بازگشایی حضوری مدارس، عملی اخلاقاً نادرست

میثم مولایی

خبر بازگشایی مدارس مدتها پیش در ستاد ملی کرونا گرفته شده بود و بر اساس دستورالعمل بعدی قرار بر این بود که مدارس در مناطق مختلف به اشکال مختلفی در 15 شهریور بازگشایی شود. اما چند روز قبل از بازگشایی وزیر آموزش و پرورش اعلام کرد که مدارس در تمام مناطق به شکل حضوری بازگشایی خواهد شد.

از همان زمان اعلام بازگشایی حضوری مدارس تا روز پانزدهم شهریور، نظرات و اعتراضات گوناگونی در فضای مجازی منتشر شد و بسیاری این‌گونه بازگشایی مدارس را نادرست دانستند. از نگاه من هم بازگشایی مدارس نادرست است و در ادامه سعی خواهم کرد استدلالی اخلاقی برای نادرستی آن ترتیب دهم.

1
بیان استدلال

استدلال من برای اخلاقاً نادرست بودن بازگشایی حضوری مدارس در شرایط فعلی این‌گونه است که:

به ازای ها عملی مانند β:

(1) اگر β بدون هیچ دلیل کافی اخلاقی، چه بصورت مستقیم یا چه بصورت غیر مستقیم (و با واسطه) حیات جانداری را به مخاطره بیندازد آنگاه عملی نادرست (به لحاظ اخلاقی) است.

با توجه به شرایط کنونی کشور در مواجه با بیماری Covid-19:

(2) بازگشایی حضوری مدارس بدون هیچ دلیل کافی اخلاقی، بصورت مستقیم یا بصورت غیر مستقیم (و با واسطه) حیات انسان‌ها را به مخاطره می‌اندازند.

(3) بازگشایی مدارس عملی نادرست است.

2
بررسی استدلال

شاید صدق گزاره 1 در نگاه اول، شهودی به نظر نظر نرسد اما با توضیحی که خواهم داد صدق آن را شهوداً تأیید خواهید کرد. با توجه به 1 نادرست بودن عملی (مانند β) در گروی سه شرطی است که در مقدم آمده است و در ادامه به توضیح آن می‌پردازم.

به گمان من شرط اول (که در ادامه می‌آید) مهم‌تر از دو شرط بعدی است از این جهت که دو شرط بعدی را باید معطوف به این شرط مورد توجه قرار داد:

I. عمل β حیات جانداران را به مخاطره می‌اندازد.

II. هیچ دلیل کافی اخلاقی برای انجام β وجود نداشته باشد. (می‌توانید این شرط را به عطف نظر به شرط اول اینطور بخوانید که: «β بدون دلیل کافی اخلاقی حیات جاندران را به مخاطره می‌اندازد»)

111. β یا بصورت مستقیم یا بصورت غیر مستقیم، حیات سایر جانداران را به مخاطره می‌اندازد.

به نظر می‌رسد زمانی برای صدق 1 لازم است هر سه شرط را باهم مورد توجه قرار داد. برای مثال نمی‌توان به صرف اینکه β حیات جانداران دیگر را به مخاطره می‌اندازد، نادرست دانست. فرض کنید من فرمانده یک گروهان از سربازان هستم و باید برای حمله به دشمن به سربازان خود فرمان حمله بدهم. اما تعداد نیروهای من نسبت به دشمن بسیار کم است و با فرمان من تقریباً جان تمام سربازان ام به مخاطره می افتد. در این حالت و در نگاه اول دستور حمله از سوی من به نظر نادرست است. اما اگر من وظیفه محافظت از شهری را بر عهده دارم که پر از افراد غیر نظامی است و بدانیم دشمن قصد دارد به این شهر حمله توپخانه‌ای انجام دهد و تنها با حمله نیروهای من است که فرصتی برای کثیری از مردم شهر مهیا می‌شود که بتواند شهر را تخلیه کنند، همچنان معتقدید که عمل من نادرست است؟ گمان نمی‌کنم که شما عمل من را نادرست بدانید بلکه شاید آن را به لحاظ اخلاقی درست هم بدانید. بنابراین صرف به مخاطره افتادن حیات سایر جانداران باعث نمی‌شود عملی مانند β نادرست دانسته شود.

