تسخیری، مرد وحدت و بین‌الملل

سیدمحمدعلی ابطحی

آیت‌الله حاج شیخ محمدعلی تسخیری درگذشت. خبر کوتاه و تأثرآوری بود. دوست چهل‌ساله‌ای بودیم که اگرچه نزدیک نبودیم اما همیشه برایم شخصیت محترمی بود. شاید طول زندگی‌ها خیلی فرق نکند. اما واقعاً بعضی از افراد زندگی‌های بابرکتی دارند. آیت الله تسخیری یکی از آنان بود. دلایل تمایز زیادی این مرد بر اقران خود داشت:

1. تسخیری مرد اخلاق بود. هرکس با زندگی او آشنا بود شاخص‌های اصلی اخلاقی بودن را در او می‌دید. در همه شرایط و مشاغل هم ازنظر اخلاقی یکسان بود و تغییری نمی‌کرد.

در ادب کلامی و رفتاری کم‌نظیر بود. متواضع و افتاده بود. هم حرمت داشت حضورش وهم حرمت همه را با هر طرز فکر وعقیده‌ای نگه می‌داشت.

یکی از مصادیق واقعی اعتدال در زندگی شخصی‌اش بود. تقریباً هیچوقت در جناحی چنان فرو نرفت که مجبور شود دستش را از دیگران قطع کند.

شوخ‌طبع و باسواد و مهربان بود.

  1. آیت‌الله تسخیری مرد بین‌الملل بود. یکی از نمونه‌های واقعی که احتمالاً در خارج از ایران شناخته شده‌تر از ایران بود. کمتر شخصیت معروف فرهنگی جهان اسلام بود که با تسخیری مراوده نداشته باشد. سیاستمداران زیادی هم او را می‌شناختند. یک‌بار از دور و نزدیک شنیده نشد که از این ارتباطات برای خودش استفاده کرده باشد. گاهی در سمینارهای پر از تنش شرکت می‌کرد و تنهایی و شجاعانه به دفاع از مبانی دینی و ایرانی بر‌می‌خاست. سفرهای زیادی باهم رفته بودیم.

در ارتباطات بین‌المللی فرهنگی‌اش هم همه جناح‌ها را زیر پوشش داشت. در خیلی از کشورهای عربی دو طرف تخاصم‌های حتی خونین، تسخیری را قبول داشتند. این چنین سرمایه‌ای وقتی قددرش هویدا می‌شود که با دیگرانی مقایسه شود که امکانات یزرگ بین المللی دولتی را در اختیار داشتند و نتوانستند درصدی از موفقیت‌های این پیرمرد تنهای یک لاقبا را به دست آورند. او خودش ظرفیت به پیش رفتن داشت و لازم نبود نظام دولتی وحکومتی او را پشتیبانی کند.

در جنگ ایران و عراق، یکی مثل او که زاده عراق بود و عربی را مسلط‌تر از فارسی حرف می‌زد، به دفاع از ایران و ایرانی‌ها در سمینارهای مختلف می‌رفت. به عنوان ایرانی باید قدر زحمات گم‌نامانه این افراد را دانست.

زبان گویایی بود که دنبال تریبون می‌گشت تا از آن استفاده کند و نام اسلام و تشیع و ایران را پر آوازه سازد.

‌3. ویژکی بارز مرحوم تسخیری علاقه فوق‌العاده او به وحدت جهان اسلام بود. وحدت شیعه و سنی اگر چه امری مبارک است و ضروری. اما تسخیری نزدیک به مجموعه‌ای بود که نه تنها با وحدت شیعه و سنی مشکل داشتند که آن را تلاشی برای تضعیف شیعه می‌دانستند و به آن حمله‌ور می‌شدند.

در این میان او که از نحله آن جماعت بود، صادقانه و مؤمنانه به وحدت جهان اسلام اعتقاد داشت. در هر جا که سمیناری در مورد وحدت بود شرکت می‌کرد و عالمانه از یکدلی جهان اسلام دفاع می‌کرد و مدت‌ها هم سایقه دبیر کلی مجمع تقریب را برعهده داشت.

این نکته هم قابل توجه است: تمامی دفاع‌های او از وحدت جهان اسلام، هرگز به معنای دست کشیدن از اصول و فروع تشیع نبود. همکاری دو مذهب زیر پرچم اسلام را می‌طلبید و اینکه هر مدهبی راه و روش خود را داشته باشد.

در دفاع از وحدت نیز معتدل بود.

وقتی عَلم تکفیری‌ها بلند شد. چه در قالب طالبانی و بعد القاعده‌ای و نهایتاً داعشی خیلی هشدارهای زودهنگامانه می‌داد. بعضی حتی هشدارهای او را حمل بر تعصب می‌کردند. اما بعدها خطری را که تسخیری زود تشخیصش داده بود فهمیدند.

نکته مهم این بود که علی‌رغم این همه مقابله با تفکر افراطی دینی آخرین فردی بود که با چهره‌های فرهنگی صاحب‌نام جبهه مقابل قطع رابطه می‌کرد. گویا می‌فهمید روزی در این بازی سیاست و گردش چرخ گردون، روابط شخصی او با این چهره‌ها می‌تواند جلو خونریزی‌ها را بگیرد. این همه تحمل و تسامح ذاتی در کمتر کسی دیده شدده است.

  1. مرحوم تسخیری علاوه بر زندگی علمی و فرهنگی که البته وجه متمایز او بود، زندگی سختی را در مبارزات جوانی‌اش علیه صدام حسین و رژیم بعثی داشت. شاگرد نزدیک شهید صدر بود. در حزب الدعوه عراق صاحب کرسی بود. بعد از انقلاب ایران هم به خصوص در دوران جنگ روح مبارز و انقلابی‌اش را در خدمت به مردم ایران گذاشت.

فقدان این شخصیت بزرگ از مرگ‌هایی است که به راحتی نمی‌شود برای آن جایگزین پیدا کرد.

 

*همیچنین منتشر شده در روزنامه شرق

مطالب مرتبط
درج دیدگاه

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.