غرض از گفت‌وگو باید دست‌یابی به زندگی مسالمت‌آمیز باشد

مهراب صادق‌نیا

عضو هیئت علمی دانشگاه ادیان و مذاهب گفت: شیوه امام رضا(ع) در مناظره‌ها مبتنی بر اندیشه طرف مقابل است نه با افراد. به بیان دیگر ایشان به جای ملامت کردن اشخاص و متهم کردن آنها به بی اخلاقی و یا بی عقلی و یا صفات مذموم، اندیشه‌های آنها را نقد می‌کند.

دکترمهراب صادق‌نیا در ارتباط شیوه گفت‌وگو و مناظره‌های امام رضا و شرایط دوره زندگی ایشان گفت: علی رغم آنکه انتظار می‌رود در دوره صدر اسلام، هنگام نزول قرآن کریم و کمی پس از آن در روزگار ائمه علیهم السلام گفت‌وگوهای بین اسلام و ادیان مختلف نسبت به جهانی که ما امروز در آن زندگی می‌کنیم خشونت آمیزتر باشد اما وقتی به تاریخ صدر اسلام نگاه می‌کنیم می‌بینیم که گفت‌وگوها به ویژه از ناحیه مسلمان‌ها و ائمه با سایرین همراه با مهربانی، عطوفت و منطق عقلانی حاکم بر گفت‌وگوست.

عضو هیئت علمی دانشگاه ادیان و مذاهب افزود: نمونه‌های بارز گفت وگوهای مسالمت‌آمیز، گفت وگوهایی است که از امام رضا (ع) با پیروان دیگر ادیان و حتی با زنادقه و بی‌دین‌ها برای ما حکایت شده است. آنچه در این گفت‌وگوها چشم گیر است، آنکه امام (ع) تسلط فوق العاده‌ای بر منابع دیگر ادیان به ویژه یهودیان و مسیحیان دارند و از درون مایه آن منابع آگاهی دارند، لذا در مناظره‌ها پیروان ادیان دیگر را به منابع اصیل خودشان ارجاع می‌دادند و برایشان شاهد مثال می‌آوردند. نکته دیگر مواجهه امام رضا (ع) با اندیشه‌هاست نه با افراد. به بیان دیگر ایشان به جای ملامت کردن اشخاص و متهم کردن آنها به بی اخلاقی و یا بی عقلی و یا صفات مذموم، اندیشه‌های آنها را نقد می‌کند و دیگری را با اندیشه‌ای که دارد می‌پذیرد و نقد درون دینی می‌کردند. این دو ویژگی مهم در گفت‌وگوهای امام رضا (ع) برجسته است.

وی تصریح کرد: اگر بخواهیم به زبان امروزی‌ها صحبت کنیم باید گفت که مشخصه بارز گفت‌وگوی امام رضا (ع) در مواجهه با دیگران دو گام را دارد؛ گام اول از جاکندگی فرهنگی به این معنا که امام (ع) با نقد اندیشه آنها مستند بر منابع دینی خودشان آنها را از جایی که هستند بیرون کرده و اصطلاحاً آنها را از تصلبی که به باروهای خود دارند جدا و با ایجاد تردید و شک نسبت به اعتقاداتشان مواجه می‌کند. گام دوم کاشت فرهنگی یا جا اندازی فرهنگی است؛ به‌گونه‌ای که می‌فرماید اکنون که اعتقادات شما با ابهام روبه رو و نادرست است، پس می‌توانید اینگونه باور داشته باشید. گویی پیروان سایرادیان مانند درخت‌ها و گل‌هایی هستند که امام رضا (ع) آنها را از یک خاک نامرغوب می‌کند و در یک خاک مرغوب غرس می‌کند. این ادبیات مخصوص مناظره امام رضاست، در این ادبیات نه توهین و درگیری وجود دارد و نه دارای متغیرهایی غیر از خیرخواهی و مصلحت اندیشی است. بنابراین این گفت‌وگو می‌تواند سمبل و نمونه‌ای باشد برای پیروان همه ادیان به ویژه ماکه از شیعیان ایشان هستیم.

حجت‌الاسلام صادق‌نیا در پاسخ به این سؤال که چرا علی رغم آنکه ما اینچنین الگویی را داریم اما حتی در سطح خانواده نه فقط جامعه یا بین‌الملل، وقتی بحثی رخ می‌دهد کار به منازعه کشیده و صبرمان لبریز می‌شود گفت: اگر بخواهیم اهمیت کار امام رضا (ع) را درک کنیم باید روی این نکته تمرکز کنیم که جهانی که ایشان در آن زندگی می‌کرد با جهانی که ما امروز در آن زندگی می‌کنیم، بسیار متفاوت بود. جهان امام رضا یک جامعه مکانیکی ساده بود که بر پایه مشابهت مبتنی بود و تفاوت مذهبی را بر نمی‌تابید، به همین خاطر هرکس تلاش می‌کرد تا دیگران را مشابه خود کند؛ در آن فضا ادبیات امام رضا (ع) دیگر پذیرانه و مسالمت‌آمیز توأم با احترام است، اما جهان امروز یک جهان متکثر و به‌اصطلاح ارگانیک است و برپایه پذیرش تفاوت‌ها شکل گرفته است، مشابهت بین افراد را لازم نمی‌داند و معتقد است افراد علی‌رغم تفاوت‌هایشان می‌توانند براساس تقسیم کار پیشرفته جامعه‌ای مدرن را شکل دهند.