در اینجاست که شرط دوم (یعنی II) به میان می‌آید. به عبارت دیگر شرط اینکه «عملی را که حیات سایر جانداران را به مخاطره می‌اندازد»، نادرست بدانیم این است که آن عمل، دلیل کافی اخلاقی نداشته باشد. اما دلیل کافی اخلاقی چیست؟ به نظر من دلیل کافی اخلاقی را می‌توان اینگونه تعریف کرد:

R دلیل کافی اخلاقی برای انجام عملی مانند β است اگر و تنها اگر 1) R تجویزی بر این باشد که β: 1.1) یا به خیری حداکثری منتهی می‌شود (چه شری حداقلی را به همراه داشته باشد چه نداشته باشد)، 1.2) یا به خیری حداقلی منتهی می‌شود بدون آنکه کوچک‌ترین شری برای دیگران به ارمغان بیاورد و 1.3) یا برای جلوگیری از شری حداکثری، به شری حداقلی منتهی می‌شود و 2) دلیل دیگری مانند R` وجود نداشته باشد بطوری که: 2.1) R` قوی‌تر از R باشد و 2.2) R` ترک عمل β را تجویز کند.

اگر تعریف بالا شما را گیج کرد باید بطور خلاصه دلیل کافی اخلاقی را اینطور تعریف کنم، دلیلی است که هیچ دلیلی قوی‌تر از آن نمی‌تواند انجام فعلی را توجیه کند (البته اگر به این تعریف هم خرده گرفتید پس تعریف بالا را مدنظر بگیرید).

اگر بخواهید نمونه‌ای از دلیل کافی اخلاقی را به شما عرضه کنم می‌توانید به همان دلیلی توجه کنید که بر اساس آن من به نیروهای تحت امرم فرمان حمله به دشمن را دادم. دلیل من برای فرمان به نیروهایم یک دلیل کافی اخلاقی بود زیرا اگرچه با فرمان من تعدادی از نیروهایم یا شاید همه آنها کشته می‌شوند و این خود شر است اما این در مقابل حفظ جان شمار زیادی از شهروندان غیر نظامی و بی دفاع شهری که دشمن قصد بمباران آن را دارد یک شر حداقلی است و من با فرمانم یک خیر کثیر (یعنی حفظ جان شهروندان بی دفاع) را به ارمغان می‌آورم و یا از یک شر عظیم (یعنی کشته شدن عده زیادی از مردم بی دفاع) جلوگیری می‌کنم. (البته در این بین من منکر رشادت سربازانم هم نیستم و حتماً با آن مشورت خواهم کرد و نظر آن‌ها را نیز جویا خواهم شد). از طرف دیگر در زمانی که من این دلایل را مدنظر دارم هیچ دلیل قوی‌تر که من را بر ترک فرمان ترغیب کند وجود ندارد. بنابراین بر اساس تحلیل من دلیل من برای فرمان دادن به نیروهایم دلیل کافی اخلاقی دارد.

اما شرط سوم را زمانی که دستور بازگشایی مدارس از سوی دولت را بررسی می‌کردم توضیح خواهم داد.

3
مخاطره آمیز بودن بازگشایی حضوری مدارس بر حیات دیگران: بدون دلیل کافی اخلاقی

وزیر آموزش و پرورش دلیل بازگشایی حضوری مدارس در شرایط فعلی را این‌گونه بیان کرده است:

«محسن حاجی میرزایی با حضور در شبکه خبر درباره آخرین وضعیت بازگشایی مدارس، گفت: وزارت بهداشت پروتکل‌هایی را اعلام کردند و گفتند اگر رعایت شود برگزاری حضوری کلاس‌ها اشکالی ندارد و ما هم می‌توانیم پروتکل‌ها را رعایت کنیم. وی ادامه داد: وزارت بهداشت پروتکل‌هایی را اعلام کرد که اگر رعایت شود برگزاری حضوری کلاس‌ها اشکالی ندارد. آموزش و پرورش نیز به مناطق و استان‌ها پروتکل‌ها را اعلام کرد، بر این اساس وقتی متخصصان می گویند این پروتکل حضور مجاز است ما باید اطمینان کنیم … حاجی میرزایی با بیان اینکه به اشکال متنوعی خدمات خود را ارائه می‌دهیم ولی فکر می‌کنیم مدارس باید شکل بگیرند، خاطرنشان کرد: ما موظف هستیم آموزش حضوری بدهیم. این قطعی است. ستاد کرونا به ما گفته 15 شهریور آموزش را آغاز کنید. اینکه اولویت با آموزش حضوری است، قطعی است ولی الزام داریم پروتکل‌های بهداشتی را هم رعایت کنیم. (به نقل از ایرنا)».

