واکاوی شخصیت شهید مصطفی خمینی؛ از ویژگی‌های اخلاقی تا رویکرد تفسیری

شهید مصطفی خمینی معتقد بود که تفسیر حقیقی قرآن از قدرت ما خارج است، ولی آنچه می‌توانیم از قرآن دریابیم درکی است که از ذات خدا داریم؛ البته درکی از ذات نداریم، ولی به جلوه‌های الهی توجه می‌کنیم و از آن به معرفت خدا پی می‌بریم و در تفسیر هم این گونه است.

آیت الله سید مصطفی خمینی، اولین فرزند امام خمینی (ره)، در ۲۱ آذر ۱۳۰۹ مطابق با ۲۱ رجب ۱۳۴۹‌ دیده به جهان گشود. او از همان سنین کودکی تحت تأثیر محیط زندگی خانوادگی مذهبی و علمی بود.

تحصیل را از مکتبخانه‌های محلی شروع کرد و پس از فراگیری آموزش‌های دوره ابتدایی در مدارس دولتی، به حوزهٔ علمیهٔ قم وارد شد و به فراگیری علوم و تحصیلات حوزوی پرداخت.

دیری نگذشت که نبوغ خود را در حوزه علمیهٔ قم نشان داد و از اقران خود پیشی گرفت. او به سرعت پله‌های ترقی را پیمود و پس از گذراندن دوره‌های مقدماتی، سطح و خارج در ۲۷ سالگی به درجه اجتهاد نائل آمد. او در کنار تحصیل و تدریس، تألیف را نیز شروع کرد که تا پایان حیاتش هیچ‌گاه متوقف نشد و آثار متعددی را به یادگار گذاشته‌اند.

متن پیش‌رو حاصل سخنان پنج تن از شخصیت‌های حوزوی پیرامون حجت‌الاسلام سیدمصطفی خمینی (ره) است که به نحوی یا سابقه آشنایی با او در حوزه نجف را داشته‌اند یا اینکه به بررسی و تحقیق در آثار برجای مانده از ایشان پرداخته‌اند.

آیت‌الله موسوی بجنوردی

حاج‌آقا مصطفی از نوجوانی طلبه شد و طلبه خیلی با استعدادی بود، نبوغ هم داشت، یعنی واقعاً عجیب بود. شما الف را که می‌گفتی ایشان تا آخرش را می‌خواند.

خیلی سرعت انتقال داشت درگرفتن مطلب و فهمیدن مطلب و پاسخ دادن مطلب. یک مقدار که ارتباط ما با حاج‌آقا مصطفی بیشتر شد، ایشان به نجف آمد.

سه چهار روز بعد از ورود، از مرحوم پدر من خواست شب‌ها یک درس خصوصی بعد از نماز مغرب و عشا برای ما بگذارید. جلسه در منزل بود. حاج‌آقا مصطفی می‌آمد، برادر بزرگ من که الان در قید حیات هستند هم بود.

کمترین سنشان بنده بودم. این جلسه حدود ۱۰ سال ۱۱ سال طول کشید تا اینکه پدر ما فوت کرد. آن درس خیلی مفید بود. بعضی شب‌ها سه ساعت طول می‌کشید. درس فقه بود. بقدری در آن جلسه بحث می‌شد.

هم حاج آقا مصطفی بحّاث بود، هم آن برادر بزرگ ما تا یک حدودی، خود مرحوم پدر ما معرکه بود در بحث. بهمین جهت خیلی درس مفیدی بود.

خیلی خیلی استفاده کردم. حاج‌آقا مصطفی می‌گفت این درس شب، ما را حسابی ملّا کرد، چون بحث آزاد می‌شد و خود همین گفتگو و بحث کردن خیلی آدم را ملّا می‌کند.

ایشان اهل تحقیق بود، دنباله رو نبود. بعضی جاهایش بحث‌های فلسفی خوبی دارد. بحث فقهی هم می‌کند. در خود تفسیر هم حرفای تازه زیاد می‌زند.

برداشت‌های خوبی دارد از آیات. ببینید، حاج آقا مصطفی مسلح بود. چون در ادبیات عرب خیلی قوی بود. نکات ادبی قرآن را قشنگ بحث می‌کرد. یک تفسیر خیلی جامعی است. خب حیف که به پایان نرسید والا از تفاسیری بود که در جهان تشیع بی‌نظیر بود.

