کاتولیک خوب

بایدن یک کاتولیک خوب است، بدین معنا که قواعد بازی را به خوبی تشخیص داده است و بر اساس آن بازی می‌کند. قواعد این بازی می‌گوید که کلیسا در سیاست امریکا نقش مشورتی بازی می‌کند.

کاتولیک‌ها متخصصان خودخوانده‌ای هستند در تعیین اینکه چه کسی خوب و چه کسی بد است. از بسیاری جهات امریکایی‌ها می‌دانند که بایدن یک کاتولیک خوب است. او در مناسک مذهبی کلیسا شرکت می‌کند، سرود کاتولیک “بر بال عقاب‌ها” را می‌خواند و به راحتی از سنت پل نقل می‌کند. او با همسایگانش مهربان است. او پدر خوب و پدربزرگ خوبی است. بایدن از “وحدت” و “بهبود بخشیدن به اختلافات” و “بازسازی بهتر” برای “هر امریکایی” صحبت می‌کند. همان‌طور که ماسیمو فاگیولی، در کتاب جدید خود، “جو بایدن و کاتولیک در ایالات متحده” می‌نویسد: بایدن “یک الهیات آسیب‌پذیری و انعطاف‌پذیری در برابر مشکلات دارد که وی را از نظر فرهنگی با بسیاری از امریکایی‌ها سازگار می‌کند.”

بایدن یک کاتولیک خوب است، بدین معنا که قواعد بازی را به خوبی تشخیص داده است و بر اساس آن بازی می‌کند. قواعد این بازی می‌گوید که کلیسا در سیاست امریکا نقش مشورتی بازی می‌کند. کلیسا می‌تواند زندگی معنوی فردی سیاستمداران مانند جو بایدن را هدایت کند و پروش دهد. این کاتولیسیسم خوب می‌تواند از دین برای تشکیل خیر مشترک استفاده کند.

در قالب چنین دیدگاهی، کاتولیک‌های خوب نقش کلیسای کاتولیک در امور عمومی را با احتیاط کم می‌کنند. جان اف کندی، اولین رئیس جمهور کاتولیک امریکا، این رویکرد سیاسی را در سخنرانی معروف خود در انجمن وزرای هیوستون در سال 1960 بیان کرد. او گفت هرچند کاتولیسیسم بر دنیای اخلاقی فردی‌اش تاثیر دارد، او اجازه نخواهد داد کلیسا یا پاپ بر تصمیم‌های سیاسی‌اش چیزی را دیکته کنند.

از سال‌های ابتدایی شکل‌گیری امریکا، گروهی از روشن‌فکران و سیاست‌مداران کاتولیک‌ لیبرال از این نوع کاتولیکِ خوب بودن استقبال می‌کردند.

این نوع از کاتولیکِ خوب بودن مرزهایی را تعیین می‌کنند که لیبرال‌ها به کاتولیک‌های مدرن توصیه می‌کنند از آنها عبور نکنند. این موقعیت بسیار واقع‌بینانه است و ریشه آن را می‌توان در تلاش‌های قرن هجدهم جان کارول، اسقف اعظم یسوعیان بالتیمور، برای ایجاد ترکیبی بین کاتولیسیسم و روشنگری امریکایی دید.

این نوع دیدگاه را همچنین می‌توان در تفکر “امریکاییسم” یافت؛ جنبشی که توسط کشیش‌ها و اسقف‌های کارآفرین امریکایی پس از جنگ داخلی امریکا آغاز شد تا کلیسا را ​​به پیروی از مدارا، کثرت‌گرایی و جدایی کلیسا و دولت متقاعد کند.

در دهه 1950 و 1960، جان کورتنی موری، فیلسوف سیاسی یسویت، همکاران و دوستان کاتولیک را تشویق کرد تا ضمن پایبندی به قوانین کاتولیسیسم در خانه خود، پذیرای همکاران و دوستان امریکایی پروتستان، سکولار و یهودی باشند.