طبق نقل قول بالا استدلال وزیر آموزش و پرورش برای بازگشایی حضوری مدارس این‌گونه است:

(4) خیر کثیری بر آموزش حضوری مترتب است که بر دیگر شیوه‌های آموزشی مترتب نیست.

(5) اگر آموزش حضوری با رعایت پروتکل‌های بهداشتی ممکن باشد آنگاه ما موظف هستیم آموزش حضوری ارائه دهیم.

(6) اگر آموزش حضوری وظیفه باشد آنگاه بازگشایی حضوری مدارس درست است.

(7) آموزش حضوری با رعایت پروتکل‌های بهداشتی ممکن است.

(8) بازگشایی حضوری مدارس درست است.

به عنوان یک مدرس در حالت عادی با 4 موافق هستم همچنین در شرایط فعلی وزیر اینگونه تاکید بر 4 را مدلل می‌کند: «تاکید ما برای شروع حضوری کلاس‌ها به این دلیل است که اگر به شرایط سخت‌تری رسیدیم امکان اینکه ارتباطات مدرسه، معلم و دانش‌آموزان به نحو مناسب برقرار شود کار آموزش در مراحل بعدی سهل‌تر انجام شود».

فرض هم می‌کنم 5 بر اساس استناد به مرجعی متخصص مانند وزارت بهداشت درست است همان گونه که وزیر هم بر همین اساس آن را درست دانسته است. 6 هم که به نظر بدیهی است. اما مشکل اصلی مقدمه 7 است. این مقدمه پاشنه آشیل این استدلال است.

طبق دیدگاه مرجع متخصص دیگر یعنی رئیس کل نظام پزشکی (به عنوان نماینده کل نظام پزشکی) 7 صادق نیست:

«[خطاب به وزیر آموزش و پرورش] شما بخوبی واقفید که در شرایط حضور دانش‌آموزان در مدرسه‌ها بخصوص در پایه دبستان علیرغم ابلاغ بخشنامه‌ها، امکان عملی و مطمئن رعایت اصول سه گانه محافظتی و بهداشتی (شفا) میسر نیست (به نقل از خبر آنلاین)».

شاید وزیر در مقابل این گفته رئیس نظام پزشکی بگوید: «… این پروتکل‌هایی است که وزارت بهداشت به ما ابلاغ کرده است، و خود وزیر نیز موافق است (به نقل از ایرنا)».

در باب این پاسخ دو نکته وجود دارد اول اینکه صرف اینکه وزارت بهداشت پروتکلی را تدوین کرده است و به وزارت آموزش و پرورش ابلاغ کرده است تنها می‌تواند 5 را تبیین کند نه 7 را. از سوی دیگر وزیر بهداشت تاکنون موافقت خود را با بازگشایی حضوری مدارس نه تأیید کرده و نه رد و سوم اینکه اگر واقعاً وزیر بهداشت با این عمل موافق بود چرا رئیس نظام پزشکی در ابتدا بجای نامه نگاری با وزیر بهداشت و تغییر نظر وی با وزیر آموزش و پرورش نامه نگاری کرده است. این مورد آخر کمی تأیید موافقت وزیر بهداشت را زیر سؤال می‌برد.

بنابراین استدلال وزیر شرط اول تعریف من از دلیل کافی اخلاقی را ندارد اما آیا شرط دوم مبنی بر کافی بودن دلیل را دارد؟ یعنی دلیلی قوی‌تر از استدلال وزیر محترم وجود ندارد؟ من معتقدم که دارد و باز استناد می‌کنم به نظر رئیس نظام پزشکی:

«[1] با شرایط خطیر بیماری کرونا و سلامت دانش‌آموزان و خانواده آن‌ها سازگاری ندارد و یقیناً موجب تحمیل بیماران بیشتر بر جامعه پزشکی، پرستاری و کادر درمان خواهد شد.

[2] موارد ذکر شده در بخشنامه ابلاغی معاون جنابعالی هم از جهات متعدد غیر علمی و دارای تناقض است.

[3] اکثر موارد تسری بیماری در دوره بدون علامت (کمون) است و لذا عدم حضور دانش‌آموزان در ایام علامتدار حلال مشکل انتقال بیماری نیست.