اهتمام به پیاده‌روی کربلا

خیلی اهل عبادت بود. سالی ۵ مرتبه با حاج‌آقا مصطفی پیاده کربلا می‌رفتیم. دوشب در راه بودیم بین نجف و کربلا. شب‌ها اهل عبادت بود، گریه می‌کرد، نماز شب می‌خواند. در راه که می‌رفتیم کاری می‌کرد که کسی غیبت نکند.

فوری یک فرعی عنوان می‌کرد، بحث اطراف آن می‌شد. یکی از خصوصیاتش این بود جلسه‌ای که حاج‌آقا مصطفی در آنجا بود غیبت نمی‌شد.

فقط بحث علمی بود. آن‌هایی که اهل فن بودند حرف می‌زدند، یک عده هم مستمع بودند. این خیلی امتیاز بزرگی بود.

حالات خیلی خوبی در ایشان می‌دیدم. وقتی زیارت امام حسین (ع) می‌رفتیم دائم اشکش می‌آمد. اخلاص عجیبی داشت. فانی بود در ائمه اطهار (س).

آینده جهان اسلام

امام می‌گفت حاج‌آقا مصطفی آینده جهان اسلام بود. امام خمینی در این قضیه نهایت صبر را کرد. بعد از هفت یا هشت روز پس از فوت حاج‌آقا مصطفی درس را شروع کرد. گفت شروع کنید، نگذارید حوزه تعطیل شود.

امام بعد از رحلت ایشان یک سخنرانی کرد. گفت فوت حاج‌آقا مصطفی از الطاف خفیه الهی بوده. مطلع فرمایش امام با این جمله شروع شد که ایشان از الطاف خفیه الهی بود. بعد شروع کرد الطاف را شرح دادن.

واکاوی شخصیت شهید مصطفی خمینی؛ از ویژگی‌های اخلاقی تا رویکرد تفسیری

حاج احمد آقا برای من تعریف کرد که «امام جلوی هیچ کس گریه نمی‌کرد. بعضی وقت‌ها آرام در اتاقشان را باز می‌کنم می‌بینم امام مشغول قرآن خواندن است و همین طور اشک می‌ریزد و قرآن می‌خواند. گریه‌هایش را آنجا می‌کرد. خیلی مقید بود جلوی مادر گریه نکند.»

آیت‌الله علی‌اکبر رشاد

«مرحوم آقا مصطفی خمینی همان طور که مقام معظم رهبری فرمودند شخصیتی جامع‌الاطراف بود ولی قدر او در نزد ما و به خصوص نسل جدید، ناشناخته مانده است اگر چه خداوند پاداش و مزد آن عزیز را به خوبی عنایت و عطا کرد و هم اکنون نیز در جوار رحمت الهی آرمیده است.

کم‌کاری در معرفی شخصیت شهید مصطفی خمینی

ما در پیگیری آثار وی و آثاری که در مورد آن مرحوم نوشته شده حتی یک رساله علمی در تبیین افکار آن بزرگوار در حوزه و دانشگاه نیافتیم جز یک رساله دکتری که منسوب به خانم مصطفوی، همشیره ایشان بوده که نشان می‌دهد ایشان مورد توجه در حوزه و دانشگاه نبوده است در حالی که برای لاطائلاتی که برخی فیلسوف‌واره‌ها و فیلسوف‌نماها نوشته‌اند مطالب و پایان‌نامه‌های زیادی می‌بینیم.

با اینکه سالانه ۹۰۰ هزار عنوان رساله دکتری و ارشد در فرایند دفاع قرار می‌گیرد از این آمار میلیونی دریغ که یک رساله را به آراء آقا مصطفی اختصاص داده باشند در حالی که وی از لحاظ علمی و عملی و انقلابی درخشان و در عرصه انقلاب نیز بازوی امام بود.

