شادی در یک نظام پدرسالار

تصویر هشام شرابی است. در محفلی که به نظر می‌رسد همگان شاد و مشعوفند. هشام اما روی در هم کشیده و چندان با جمع همدلی ندارد.

او زاده فلسطین بود. غمِ مردمان بر اندیشه‌اش هم سایه افکنده بود. می‌گفت که جوامع توسعه نیافته، نه کاملاً پای در سنت دارند و نه می‌توانند به دنیای مدرن وارد شوند. می‌گفت که تنها رنگ و لعابی از زندگیِ مدرن در این جوامع سایه می‌افکند.

معتقد بود که مهمترین خصیصه این جوامع، ناتوانیِ عمومی است. آن‌ها نمی‌توانند یک کل منسجم و یک ساختار منظم را تشکیل دهند.

او معتقد بود که جوامع توسعه نیافته هر چقدر هم که به تجملات خارجی و ظاهری دل خوش کنند اما از داشتنِ نیروی درونیِ که یک سازمان و نهاد مدرن را دارا شوند ناتوانند. می‌گفت که حتی تلاش‌هایشان برای نوسازی، به مکانیزمی برای توسعه نیافتگی دامن می‌زند.

او معتقد بود که نظامهای توسعه نیافته، به یک پدرسالاری جدید گرفتارند. خود به این پدرسالاری واقف نیستند اما حتی این سیستم در خانواده‌هایشان نیز رسوخ کرده است.

می‌گفت که در این جوامع روابط عمودی میان حاکم و مردم و حتی در میان خانواده‌ها وجود دارد و از آن گریزی نیست. حتی آداب و رسوم اجتماعی هم این نحوه نظام پدرسالارانه را قوّت می‌بخشد. به این صورت که اراده پدر، اراده مطلق است که هم در جامعه و هم در خانواده اعمال می‌شود.

او می‌گفت که مهمترین و کارکردی‌ترین جنبه دولت پدرسالار جدید، دستگاه امنیت داخلی آن یعنی مخابرات است.

شرابی معتقد بود که در همه نظام‌های پدرسالار جدید، با سیستمی دو دولتی مواجهیم. به این معنا که یک ساختار نظامی- دیوانی در کنار یک ساختار پلیس مخفی وجود دارد. پلیس مخفی در واقع به عنوان تنظیم‌کننده نهایی حیات سیاسی و مدنی بر زندگی روزمره مردم، حاکم و مسلط است. به این ترتیب در فعالیت‌های اجتماعی، شهروندان عادی به نحو استبدادی و البته دلخواهانه از برخی حقوق اساسیشان محروم می‌شوند و این مؤلفه در میان شهروندان پذیرفته شده است و اعتراضی علیه آن نمی‌کنند.

شهروندان به نحو خودخواسته از بسیاری از حقوقشان پا پس می‌کشند. آن‌ها در واقع زندانی‌های واقعی دولت هستند اما سکوت می‌کنند و آن را پذیرفته‌اند. نظام‌های پدرسالارِ سنتی آشکارا خواسته مردم را نادیده می‌گرفتند، اما در پدرسالاری جدید، خواسته مردم در پوششی لطیف نادیده گرفته می‌شود.

در این تصویر هم گویی هشام شرابی به همین امر واقف است. دیگران اگر چه دل‌خوش داشته‌اند، شاید دست‌یابی به برخی آزادی‌ها را جشن می‌گیرند اما این متفکر فلسطینی می‌داند که نظام پدرسالارِ جدید، خواسته همین انسان‌ها را محدود می‌کند. شادی و شعف حقیقی را از آنها باز می ستاند و همگان به آن خو می‌کنند و بدان رضایت دارند؛ امری که بر بسیاری مغفول افتاده است.

مطالب مرتبط
درج دیدگاه

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.