آیا امیرکبیر پدر سکولاریزم ایران است؟

امیرکبیر، در ارتکاز اولیه ما ایرانی ها یعنی مرد کارهای بزرگ. او از اولین کسانی است که در پاسخ به علل عقب ماندگی ایران، دست به کار شد و به میدان آمد و علم و فن‌آوری جدید را به ایران آورد. امیرکبیر پس از رسیدن به مقام صدراعظمی پادشاه قاجار، اصلاحاتی را آغاز کرد و به نماد نوگرایی و پیشرفت تبدیل شد. مردی که فقط سه سال و سه ماه منصب‌دار بود و به روایت شعر آرامگاهش: «نادانیِ شه گرفت دامان امیر».

تمنای امیرکبیر شدن در ایران از طرف برخی مسئولان نظام همیشه بوده و هست. امیرکبیر را به صفات بسیار می‌شناسیم: اصلاح‌گر، مبارز با استعمار، استقلال طلب، قطع‌کنندۀ دست مفت‌خوران از بیت‌المال (از درباریان و غیردرباریان)، خاموش کنندۀ شورشِ سالار، کسی که درِ کارخانۀ عنوان و لقب‌سازی قاجار را بست، کسی که به فرمان او محمد علی باب را تیرباران کردند، کسی که سعی کرد عاقلان و دانشمندان را بر سر کار بنشاند و دهها صفت دیگر.

امیرکبیر البته موافق و مخالف بسیار دارد. برخی موافقان و مخالفان خواسته اند از امیرکبیر چهره‌ای سکولار بتراشند. برخی روشنفکران مانند حامد الگار معتقدند او از ابتدا تلاشهایی را برای کاهش قدرت علما انجام می‌داد و اقداماتش به بیشتر شدن شکاف میان علما و دولت در دوره قاجار انجامید؛ اما در نهایت در قدرت و نفوذ علما تغییر چندانی پدید نیامد.

آنچه الگار به عنوان شاهد نقل می‌کند بیشتر مواردی است که از آنها نمی‌توان نتیجه‌ای گرفت و آن را به تمام تلاش‌های امیرکبیر تعمیم داد. از کار برکنار کردن چند حاکم شرع و بسط قوانین مدنی بر ضدیت امیر با عالمان دین دلالتش کافی نیست. چه آنکه امیرکبیر به شیخ عبدالحسین تهرانی ارادت بسیار داشت و او را به منصب قاضی شرع گماشت و در اعدام محمدعلی باب به او رجوع کرد و از این دست اقدامات که شواهدی بر خلاف ادعای الگار است و نشان می‌دهد رابطهٔ او با روحانیّت خصمانه نبود.

سکولاریسم اگر در میان برخی روشنفکران امری مثبت جلوه کند، در میان روحانیان گناهی ایدئولوژیک محسوب می‌شود. چند وقت پیش بود که یکی از روحانیان اصول‌گرا در واکاوی سکولاریسم در ایران، تبار این شجره خبیثه را به میرزا محمدتقی خان فراهانی رساند:

«بزرگترین خسارت علم و دانش در جوامع اسلامی و از جمله جامعه ما، ترویج سکولاریسم در آموزش و پرورش بوده است. میرزا تقی‌خان امیرکبیر باعث ایجاد و گسترش تفکر سکولاریسم در کشور ما در حیطه آموزش بود، وی با قرار دادن دو نفر متعهد به مرام سکولار در راس دارالفنون موجب ترویج این دیدگاه در این حیطه شد.»

آیت‌الله علم الهدی سکولار کردن دانشگاه‌ها را یکی از ترفندهای انگلیس خوانده و معتقد است انگلیس در مصر دانشگاه الازهر را از جامعه این کشور جدا و سکولار کرده است.

آیت‌الله هاشمی رفسنجانی نگاهی دیگر به امیرکبیر دارد. همچنانکه از نام کتابش بر می‌آید امیرکبیر را مبارزه‌گر با استعمار می‌داند و معتقد است امیرکبیر به خدعۀ انگلیس کشته شده است: «آ‌‌ن‌طور که تاریخ نشان می‌دهد و قضاوت می‌کند اگر امیرکبیر در آن لحظه حساس به داد کشور و ملت نرسیده بود، ایران پس از تجزیه در شکم فراخ استعمار می‌رفت و نیز اگر دست استعمار پس از مدت کوتاهی امیرکبیر را از میان نبرده بود و چند سال دیگر بر دوره کوتاه خدمتگزاری او اضافه شده بود، اکنون این کشور هم مثل ژاپن در ردیف کشورهای مترقی و پیشرفته جهان قرار داشت».

امیرکبیر، در ارتکاز اولیه ما ایرانی ها یعنی مرد کارهای بزرگ. او از اولین کسانی است که در پاسخ به علل عقب ماندگی ایران، دست به کار شد و به میدان آمد و علم و فن‌آوری جدید را به ایران آورد. امیرکبیر پس از رسیدن به مقام صدراعظمی پادشاه قاجار، اصلاحاتی را آغاز کرد و به نماد نوگرایی و پیشرفت تبدیل شد. مردی که فقط سه سال و سه ماه منصب‌دار بود و به روایت شعر آرامگاهش: «نادانیِ شه گرفت دامان امیر».به مناسبت سالروز کشته شدن امیرکبیر

مطالب مرتبط
درج دیدگاه

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.