استاد حوزه و دانشگاه اضافه کرد: اما اینکه چرا گفت‌وگوهای امام رضا (ع) در آن شرایط مسالمت آمیز و مبتنی بر احترام بود اما در جامعه امروز علی رغم پذیرش تفاوت‌ها اختلافات موجب درگیری و دعوا و خون ریزی می‌شود، دلیل آن وجود متغیرهای مزاحم است، یعنی متغیرهایی که ورود می‌کنند و یک گفت‌وگو را از چارچوب دوستانه خارج می‌کنند که ممکن است این متغیرها تاریخی، عاطفی، اقتصادی، سیاسی و یا به‌گونه‌ای دیگری باشد. برای مثال وقتی در یک خانواده میان دو برادر اختلاف ایجاد می‌شود نتیجه آن قهر است، اینجا یک متغیر مزاحمی وجود دارد و مثلاً ممکن است اصرار یک طرف بر موضع خود به درگیری یا تخاصم ختم شود. در سطحی کلانتر وقتی در جامعه ما نظر گروه سیاسی الف با گروه سیاسی ناسازگار است اما می‌توان با گفت‌وگو آن را حل کرد، به جای آن به درگیری و لفاظی ختم می‌شود، دلیل آن وجود متغیرهایی مانند منافع سیاسی است و عده‌ای وارد عمل شده میان این دو گروه و اجازه نمی‌دهند میان آنها گفت‌وگو شکل بگیرد.

وی ادامه داد: ازجمله دیگر متغیرها، قضاوت، مداخله دیگران، منافع شخصی و مسائل عاطفی موضوعاتی هستند که گفت‌وگوها را به چالش می‌کشند. افزون براین ناقص بودن پروسه اجتماعی شدن ما نیز یک مانع است؛ به بیان دیگر شهروندان ما به‌گونه‌ای تربیت نشده‌اند که مناسب زیستن در جامعه امروز باشند؛ ما همانطور که یاد می‌گیریم چگونه صحبت کنیم باید یاد بگیریم که چگونه می‌توان با یکدیگر اختلاف عقیده داشته باشیم. این را ما نه در مدرسه یاد می‌گیریم نه در خانه و نه در دانشگاه. هیچ‌وقت یاد نمی‌گیریم که چگونه با یکدیگر مخالفت و نظر هم را رد کنیم بدون آنکه کار به دعوا ختم شود و چون یاد نمی‌گیریم، فکر می‌کنیم باید هر اختلافی به درگیری و خشنوت ختم شود. نکته دیگر اینکه در پروسه اجتماعی شدن ما این خلأ وجود دارد که نمی‌پذیریم که در جامعه ما تکثری از افراد وجود دارد، یعنی تلویزیون ما به‌گونه‌ای صحبت می‌کند که گویی همه آدم‌ها یکی هستند، کتاب‌های ما جوری می‌نویسند که گویی همه مردم مثل هم هستند و در مدارس به شکلی تربیت می‌شویم که گویی هیچ تفاوتی میان افراد نیست، حال آنکه باید بپذیریم ما همه مثل هم نیستیم و هنگامی که این را پذیرفتیم می‌بینم که تفاوت به مفهوم دعوا و اختلاف نیست، تفاوت در رنگ، مذهب، رأی و…. با عنوان اختلاف ترجمه نمی‌شود. ما باید قبول کنیم که تفاوت‌ها وجود دارد و آیات قرآن هم آن را تأیید می‌کند که آدم‌ها متفاوت خلق شده‌اند. در مجموع در جامعه متغیرها و کاستی‌هایی وجود دارد که باعث می‌شود معمولاً اختلافات به درگیری ختم شود در حالی که می‌تواند به گفت‌وگو ختم شود.

حجت‌الاسلام مهراب صادق‌نیا در ارتباط با ملزومات و ویژگی‌های یک گفت‌وگوی موفق توضیح داد: اگر بخواهیم براساس منطق علمی صحبت کنیم یک گفت‌وگوی خوب آن‌گونه که آقای هاور ماس تحت عنوان نظریه کنش ارتباطی مطرح می‌کند گفت‌وگویی است که بدون هیچ‌گونه پیش‌داوری و قضاوت صورت بگیرد و هیچ‌گونه متغیر مزاحمی وجود نداشته باشد؛ البته ممکن است مانتوانیم به این گفت‌وگوی ایده آل دست پیدا کنیم ولی باید تلاش کنیم که حداقل نزدیک به آن باشیم. این گفت‌وگوی بدون پیش‌فرض چند مشخصه دارد؛ ازجمله آنکه فاقد داوری و فاقد تلاش برای تغییر اندیشه دیگری باشد و دیگری را قبول کنیم و براساس فهم استوار است؛ یک پدر هیچ‌وقت پسرش را به خاطر اینکه یک کیفیتی به لحاظ خلقی و جسمی دارد او را از فرزندی خلع نمی‌کند و باوجوداین تفاوت‌هایی که دارد او را به‌اصطلاح اصلاح کند. بنابراین باید تلاش کنیم خود را معرفی کنیم و نباید به‌گونه‌ای باشد که هدفمان اقناع طرف مقابل باشد و کاری نکنیم او برنجد. غرض از گفت‌وگو در دنیای جدید در درجه اول تغییر رفتارها و رویه‌ها نیست، بلکه غرض دست‌یابی به یک زندگی مسالمت‌آمیز است.

/ پایان پیام

منبع قدس آنلاین
مطالب مرتبط
درج دیدگاه

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.