نقش او در انقلاب نیز حتی شناخته نیست و تحقیق کافی و درخورشان ایشان صورت نبسته است و آقا مصطفی در معنویات نیز فرد برجسته‌ای بود و حالات و اذکار زیبایی داشتند و به تعبیر رهبری نسخه دیگر امام بودند که اگر عمرشان تداوم داشت آینده درخشانی برای خود و انقلاب رقم می‌خورد.

آثار اصولی آن مرحوم جزء آثار ماندگار حتی در دوره حاضر است؛ مرحوم مصطفی در رتبه‌ای پایین‌تر از امام، مؤسس آرای اصولی بود و به هر مسئله‌ای که پرداخته نقد و نقاشی وارد کرده و در بسیاری از موارد از والد مکرم خویش تجلیل کرده است.

ایشان جزء اولین کسانی است که نظریه عدم انحطاط خطابات را به تفصیل از امام نقل کرده و تک تک مراحل نظریات امام را یا ثبوتا و یا اثباتا زیر سؤال برده است.

در فلسفه، ایشان تا ۵۰ نقد اساسی بر آراء فلاسفه از جمله ملاصدرا وارد کرده است و واقعاً یک حکیم توانایی بوده است؛ در حوزه اندیشه سیاسی و تاریخ نیز همین مقدار توانایی دارد و استاد در این عرصه است. (سخنرانی در اختتامیه کنگره بزرگداشت چهلمین سال شهادت آقا مصطفی خمینی (ره))

آیت‌الله محسن اراکی

مرحوم آقا مصطفی در فروع علوم مختلف یعنی در فقه و اصول و تفسیر و … صاحب‌نظر بود و مباحث محققانه‌ای هم نوشته است.

وی معتقد بود که تفسیر حقیقی قرآن از قدرت ما خارج است، ولی آنچه می‌توانیم از قرآن درک کنیم درکی است که از ذات خدا داریم؛ البته درکی از ذات نداریم، ولی به جلوه‌های الهی توجه می‌کنیم و از آن به معرفت خدا پی می‌بریم و در تفسیر هم این گونه است.

تفسیر آیه «مَالِک یوْمِ الدِّینِ»

براساس دیدگاه آقا مصطفی، تفاسیر مختلف از یک آیه ممکن است درست باشد. تعدد تفسیر صرفاً به معنی درستی یک تفسیر نیست و فقیه، حکیم، مفسر، مدیر، عارف و … هر کدام جهتی از جهات را می‌تواند بفهمد.

ایشان در تفسیر آیه «مَالِک یوْمِ الدِّینِ»، شقوقی را آورده و گفته است که اگر از دید ادیب و از دید عارف به این آیه بنگریم، به معنای آن است که قیامت چیزی جز ظهور آثار و اعمال انسان نیست و در حقیقت مالک یوم الدین خود انسان است.

اگر با نگاه حکمی به این آیه بنگریم به این معناست که انسان از آنجا که افعالی دارد و این افعال روزی به نتیجه خود خواهند رسید و جلوه‌گر می‌شوند، یعنی قیامت عالم ظهور افعالی انسان به حقایق و این عالم عالم ظهور افعالی انسان به ظواهر است. ایشان معتقد است که همه این تفاسیر را می‌توان پذیرفت. لذا در عرصه تفسیری کار خوب و قابل استفاده دارد.

همچنین در حکمت هم مطالب خوبی بیان کرده است؛ مثلاً در بحث علم انسان به خارج ذهن نکته‌ای بیان کرده و گفته که علم به خارج فراتر از علم حضوری و از نوع علم به معلول از طریق علم به علت است که بالاترین درجات علم است.

ما چون فعل و امر خدا هستیم به ذات خدا متصلیم و اتصال ما به خدا سبب می‌شود که به علت احاطه خدا بر معلولات خویش ما از طریق اتصال بتوانیم علم به معلولات الهی بیابیم که نوعی علم حضوری به خداست و از علم حضوری به نفس برتر است.» (سخنرانی در همایش مجتهد شهید)

حجت‌الاسلام حمید روحانی

«حاج مصطفی انسانی بسیار متواضع و خاکی بود و او را به عنوان طلبه فرض می‌کردند، اما امروز می‌بینیم که از نظر عرفانی و علمی در چه جایگاهی بوده است.

