
ارکان بعثت؛ اخلاق و عقلانیت
محمدهادی زاهد غروی در این یادداشت، بعثت پیامبر اسلام(ص) را از دریچه دو رکن اساسی، یعنی اخلاق و عقلانیت، مورد بررسی قرار میدهد. او با استناد به آیات و روایات، نشان میدهد که این دو عنصر نهتنها زیربنای اهداف بعثت هستند، بلکه پیوندی عمیق با خاتمیت پیامبر(ص) دارند و راهنمایی برای زیست سالم فردی و اجتماعی در هر عصر و زمان به شمار میروند. نویسنده تأکید میکند که فهم و عمل به این دو اصل، کلید درک معنای واقعی بعثت و اثرگذاری خاتمیت است.
بعثت پیامبر اسلام(ص) با خاتمیت ایشان ارتباط وثیق و تنگاتنگی دارد و هرگاه سخن از بعثت پیامبر(ص) به میان آید، مسئله خاتمیت نیز خودنمایی میکند. درباره این دو موضوع مهم؛ اهداف بعثت و علل خاتمیت، تحلیلها و نظرات بسیاری اعم از دروندینی و بروندینی مطرح شده است. از آنجا که بعثت و خاتمیت بیشتر دغدغه دینباوران است، در این نوشتار با استناد به آموزههای دینی به این موضوع پرداخته خواهد شد.
آیات و روایات فراوانی درباره اهداف بعثت انبیا(ع)، به طور عام، و بعثت پیامبر اسلام(ص)، به طور خاص، و همچنین دلایل خاتمیت پیامبر اسلام(ص) وجود دارد. اما میتوان تمام اهداف بعثت را در دو رکن مهم اخلاق و عقلانیت جای داد، بهگونهای که خاتمیت نیز دارای معنا، مفهوم و اثر شود.
1ـ اخلاق
در آموزههای دینی تأکید فراوانی بر انجام فضیلتهای اخلاقی و ترک رذیلتهای اخلاقی شده است. به عبارت دیگر، بر زیست اخلاقی افراد در جامعه اهمیت فراوانی داده شده است. خداوند، پیامبر اسلام(ص) را الگو و سرمشق نیکیها معرفی میکند:
«لَقَدْ کَانَ لَکُمْ فِی رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَهٌ حَسَنَهٌ» (احزاب، 21)
(یقیناً برای شما در [روش و رفتار] پیامبر خدا الگوی نیکویی است).
همچنین خطاب به پیامبر(ص) آمده است:
«وَإِنَّکَ لَعَلَى خُلُقٍ عَظِیمٍ» (قلم، 4)
(و بىگمان، تو همواره بر خُلق و خویى بزرگ هستى).
در آیهای دیگر، هدف بعثت، رحمت برای جهانیان بیان شده است:
«وَمَا أَرْسَلْنَاک إِلَّا رَحْمَهً لِلْعَالَمِینَ» (انبیاء، 107)
([اى پیامبر،] تو را جز رحمتى، براى جهانیان نفرستادیم).
امام زمان(عج) نیز میفرمایند:
«إنَّ اللَّهَ بَعَثَ مُحَمَّداً رَحمَهً لِلعالَمینَ و تَمَّمَ بِهِ نِعمَتَهُ»
(خداوند محمد را برانگیخت تا رحمتی برای جهانیان باشد و نعمت خود را تمام کند).
پیامبر(ص) نیز هدف بعثت خود را احیای مکارم و نیکیهای اخلاقی بیان میکند:
«إِنَّمَا بُعِثْتُ لِأُتَمِّمَ مَکَارِمَ الْاَخْلَاق»
(من از آن جهت برانگیخته شدم که شرافتهای اخلاقی را کامل کنم [و آنها را تعلیم دهم]).
یکی از نمودهای زیست اخلاقی، تعظیم و خضوع در برابر خدا و پرهیز از اطاعت طاغوت است، حال این طاغوت زمینی باشد یا آسمانی، مادی باشد یا معنوی. به عبارت دیگر، در برابر هرچه غیر از خداوند است نباید سر تعظیم فرود آوریم و باید همه بتها را ابراهیموار خرد کنیم:
«وَ لَقَدْ بَعَثْنا فِی کُلِّ اُمَّهٍ رَسُولاً اَنِ اعْبُدُوا اللّهَ وَاجْتَنِبُوا الطّاغُوتَ» (نحل، 36)
(همانا ما در هر اُمُتى پیامبرى را برانگیختیم، [تا بگوید] که خدا را بپرستید و از [اطاعت] طاغوت دورى گزینید).
امیرالمؤمنین(ع) نیز در این باره میفرمایند:
«فـَبـَعـَثَ اللّهُ مـُحـَمَّداً(ص) بـِالْحـَقِّ لِیـُخـرِجَ عـِبـادَهُ مِنْ عِبادَهِ الاَوْثانِ إلى عِبادَتِهِ وَ مِنْ طاعَهِ الشَّیْطانِ اِلى طاعَتِهِ»
(خداوند محمد(ص) را به حق برانگیخت تا بندگانش را از پرستش بتان به عبادت او درآورد و از پیروى شیطان به فرمانبردارى او سوق دهد).
