جامعه زنان افغانستان به عقب بر می‌گردد!

بررسی حقوق زنان در جامعه افغانستان در گفت‌وگو با سیده صدیقه حسینی

محمدعلی خرمی: نگاه دنیا امروز به زنان افغانستان است؛ زنانی که در طول بیست سال پس از حکومت طالبان تلاش کردند سنت‌های جامعه خویش را پشت سر گذاشته و بخشی از حقوق انسانی خود مانند حق آموز و حق کار کردن را به دست بیاورند و در اداره کشور خود نقش ایفا کنند.
اما آنان امروز به حکومتی روبرو شده‌اند که به گفته بسیاری از کارشناسان همچون بیست سال قبل، حقوق زنان را نادیده خواهد گرفت.

«سیده صدیقه حسینی» استاد دانشگاه و دکترای تخصصی روابط بین الملل یکی از افرادی است که معتقد است دستآوردهای زنان افغان در این بیست سال توسط طالبان از بین می رود.

او در گفت‌وگو با دین آنلاین به سابقه وضعیت زنان در افغانستان اشاره کرد و گفت مردان در تضییع حقوق زنان نقش اساسی دارند و بخشی از زنان نیز، این تضییع حقوق را پذیرفته‌اند.

 

وضعیت زنان در افغانستان در بین زمان حمله طالبان به افغانستان و زمان حمله آمریکا به این کشور چگونه بود؟

با حمله طالبان به افغانستان از سال 1996 تا 2001 زنان از حق رای دادن و آموزش دیدن محروم شدند. از سال 98 دسترسی  بیمارستانها برای آنها ممنوع شد، به گونه‌ای که از هر 1000 کودک، 165 نفر در زیر یک سال فوت می‌کردند. زنان از حداقل حقوق شهروندی محروم بودند و حقوق جامعه زنان در افغانستان به هیچ عنوان به رسمیت شناخته نشد.

بعد از حمله آمریکا و سقوط طالبان، حق تحصیل در همان سال 2001 برای زنان به رسمیت شناخته شد. ماده 44 قانون اساسی مستقیم به این موضوع اشاره کرد. بنابر تاکید این ماده زنان در هر شهر و مقطعی باید بتوانند تحصیل کنند. زمینه اشتغال زنان فراهم شد و اصل برابری زن و مرد در قانون اساسی به رسمیت شناخته شد. دولت آمریکا ده میلیون دلار برای تقویت جایگاه زنان هزینه کرد. در آن مقطع زمانی، زنان 33 درصد از جامعه معلمان را تشکیل دادند و حدود 40 قاضی زن و دو وزیر و دو سفیر زن داشتیم.

زمینه رشد بهداشت در زنان بالا رفت. با همه این اتفاقات و با ورود دوباره طالبان، زنان آن حقوقی را که با مبارزات طولانی به دست آورده بودند از دست دادند. با وجود اینکه دولت طالبان اعلام کرد که زنان به کارهای خود ادامه می دهند، اما واقعیت این است که طالبان همان طالبان سال 1996 است و هیچ تغییری نکرده است. آنها فقط هوشمندانه‌تر عمل می‌کنند. آنها اجازه نخواهند داد زنان به فعالیت خود ادامه دهند.

زمینه‌های اجتماعی در خود افغانستان چقدر به موفقیت طالبان در نقض حقوق زنان کمک می‌کند؟

تلاش برای آزادی زنان در افغانستان توسط ملکه شوروی آغاز شد. در آن مقطع زمانی، زنان به شدت فعالیت داشتند. پیش از حکومت طالبان حدود 70 درصد معلمان جامعه افغان را زنان تشکیل می‌دادند و با سقوط حکومت قبل، این آمار کم کم کاهش یافت و آزادی‌ها گرفته شد. مجاهدان اجازه ندادند آن آزادی که با تلاش‌های زیاد در بستر زمان به وجود آمده بود، ادامه پیدا کند.

فرهنگ جامعه افغانستان در این موضوع نقش داشت. جامعه افغانستان یک جامعه کاملا سنتی است. خشونت در این کشور به شدت بالاست و ازدواج های اجباری دختران زیر 18 سال به ویژه در پشتون‌ها وجود دارد.

