آیا تدیّن بیشتر مساوی با خشونت کمتر است؟

مدّتی پیش پت رابرتسون یکی از رهبران ایوانجلیست‌ها در برنامه‌ای تلویزیونی عنوان داشت که بی‌خدایی و دوری از دین و دیانت موجب افزایش خشونت در جامعه و بروز حوادثی مثل تیراندازی لاس‌وگاس شده است. اما مارک سیلکس، نویسندۀ امریکایی با بررسی داده‌های موجود درباره ایالت‌های امریکا به نتیجۀ معکوس دست یافته است. این نتایج نشان می‌دهد که میان بالا بودنِ سطح تدیّن در یک ایالت و بالا بودن نرخ قتل و جنایت همبستگی وجود دارد.

به گزارش دین‌آنلاین به نقل از لس‌آنجلس تایمز، گزارش جرائم که «اف‌بی‌آی» منتشر کرده حاکی از آن است که در ایالت‌هایی که جمعیت‌های ساکن در آنها از سطح تدیّن پایین‌تری برخوردارند، نرخ قتل و جنایت نیز پایین‌تر است.رالبته سیلک اذعان داشته که همبستگی به معنای رابطۀ علّت و معلولی نیست.

حال سؤال ذیل از چند کشیش، خاخام و ملحد پرسیده شده و دیدگاه‌هایشان در این مطلب منعکس شده است.

سؤال: آیا از دیدگاه شما مذهبی بودن یک جامعه موجب پایین بودن نرخ جرم و جنایت در آن جامعه می‌شود؟ نظر شما راجع به سخنان رابرتسون و تحلیل سیلکس چیست؟
 
کشیش جان بارتا (از پیروان کلیسای تعمیدی):
من معتقدم که هرچه یک جامعه «مسیحی‌تر» باشد، نرخ جرم و جنایت نیز در آن کمتر خواهد بود. البته منظور من از «مسیحی» فقط به اسم نیست، بلکه از نظر من یک مسیحی واقعی کسی است که قلبش حقیقتاً ایمان آورده باشد. یعنی همان‌طور که عیسی مسیح گفته "شما باید دوباره متولّد شوید" (انجیل یوحنا 3:7). اگر انسان این تولّدِ دوبارۀ ایمانی را تجربه نکند، به طبیعت جسمانی و شهوانی خود پس‌گرد خواهد کرد که آن نیز متعاقباً به بی‌اخلاقی، هرزگی، شهوت‌گرایی، شرک، دشمنی، خشم، حسادت، تفرقه، عیّاشی و امثالهم خواهد انجامید.

ربی مارک سوبل (خاخام یهودی):
مشکل ما مذهبی بودن یا غیرمذهبی بودن جوامع نیست. بلکه ضمیری که به دین نسبت می‌دهیم، سبب بروز مشکل می‌شود. اگر فرد متدیّن بر این باور باشد که دین او تنها دینِ برحق است، در واقع خود را مجاز خواهد دانست که به اسم دین دست به قتل و کشتار بزند و برای او مسئلۀ «درست و غلط» به «درستِ من» و «غلطِ تو» تبدیل خواهد شد.
تفکّرات کشیش رابرتسون مبنی بر این که یک جامعۀ مذهبی در مقایسه با جوامع غیرمذهبی کمتر مرتکب خشونت می‌شود، از این باور نشأت گرفته است که راهِ او نه فقط تنها راه، بلکه بهترین راه است.

این تفکّر با آنچه در سورۀ بقره در قران آمده تناقض دارد. در این سوره آمده است: "به‌درستی کسانی که ایمان آورده‌اند و یهودیان، مسیحیان و صابئینی که به خدا و روز قیامت ایمان دارند و عمل صالح انجام می‌دهند، پاداششان نزد پروردگارشان است و نه ترسی دارند، نه دچار غم و اندوه می‌شوند."

اگر کسی گرفتار این تعصّب باشد که تنها دینِ خودش حقّانیت دارد، موفّق به درک سیرِ دینیِ دیگران نخواهد شد. در انجیل یوحنا آمده که "در خانۀ پدر من اتاق‌های بسیاری وجود دارد. اگر این‌گونه نبود، به شما می‌گفتم."

بدبختیِ افراد مذهبیِ کوته‌فکر این است که خانۀ آنها خانۀ خدا نیست، چراکه اتاقی برای دیگران ندارد.

بیایید نه با کوته‌نظری، بلکه با فکر و دلِ باز با دیگران مواجه شویم.

رابرتا مدفورد (ملحد):
من با تفکّر رابرتسون موافق نیستم، او باید با داده‌های علمی اثبات کند که بین بی‌خدایی و بالا بودن نرخ جرم و جنایت همبستگی وجود دارد. اما می‌دانم که داده‌های علمی یک چیز را ثابت کرده و آن هم این است که کنترل و محدودسازی مالکیت و حمل اسلحه می‌تواند موجب کاهش خشونت‌ها شود.

مایکل وایت (مورمون):
اگر در کشوری دین و ایمانِ خالصانه و صادقانه مردم را بر آن دارد تا با عشق و نیکوکاری و احترام با یکدیگر رفتار کنند، کاملاً طبیعی است که نرخ جرم و جنایت در چنین جامعه‌ای پایین خواهد بود.

دین می‌تواند وجود انسان را تزکیه و پالایش کند، اما قدرتِ دین در متحوّل ساختن بشر، بستگی به میزان کامل بودنِ ایمان و قوت و ضعف او دارد. ما حتّی در جوامع مذهبی نیز همچنان شاهد قتل و تجاوز و خشونت هستیم، چراکه در این جوامع نیز افرادی هستند که به خاطر ضعف ایمان، در قلب خود نفرت و حرص و حسد می‌پرورانند.
با این حال، من معتقدم که در جوامع مذهبی مهربانی، سخاوت و دیگردوستی بیش از آنی است که در جوامع لامذهب دیده می‌شود.

سیلکس چند ایالت را با هم مقایسه کرده و این‌گونه نتیجه‌گیری کرده است. اما من حدس می‌زنم که پایین بودنِ سطح درآمد و تحصیلات و بالا بودن نرخ فقر در ایالت‌ها تأثیر بیشتری در افزایش نرخ جرم و جنایت داشته، تا بالا بودن سطح تدیّن!

مطالب مرتبط
درج دیدگاه

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.