2ـ عقلانیت
آیات و روایات فروانی درباره عقل، تعقل و تدبر وجود دارد، بهگونهای که خداوند از انسانها میخواهد در مسائل اجتماعی و سیاسی کورکورانه تقلید نکنند (زخرف، آیات 22ـ23) و در روایات، عقل، ستون انسانیت شمرده شده است:
«دِعامَهُ الاْنْسانِ الْعَقْلُ».
امیرالمؤمنین(ع) هدف بعثت را برانگیختن خرد آدمیان بر میشمارند و میفرمایند:
«فَبَعَثَ فِیهِمْ رُسُلَهُ … وَ یُثِیرُوا لَهُمْ دَفَائِنَ الْعُقُولِ»
(خداوند پیامبران خود را مبعوث فرمود … تا توانمندىهاى پنهانشده عقلها را آشکار سازند).
در روایتی دیگر آمده است:
«ولا بعث اللَّه رسولاً ولا نبیاً حتى یستکمل العقل»
(خداوند هیچ پیغمبرى را در طول تاریخ به میان مردم نفرستاد، مگر بدین هدف و مقصود که خرد را در میان مردم کامل کند).
پیوند اخلاق و عقلانیت
روشن است که زیست سالم انسانی با دو بال؛ اخلاق و عقل ممکن است و این دو مکمل و متمم یکدیگر هستند. فقدان هریک نتایج ناپسندی را رقم خواهد زد.
امیرالمؤمنین(ع) میفرمایند:
«کُلُّ شَىْءٍ یَحتاجُ اِلَى الْعَقْلِ وَالْعَقْلُ یَحْتاجُ اِلَى الاْدَبِ»
(هر چیزى به عقل نیاز دارد و عقل به ادب نیازمند است).
پیامبر(ص) نیز میفرمایند:
«رَاْسُ الْعَقْلِ بَعْدَ الاْیمانِ بِاللّه ِ مُداراهُ النّاسِ فى غَیْرِ تَرْکِ حَقٍّ»
(کمال عقل پس از ایمان به خدا، مدارا کردن با مردم است به شرط آن که حق، ترک نشود).
نتیجه
خداوند در قرآن تزکیه (زیست اخلاقی) و آموزش کتاب و حکمت (زیست عقلانی) را هدف بعثت پیامبران برمیشمارد:
«هُوَ الَّذِی بَعَثَ فِی الْأُمِّیِّینَ رَسُولًا مِنْهُمْ یَتْلُو عَلَیْهِمْ آیَاتِهِ وَیُزَکِّیهِمْ وَیُعَلِّمُهُمُ الْکِتَابَ وَالْحِکْمَهَ…» (جمعه، 2).
(اوست که در میان نانویسندگان(عرب)، پیامبرى از خود آنان برانگیخت که بر ایشان آیاتش را مىخواند و آنها را پاکیزه مىگرداند و به آنان کتاب(قرآن)و فرزانگى مىآموزد و به راستى پیش از آن در گمراهى آشکارى بودند).
هدف بعثت باید بهگونهای تعریف و فهم شود که خاتمیت دارای اثر شود و واژهای تهی از معنا نگردد. از اینرو، باید دو معیار اخلاق و عقل را فرا راه خود قرار دهیم و در فهم متون دینی، اجتهاد احکام و انجام تمامی امور از این دو معیار بهره ببریم.
اکنون برماست که روشن کنیم زیست اخلاقی وعقلانی در هر دوره و زمانی چه معنا و باری دارد. منظور پیامبر(ص) از تکمیل و آموزش مکارم اخلاق، تنها بیان چند فضیلت و رذیلت اخلاقی نیست، که عقل آدمیان نیز بدون بعثت انبیاء بدان راه مییافت. همچنین برانگیختن و تکمیل خرد آدمیان نیز معنایی بسی عمیقتر از چند قاعده اصولی در فقه و اجتهاد در فروع دینی است.
هدف بعثت باید بهگونهای تعریف و فهم شود که خاتمیت دارای اثر شود و واژهای تهی از معنا نگردد. از اینرو باید دو معیار اخلاق و عقل را فرا راه خود قرار دهیم و در فهم متون دینی، استباط و اجتهاد احکام، کنشهای سیاسی و اجتماعی و به طور خلاصه در انجام همه امور باید از دو معیار اخلاق و عقل بهره ببریم.
پیشنهاد سردبیر:
عالی بود ، کاش این مطلب بصورت سخنرانی یا فعالیت های بر مبنای پژوهش در دروس دانش آموزان و دانشجویان گنجانیده میشد در آنصورت میشود امیدوار بود که در مقابل تهاجم فرهنگی واکسینه شوند