بایدن نمونه یک کاتولیک خوب است که در عین پایبند بودن به فضایل دینی کاتولیک به‌هم‌ریختگی جامعه آزاد را می‌پذیرد. در دوران معاونت ریاست جمهوری در سال ۲۰۱۲ از او درباره سقط جنین پرسیدند. بایدن پاسخ داد که دستور و قضاوت کلیسا را در زندگی شخصی خود پذیرفته است، اما حاضر نیست آن را به مسیحیان دیگر، مسلمانان و یهودیان تحمیل کند.

کاتولیک‌های خوب راهی برای عقب‌نشینی دارند، چنانکه پاپ فرانسیس نیز این نوع از کاتولیسیسم را ترویج می‌کند. سال ۲۰۱۳ هنگامی که از او درباره حقوق همجنس‌گرایان پرسیدند، پاپ پاسخ داد: “من چه کسی هستم که قضاوت کنم.”

در مقابل این دیدگاه، کاتولیک‌هایی هستند که می‌خواهند سیاست مدرن را مقدس کنند. این کاتولیک‌های بد تلاش می‌کنند از طریق شبکه فشار بین کلیسا و حکومت، قوانین دینی کاتولیک را به قوانینی عمومی برای همه تبدیل کنند.

این گروه گاهی به حدی تند پیش می‌روند که از جانب مقام‌های مذهبی مجازات می‌شوند. تاریخ امریکا نمونه‌های مختلفی از این افراد را در خود ثبت کرده‌است.

واتیکان در دهه 1940 چارلز کاولین، کشیش رادیویی ضد یهود را ساکت کرد و مقامات مذهبی پدر لئونارد حامی شعار  “هیچ رستگاری خارج از کلیسا نخواهد بود” را در سال 1952 مرتد اعلام کردند.

با این حال انتخابات اخیر امریکا لحظه جشن گرفتن برای انتخاب دومین رئیس جمهور امریکا نبود، بلکه لحظه آشکار شدن پارادوکسی در سیاست امریکا بود. چرا این همه کاتولیک “خوب” در واشنگتن به قدرت رسیده‌اند (ایمی کونی بارت، جان رابرتز، بایدن، پلوسی، 23 سناتور) از چپ یا راست، اما نتوانستند جهان “خوبی” بسازند؟

کاتولیک‌ها از مدت‌ها قبل از بایدن مجبور بودند که مذهب را امری فردی یا گروهی و نه سیاسی در نظر بگیرند. شاید از نظر فلسفی فرد خوبی بودن و در عین حال سیاست‌مدار خوبی بودن در سیاست مدرن امکان‌ناپذیر باشد، چنان که رینهولد نیبور می‌گوید هرچه مقیاس جامعه سیاسی گسترش یابد، انسان اخلاقی شروع به تحمل اعمال غیراخلاقی خواهد کرد. یکی می‌تواند برای کسانی که نزدیک هستند (خانواده ، فرزندان ، نوه‌ها) خوب و نسبت به کسانی که دور هستند (دشمنان دولت، جنایتکاران، کارگران کارخانه) کاملاً بی‌تئجه باشند.

با انتخاب جو بایدن برای ریاست جمهوری، کاتولیک‌های امریکایی باید درباره اینکه چه کسی هستند تصمیم بگیرند. آنها می‌توانند همچنان به این ایده که باید بین ایمان و واقعیت سیاسی تعادل برقرار کنند باور داشته باشند؛ می‌توانند همچنان کاتولیک خوب در جهانی ناعادلانه باقی بمانند یا اینکه می‌توانند از آموزه‌های مذهبی برای به چالش کشیدن نابرابری اقتصادی و اجتماعی استفاده کنند تا بتوانند جهان بهتری برای زندگی بسازند.

بنابراین ما امیدواریم که بایدن این مفهوم از کاتولیک خوب بودن را تغییر دهد و گسستی بزرگ از سیستم سیاسی و اقتصادی که تا پیش از این در دستان دونالد ترامپ بود ایجاد کند.

مترجم: نفیسه نیک‌بخت

منبع دین و سیاست
مطالب مرتبط
درج دیدگاه

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.