از طریقِ قرآن می‌داند و از آن احساسِ رضایت می‌کند. اگر مقصود از «کاری موفق» اولین گام و البته گامی بلند در این مسیر باشد، باید در این احساس با او همراه بود.» (5)

صورت‌بندی موضوعات تفسیر الجابری

«فهمِ قرآنِ حکیم» مجموعه‌ای 3 جلدی است که تاکنون دو مجلد آن منتشر شده است.

از مهم‌ترین ویژگی‌های این اثر آن است که ترتیب سوره‌های قرآن در آن، براساسِ ترتیبِ نزول آنها است. بنابراین برخلاف تفاسیر متداول، اولین سوره‌ای که در این اثر مورد بررسی قرار گرفته سوره «علق» (جلد اول) است و نه سوره «فاتحه» (حمد) و آخرین سوره آن نیز سوره «نصر» (جلد سوم) است.

مجموعه این تفسیر به شش مرحله صورت‌بندی شده است. این مراحل طبق صورت‌بندی مولف به ترتیب ذیل است:

1- مرحله اول تحت عنوان «نبوت، ربوبیت و الوهیت» که شامل سوره‌های علق، مدثر، مسد، اعلی، لیل، فجر، ضحی و… می‌شود.

2- مرحله دوم تحت عنوان «بعثت و پاداش و صحنه‌های رستاخیز» که شامل سوره‌های قارعه، زلزله، قیامه، ق و… می‌شود.

3- مرحله سوم تحت عنوان «ابطال شرک و سفیهانه دانستن عبادت بت‌ها» که شامل سوره‌های ص، اعراف، جن، یس، فرقان، فاطر، مریم، طه، واقعه و… می‌شود.

4- مرحله چهارم تحت عنوان «پایداری در اجرای فرمان و تماس با قبایل» که شامل سوره‌های حجر، انعام، صافات، لقمان، سبأ و … می‌شود.

5- مرحله پنجم تحت عنوان «محاصره پیامبر و خاندانش در شعب ابوطالب و هجرت مسلمانان به حبشه» که شامل سوره‌های زمر، غافر، فصلت، شوری، زخرف، دخان، جاثیه و احقاف می‌شود.

6- و سرانجام مرحله ششم تحت عنوان «پس از محاصره؛ ادامه ارتباط با قبایل و آمادگی برای هجرت به مدینه» که شامل سوره‌های نوح، ذاریات، غاشیه، انسان، کهف، نحل، ابراهیم و … می‌شود.

تنظیم شدن این اثر براساس ترتیب نزول سُور، از امتیازات ویژه این تفسیر است که شأن و منزلت آن را نزد پژوهشگران و محققان بسیار افزایش می‌دهد.

تفسیر 90 سوره (از علق تا حج) -براساس ترتیب نزول- در دو مجلد منتشر شده آمده است که سال گذشته وارد بازار کتاب شد و طبیعتا 28 سوره باقیمانده آن در مجلد سوم قرار گرفته که اکنون منتشر و در دسترس قرار گرفته است.

درباره جلد سوم

اما سومین جلد این مجموعه نیز نکات بدیع و تازه‌ای را از این پژوهشگر مهم معاصر عرب در اختیار خوانندگان قرار می‌دهد.

شاید یکی از جالب‌ترین آنها مساله «متعه» یا همان «صیغه» (ازدواج موقت) است که در میان اهل سنت ممنوع و حرام است اما در شیعه سنتی پذیرفته شده است. الجابری در ابتدای بحث خود با بیان پیشینه‌ای درباره مساله ازدواج موقت و تفاوت آرای فریقین در این باره به مرور سخنان و اظهارات بزرگان اهل سنت و همچنین تشیع در این باره می‌پردازد. وی با بازخوانی آرای بزرگان اهل سنت اما در کمال آزادگی نتیجه‌ای یکسره متفاوت از آنها می‌گیرد و پس از بیان استدلال‌های دقیق خود، دست به اجتهادی در این زمینه می‌زند که احتمالا در میان اهل سنت، بی‌سابقه است: «به عقیده ما، در روزگار ما آنچه متعه را از باب اضطرار جایز می‌سازد، سنگینی مهر و دشواری‌هایی است که بیشتر جوانان امروز برای یافتن مسکنِ مناسب یا قیمت مناسب و… با آن مواجه هستند. این موانع جوان را ناگزیر از تن دادن به زنا یا عملی می‌کند که «ازدواج عرفی» یا امثال آن نامیده می‌شود، این همه، احیای مجدد متعه را به عنوان مباحی از سر اضطرار توجیه می‌کند.» (6)

از مهم‌ترین مسائل دیگر ی که ذیل سُورِ جلد سوم این مجموعه آمده است، می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:

مساله نسخ در قرآن، محکم و متشابه، زنان پیامبر، ماجرای افک، منافقان و…

سومین مجلد از مجموعه «فهم قرآن حکیم» اثر محمد عابدالجابری، با ترجمه محسن آرمین توسط نشر نی منتشر شده است.

منابع:

1- نقد عقل عربی، محمد عابدالجابری، ترجمه سیدمحمد آل‌مهدی، انتشارات نسل آفتاب، چاپ 1389، ص245.

2- همان، ص505.

3- نومعتزلیان، محمدرضاوصفی، نشر نگاه معاصر، چاپ اول، صص69، 74 و 75.

4- همان، 87.

5- فهم قرآن حکیم، محمد عابدالجابری، ترجمه محسن آرمین، نشر نی، چاپ اول؛ 1399، ص15.

6- همان، جلد سوم، ص408.

 

 

مطالب مرتبط
درج دیدگاه

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.