[4] عدم حضور مراقب بهداشتی در بسیاری از مدارس و نیز عدم آمادگی خانواده‌ها و مدارس برای تنظیم برنامه‌های ابلاغی در مورد بازگشایی حضوری و رفت و آمد دانش‌آموزان و… نیز مزید برعلت است.

[5] لازم بذکر است اکثر کشورهایی که در کنترل این بیماری شرایط بسیار بهتری از ایران دارند و حتی مرگ ومیر ناشی از کرونا در آن کشورها کمتر از یکصدم موارد در کشور ما است، هنوز در مورد بازگشایی حضوری مدارس تأمل و احتیاط می‌کنند » (به نقل از خبر آنلاین).

به نظر می‌رسد این دلایل قوی‌تر از دلیل وزیر آموزش و پرورش عمل می‌کنند. بنابراین بازگشایی حضوری مدارس بدون هیچ دلیل کافی اخلاقی حیات انسان‌هایی را به مخاطره می‌اندازد.

استدلال دیگر را رئیس جمهور در مقابل منتقدان بازگشایی حضوری مدارس اینگونه ارائه داده‌اند:

«حجت الاسلام و المسلمین دکتر حسن روحانی روز شنبه در جلسه ستاد ملی مقابله با بیماری کرونا، با بیان اینکه به تعطیلی کشاندن کشور به بهانه مقابله با ویروس کرونا، خواسته دشمن و دستگاه‌های تبلیغاتی آنها بود که ناکام ماندند. ما ویروس را قطعاً شکست می‌دهیم اما “سلامت” را با “فعالیت” در کنار رعایت همه دستورالعمل‌های بهداشتی توام می‌کنیم.

روحانی در برابر هم قرار دادن “جان و نان”، “سلامت و دیانت” و ” سلامت و آموزش” را بار دیگر نادرست خواند و با تاکید بر اینکه “تعطیلی مدارس راحت‌ترین راه است”، اظهارداشت: مشکل و مساله ما تنها یک ویروس نیست؛ مساله اصلی حفظ سلامت جسم و روح مردم و تداوم زندگی و معنویت مردم است » (به نقل از پایگاه خبری انتخاب)

دو استدلال در این سخنان وجود دارد:

استدلال اول:

(9) در شرایط کرونایی باید سلامت و فعالیت توامان باشد.

(10) اگر در شرایط کرونایی سلامت و فعالیت توامان شود آنگاه در شرایط کنونی تقابل سلامت و فعالیت‌های اجتماعی نادرست است.

(11) اگر در شرایط کنونی تقابل سلامت و فعالیت‌های اجتماعی نادرست باشد آنگاه تقابل سلامت و آموزش هم نادرست است.

(12) اگر تقابل سلامت و آموزش نادرست باشد آنگاه بازگشایی حضوری مدارس درست است.

من معتقدم مقدمه 10 دارای عمومیت بیش از حدی است. به عبارت دیگر این مقدمه با توجه به مقدم خود تالی‌ای با عمومیت زیاد تجویز می‌کند. به فرض که بتوان در شرایط کرونا سلامت و فعالیت را با یکدیگر توامان کرد اما این نباید ما را برآن دارد که تالی آن اینطور بخوانی که تقابل سلامت با “هر نوع” فعالیت اجتماعی نادرست است. به نظرم توامان کردن سلامت با فعالیت در شرایط کنونی ما را مجاز به توامان کردن سلامت با هر فعالیت اجتماعی نمی‌کند. زیرا اگر اینگونه باشد چگونه است که شخص خود رئیس جمهور به دلیل توصیه ستاد ملی کرونا و به جهت جلوگیری از ابتلاء به بیماری کرونا در رأی اعتماد به وزیر صمت در مجلس شرکت نکرد؟ یا در روز بازگشایی مدارس بر خلاف سنوات گذشته اینکار را مجازی انجام دادند؟ بنابراین 10 عمومیت لازم را ندارد و نمی‌تواند از 11 پشتیبانی کند.

استدلال دوم:

(13) اگر عملی به معنای تعطیلی کشور باشد آنگاه باعث کامیابی دشمن می‌شود.

(14) عدم بازگشایی حضوری مدارس به معنای تعطیلی کشور است.

(15) عدم بازگشایی حضوری مدارس باعث کامیابی دشمن می‌شود (بر اساس 13 و 14)

(16) کامیاب کردن دشمن نادرست است.

(17) عدم بازگشایی حضوری مدارس نادرست است.

