منتظری؛ فقیه اومانیست| علی‌ اشرف فتحی

آقای منتظری در صفحه ۱۶۴کتاب «انتقاد از خود» که یکی از آخرین نوشته‌های اوست، گفته است: «در بُعد علمی، یکی از مهم‌‏ترین اشتباهات ما این بود که حقوق انسان بما هو انسان را در تحقیقات فقهی مورد عنایت قرار ندادیم و از سنّت سلف صالح خود پیروی کردیم و برخی از بحث‌‏ها دربارۀ کرامت و حقوق ذاتی بشر را سوغات غرب دانستیم، درحالی‌که بسیاری از این مسائل مأخوذ از شرع بلکه مورد تأکید آیات و روایات است»

پس از درگذشت آیت‌الله طالقانی در نخستین ماه‌های حیات جمهوری اسلامی، گروهی از انقلابیون منتقدش نگران بودند که پس از او، دوست قدیمی و همفکرش آیت‌الله سید ابوالفضل زنجانی به امامت جمعه تهران برگزیده شود. آنها پیش‌دستی کرده و آیت‌الله منتظری را به رهبر انقلاب پیشنهاد کردند و بدین‌سان زنجانی و منتظری در نخستین چالش درونی حکومت جدید، در برابر هم مطرح شدند.

اما گردش روزگار، این دو فقیه برجسته را در کنار و همسوی یکدیگر قرار داد. منتظری در آخرین جلسات درس خارج فقه خود که پس از پایان حصر پنج ساله، در سال۸۲ برگزار کرد، تفسیری از «انسان» ارائه داد که زنجانی در سال ۵۶ در قالب متن «حقوق بشر اسلامی» خود عرضه کرده بود. زنجانی آن متن را به مناسبت تأسیس «کمیته ایرانی دفاع از آزادی حقوق بشر» و به عنوان یکی از مؤسسان این گروه منتقد پهلوی انتشار داد و در ماده اول آن نوشت: «کرامت و شرف انسانی به موجب آیه کریمه “و لقد کرمنا بنی آدم” از طرف آفریدگار جهان مسجل شده و شامل همه اعضاء خانواده بزرگ بشری است و اعتراف به آن و به حقوق انسانی، زیربنای آزادی‌ها و عدالت و صلح جهانی و هم‌زیستی مسالمت‌آمیز است … همه افراد بشر، عضو خانواده بزرگ انسانی و دارای احترام و حقوق متقابل هستند».

زنجانی در این متن، از آیه ۷۰ سوره إسراء برداشتی حقوقی عرضه کرد. این آیه اگرچه از مهم‌ترین آیات قرآن محسوب می‌شود، ولی همواره مورد ارجاع نویسندگان کتب تفسیری، فلسفی یا اخلاقی قرار داشت و در نوشته‌های حقوقی و فقهی بدان ارجاع داده نمی‌شد؛ چرا که فقها معتقد بودند این آیه به ویژگی تکوینی انسان می‌پردازد و امکان برداشت تشریعی از آن وجود ندارد. یک نمونه معاصر، تفسیر علامه طباطبایی در المیزان بود که این آیه را به عقل و اختیار انسان معنا می‌کرد که امتیاز انسان از دیگر جانداران یا فرشتگان است (ترجمه المیزان، ج۱۳، ص۲۱۵). در میان مفسران و متکلمان اهل سنت نیز وضع تقریبا به همین منوال است و از جمله ابومنصور ماتریدی (متکلم و مفسر نامدار قرن چهارم) این تکریم مورد اشاره قرآن را به معنای زیبایی‌های ظاهری و جایگاه ویژه انسان در نظام خلقت دانسته و استفاده فقهی از آن نکرده است (تفسیر ماتریدی، ج۷، ص۸۶).

بنابر این آیت‎الله سید ابوالفضل زنجانی را باید نخستین مجتهدی دانست که دست به برداشت حقوقی از این آیه زد و آیت‌الله منتظری نیز نخستین فقیه برجسته‌ای است که در درس خارج فقه و نیز اثر فقهی‌ مهمش یعنی «حقوق انسان و سب و بهتان» از این آیه به عنوان یکی از مهم‌ترین ادله فتوایی خود در باب ارزش ذاتی انسان بهره گرفت. از نظر منتظری: «قرآن که مى‎گوید “لقد کرمنا بنی آدم” منظور این است که‏ ‏بنی‌آدم به اعتبار اینکه بنی‌آدم هستند کرامت دارند. اینکه گفته مى‎شود‏ ‏حقوق انسان، یعنی انسان بما هو انسان شرافت دارد ولو اینکه کافر‏ ‏باشد، چون ذاتا انسان نزد خداوند احترام دارد و این صریح آیه است».

از سال ۸۲ که آیت‌الله منتظری این بحث را وارد مباحث فقهی کرد، به تدریج در برخی استدلال‌های فقهی شاهد تمسک به این آیه بوده‌ایم. مثلا دهه پیش آیت‌الله حسن جواهری از علمای جوان عراقی حوزه نجف در بحث حریم خصوصی بیماران به این آیه استناد کرد. همچنین چند سال پیش آیت‌الله محمد سند از علمای جوان بحرینی حوزه نجف در بحث سبّ به همین آیه تمسک کرد. در قم نیز آیت‌الله محمدی قاینی که یکی از علمای جوان و از شاگردان مرحوم منتظری بوده است، دهه پیش در اثر فقهی‌اش درباره مسائل پزشکی به همین آیه استناد کرده است.

البته هنوز این بحث در میان فقها چندان جدی گرفته نشده و حتی برخی همچون آیت‌الله شبیری زنجانی همچون اغلب فقها و مفسرین مسلمان معتقدند که منظور از تکریم انسان در این آیه، همین عقلی است که فارق میان آدمی با سایر حیوانات است و بیش از این تکریم را از این آیه نمی‌شود اثبات کرد (مجله تقریرات، ش۳،ص۱۰).

با این حال، آیت‌الله منتظری در امتداد برداشت فقهی‌اش از این آیه و برخی ادله نقلی دیگر، فتواهایی در پایان عمرش درباره لزوم رعایت حقوق غیر شیعیان و غیر مسلمانان صادر کرد و برخی شاگردانش نیز از این تحول فتوایی با عنوان «اومانیسم اسلامی» یاد کردند که به انسان (فارغ از هر دین و تفکری) بها می‌دهد و البته معتقد است این ارزش را خدا اعطا کرده و به رسمیت شناخته است. آقای منتظری در صفحه ۱۶۴کتاب «انتقاد از خود» که یکی از آخرین نوشته‌های اوست، گفته است: «در بُعد علمی، یکی از مهم‌‏ترین اشتباهات ما این بود که حقوق انسان بما هو انسان را در تحقیقات فقهی مورد عنایت قرار ندادیم و از سنّت سلف صالح خود پیروی کردیم و برخی از بحث‌‏ها دربارۀ کرامت و حقوق ذاتی بشر را سوغات غرب دانستیم، درحالی‌که بسیاری از این مسائل مأخوذ از شرع بلکه مورد تأکید آیات و روایات است».

مطالب مرتبط
درج دیدگاه

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.