خودسازی ایشان بی‌نظیر بود و به گونه‌ای خودش را تربیت کرده بود که خود را از کوچکترین طلبه هم کمتر می‌دید و هرگز در محفلی دنبال این نبود که در کنار علما و شخصیت‌ها بنشیند بلکه با طلاب گرم و رفتاری رفاقت‌آمیز داشت.

حاج مصطفی در محضر امام (ره) ابداً خودنمایی نشان نمی‌داد و خودش را آقازاده نمی‌دید و نقشی برای خود قائل نبود؛ وقنی اعلامیه امام (ره) پخش می‌شد، ولی او متوجه انتشار آن نمی‌شد، هرگز از اینکه او را در جریان این امور قرار نداده‌اند، ناراحت نمی‌شد و خم به ابرو نمی‌آورد.

من در سال ۱۳۳۹ وارد حوزه شدم که آقا مصطفی منظومه و حکمت تدریس می‌کرد و مرحوم آیت‌الله مؤمن و شاهچراغی از جمله شاگردان ایشان بودند.

وی در علوم اسلامی تبحر عجیبی داشت و اقوال همه علمای سلف و معاصر را در علم اصول و فقه می‌دانست. یکبار بنده از وی پرسیدم که چه زمانی مجتهدی شدید که ایشان فرمود یادم نیست، ولی چند سالی بعد از بلوغ نبود؛ یعنی ایشان ۲۰ ساله بود که به اجتهاد رسیده است که نشان از نبوغ وی دارد.» (سخنرانی در همایش مجتهد شهید)

حجت‌الاسلام بهجت‌پور

تفسیری که از قرآن نوشتند مربوط به سال‌های پایانی حیات ایشان است که براساس ترتیب مصحف، تدریس و مکتوب شده که به زبان فارسی در چهار جلد کتاب ارائه شده و شامل سوره حمد و ۴۶ آیه سوره بقره است و به عربی در ۵ جلد مکتوب است.

وی در جلد نخست، سوره حمد را تفسیر کرده است؛ معمولاً جلد اول تفاسیر، بخش زیادی از شامل مقدمات علوم قرآنی و تفسیری است که در البیان آیت‌الله خویی شاهد این موضوع هستیم ولی آیت الله مصطفی خمینی مقدمه‌ای به اندازه سه تا چهار صفحه دارد و مابقی مطالب، تفسیری است که نشان‌دهنده ذهن وقاد او است.

رویکرد تفسیری

آن مرحوم زوایای مختلفی از آیات را باز کرده است و موسوعه بسیار گسترده از مباحث قرآنی را در ذیل آیات آورده است؛ وی دایره‌المعارف‌نگاری نکرده که سراسر کتاب را مشحون از دیدگاه‌های دیگران کند و تنها به ذکر نکاتی از خود اکتفا کرده باشد.

وقتی تفسیر وی را مطالعه می‌کنیم می‌بینیم ایشان است که برداشت تفسیری خود را ارائه داده و دنبال نوشتن آراء دیگران جز در حد محدود نیست لذا اظهار نظر زیاد است و نقل اقوال کم است.

ایشان در تعریف تفسیر نگاهش این است که تفسیر، کشف مقاصد خداوند است و اگر این طور نباشد دیگر نمی‌توان تعبیر تفسیر را بر آن القاء کنیم لذا کسانی که تفسیر را علم ادبیات و شان نزول می‌دانند مورد نقد قرار داده است.

امام خمینی هم می‌فرمودند تفسیر جز کشف مقاصد آیات نیست و آقا مصطفی نیز این نگاه را داشت.

ایشان معتقد بود حق تفسیر قرآن به حقیقت با همه زحمات کشیده شده ادا نشده است و حتی وی معتقد است که چون تفسیر قرآن را فقط خدا می‌داند و پیامبر و امثال ایشان بعد از تنزیل در قالب الفاظ، صورت تنزیل یافته را می‌توانند درک کنند لذا ایشان هم تفسیر حقیقی قرآن را نفهمیده و درک نکرده‌اند». (سخنرانی در اختتامیه کنگره بزرگداشت چهلمین سال شهادت آقا مصطفی خمینی (ره))

منبع خبرگزاری ایکنا
مطالب مرتبط
درج دیدگاه

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.