فرض کنیم 13 درست باشد اما آیا 14 هم درست است؟ یعنی عدم بازگشایی مدارس به معنای تعطیلی کشور است؟ اگر اینگونه باشد که تمام دشمنان ما در حال حاضر تعطیل هستند چون مدارس آنها هم تعطیل است. اگر این مقدم نادرست باشد کل استدلال هم نادرست است.

4
مخاطره آمیز بودن بازگشایی حضوری مدارس بر حیات دیگران: هم به شکل مستقیم هم به شکل غیرمستقیم

 

قرار بر این بود که شرط سوم را توضیح دهم. شرط سوم از این قرار بود:

β .III یا به‌صورت مستقیم یا به‌صورت غیر مستقیم، حیات سایر جانداران را به مخاطره می‌اندازد.

یک عمل زمانی به‌صورت مستقیم وضعیتی را پدید می‌آورد که علت بی واسطه آن وضعیت باشد. مثلاً ضربات انگشتان من بر روی کیبورد مستقیماً این کلماتی که ملاحظه می‌کنید را پدید می‌آورد. اما زمانی که یک عمل، عملی دیگر را پدید بیاورد و آن عمل دیگر وضعیتی را پدید آورد، عمل ابتدایی با واسطه علت آن وضعیت است.

برخی از افراد با این دیدگاه که عمل آنها بطور مستقیم منجر به امری نادرست نشده است (یعنی بطور غیر مستقیم چنین وضعیتی را پدید آورده است) خود را از قضاوتهای اخلاقی تبرئه می‌کنند. اما طبق ادعای من چنین چیزی، برداشتی نادرست است (البته با این قید که آن عمل را چه بصورت مستقیم و چه بصورت غیر مستقیم علت وضعیت مورد نظر بدانیم هیچ تأثیر در نتیجه نداشته باشد).

به نظر روحانی در نقل قولی که در ادامه می‌آید از همین برداشت غلط استفاده می‌کند:

«[روحانی:] شاید والدینی نخواهند فرزندشان را به مدرسه بفرستند، ما اجباری نداریم. ما که نمی‌خواهیم دستبند بزنیم و دانش‌آموز را بیاوریم. تعلیم و تربیت، پرورش هم هست و مدرسه یک محیط هست و نمی‌شود همه‌اش را به خانه برد» (به نقل از پایگاه خبری انتخاب).

این نقل قول را می‌توان این‌طور فهمید که دولت هیچ اجباری برای به مدرسه آمدن دانش‌آموزان ندارد. به عبارت دیگر بازگشایی حضوری مدارس به معنای حضور اجباری دانش‌آموزان نیست. اگر این‌گونه بتوان این نقل قول را در نظر گرفت آن‌گاه دولت می‌تواند در صورتی که بازگشایی حضوری مدارس حیات دانش‌آموزی را به خطر بیندازد بگوید که والدین می‌توانستند دانش‌آموزان خود را به مدرسه نفرستند. بنابراین عمل والدین نادرست بوده است نه عمل بازگشایی حضوری مدارس.

به نظر می‌رسد چنین توجیهی نادرست است و مانع از نادرست بودن عمل بازگشایی حضوری مدارس نیست. زیرا اگر از ابتدا مدارس به شکل حضوری بازگشایی نمی‌شد دیگر والدین انگیزه‌ای هم برای فرستادن فرزندان خود به مدرسه نمی‌داشتند و عمل فرستادن دانش‌آموزان به مدرسه هم تحقق پیدا نمی‌کرد. بنابراین اگرچه عمل بازگشایی حضوری مدارس می‌تواند به شکل غیر مستقیم حیات انسان‌های دیگر را به مخاطره بیندازد اما به هر حال نادرست است زیرا در صورت فقدان آن این خطر پیش نخواهد آمد.

اگر تمام توضیحات و استدلال‌های من درست باشد نتیجه این خواهد بود که بازگشایی حضوری مدارس نادرست است. این توضیحات یکبار دیگر نشان می‌دهد نگاه اخلاقی و مشاوره‌های اخلاقی می‌تواند برای سیاست‌گذاری‌هایی از نوع و حتی کلان مهم باشد و زوایای دیگری از تصمیمات سیاست‌مداران را به نمایش بگذارد.

 

*میثم مولایی، دانشجوی دکتری فلسفه اخلاق

مطالب مرتبط
درج دیدگاه

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.