سیره ترمیمی؛ به مناسبت ۱۲ آوریل روز جهانی کودکان خیابانی

مهدی فردوسی مشهدی

دیروز (12 آوریل 2020) مقارن بود با روز جهانی کودکان خیابانی (Street Children Day) و من بسیار اندوهگینم که بسیاری از دستگاه‌های اجرایی کشور با برندهای کودک‌محور همچون «شهر دوستدار کودک»، فقط رزومه می‌سازند و بهانه‌ای برای مصاحبه می‌یابند و کودکان بی‌خانمان، هنوز در خیابان، زیر پل محرومیت عاطفی‌ می‌خوابند.

مناسب نیست که این‌جا از مشکلات نظری و عملیِ مدیران شوراهای شهر و شهرداری‌ها بنویسم وگرنه، سخن بسیار دارم، اما به یک نکته متناسب با موضوع اشاره می‌کنم: «کودک خیابانی» با استناد به بند 12 جلسه 16 شورای حقوق کودک یونیسف (مارس 2011)، فردی زیر هجده سال است که در خیابان زندگی و کار می‌کند، خانواده‌ای ندارند یا نمی‌تواند نزد خانواده‌اش بازگردد یا خانواده‌اش منتظر او نیستند [1].

بی‌گمان، این پدیده شهری در روزگار گذشتگان نبوده است، اما سفارش متن مقدس و کنش رهبران دینی درباره یتیم، دست‌مایه کارآمدی برای پرورش «تفکر وجودی انتقادی» این کودکان و الگوی اخلاقی انگیزه‌بخشی برای مربیان و مدیران است.

از پیامبر اسلام درباره مواجهه با کودکان بی‌سرپرست پرسیدند و خداوند گفت:
«بگو: سامان‌دهی کار آنان، رفتار نیکویی است و اگر زندگی‌تان را با زندگی آنان بیامیزید، آنان برادران دینی شما خواهند شد» (بقره، 220). خود پیامبر اسلام نیز تنها و بی‌خانمان بود و خدا دیگرانی را واداشت تا خانواده‌اش باشند و بعدها این نعمت را به یادش آورد و گفت: «مگر بی‌کس نبودی و خداوند پناهت داد؟» (ضحی، 6). بنابراین، خود او نیز کسِ بی‌کسان و خانواده بی‌خانمانان می‌شد.

گفته‌اند در مدینه یتیمى را دید که کودکان او را تحقیر می‌کردند و خاندان خود را به رُخش می‌کشیدند. پیامبر پرسید کیستی؟ گفت: پدرم در جنگ کشته شد و خواهرم مُرد و مادرم شوهر کرد و مرا راند. پیامبر گفت: من پدرت؛ فاطمه خواهرت و عایشه مادر توست. کودک نزد هم‌سالانش رفت گفت: «اکنون پدر و مادر و خواهرم از پدر و مادر و خواهران شما بهترند» [2].
من به اندازه سهم تأثیرَم، بارها گفته‌ام که رسیدگیِ کالبدی به شهر، اولویت کودکان بی‌خانمان نیست، بلکه رفوکاری روانی آنان از فوریت برخوردار است. اکنون ادبیات نیکویی درباره عدالت ترمیمی پدید آمده است و از دید من، بازخوانی این پاره از تاریخ زندگی پیشوای مسلمانان برای کودکان بی‌خانمان، ترمیم‌گران اخلاقی و حقوقی را در کلیشه‌زدایی از فکر این کودکان کمک می‌کند؛ زیرا نخستین مشکل و بزرگ‌ترین دغدغه کودکان بی‌سرپرست، «هویت» و «تنهایی» است و ارجاع به الگوهای مشابه، اما کام‌یاب (موفق) در افزایش هوش معنوی آنان و معنابخشی به زندگی آنان و رضایت از زندگی آنان بسیار مؤثر است.


پانوشت

1. www.ohchr.org/EN/HRBodies/HRC/RegularSessions/Session16/Pages/ResDecStat.aspx

2. احمد بن‌محمد میبدی، کشف الاسرار و عده الابرار، ج 1، ص 595.

مطالب مرتبط
درج دیدگاه

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.