به خاطر این فرهنگ سنتی است که طالبان توانستند چه در بیست سال قبل و چه الان در حوزه سلب آزادی‌های زنان موفق باشند. در هر کشوری وقتی فرهنگ مردم از طریق آموزش و پرورش و در کشورهای جهان سوم از طریق اجبار ارتقاء پیدا نکند همین وضع را خواهیم داشت.

اگر امروز در اروپا شاهد نهادینه شدن خیلی از حقوق و فرهنگ‌ها هستیم، به خاطر همان اجباری است که در ابتدا و در زمان رزونانس وجود داشت. در کشورهای جهان سوم آموزش و پرورش باید نهادینه شود تا از طریق فرهنگ سازی بتوان یک سری آداب و رسوم را تغییر داد.

ما می‌بینیم که در سال 1300 تا سال 1318 زنان بدون حجاب سنتی از منزل بیرون نمی‌آمدند. وقتی ملکه شوروی اقدام کرد آزادی‌ها بیشتر شد. ولی هنوز هم در جامعه سنتی باید آن پوشش سنتی برقع وجود داشته باشد.  فرهنگ در کشور افغانستان قبیله‌ای است. پشتون‌ها اجازه بسیاری از فعالیت‌ها را نمی‌دهند و الان هم اکثر طالب‌ها پشتون هستند. حتی اگر اسلام را کنار بگذاریم، می‌بینیم که این گروه به شدت سنتی برخورد می‌کنند. موفقیت طالبان به فرهنگ داخلی افغان‌ها بر می‌گردد.

 

مردان چه نقشی در تضییع حقوق زنان توسط طالبان دارند؟

مردان نقش صد در صدی دارند. یونیسف در آمار جدید اعلام کرده که 66 درصد دختران دوازده تا پانزده ساله افغانستان به مدرسه نمی‌روند و فقط 37 درصد زنان این کشور سواد دارند. درصورتی که این سواد در پسران 66 درصد است.

از طرف دیگر یک سازمان آمریکایی اعلام کرده که از هر 10 زن افغان 9 نفر تحت خشونت قرار می گیرد. سازمان بین المللی یونوما نیز اعلام کرده که در افغانستان حتی زنان جرئت ندارند علیه خشونت‌هایی که در قبال آنان انجام می‌شود شکایت کنند.

در سال 2009 در افغانستان 377 قتل داشتیم که 17 مورد آن پیگیری شد. یعنی خانواده‌ها و همسران و پدران و برادران این زنان، این قتل‌ها را دنبال نکردند. به طور طبیعی مردان در این جامعه سنتی اجازه پیشرفت را به زنان نمی‌دهند؛ چرا که این تفکر سنتی وجود دارد که اگر زنی بخواهد پیشرفت کند یا نان‌آور خانه شود در برابر مرد طغیان می‌کند و به اقتدار مردان لطمه می‌خورد.

یکی از مشکلات اصلی زنان افغان مردانی هستند که به هیچ عنوان حاضر نیستند زنان تحصیل کرده و مقتدر را ببینند. در قشر تحصیل کرده مردان افغان و حتی در بین وزیران، با توجه به هزینه بودجه‌های کلان برای نهادینه کردن فرهنگ پذیرش زنان، باز افراد زیادی مخالف حضور زنان در کابینه هستند. بر اساس آمارهای سازمان ملل، حتی زنانی که وارد کابینه یا پستهای سیاسی می شوند، مورد آزار و اذیت همکاران خود قرار می‌گیرند.

 

باورهای دینی این گروه سنتی چه نقشی در رفتار آنها دارد؟

باورهای دینی در افغانستان عامیانه و سنتی است. عده ای می‌پرستند چرا در هنگام آمدن طالبان برخی از مردم به استقبال آنها رفتند. تفکر طالبان در بین افغان‌ها کاملا عادی است. یعنی اکثر مردم افغانستان پشتون و سنی هستند.

این گروه معتقدند اسلام گفته زن حق بیرون آمدن از منزل را ندارد. صورت زن را هیچ کسی حق ندارد ببیند و صدای زن را کسی حق ندارد بشنود. فقط وظیفه زنان به دنیا آوردن بچه است بدون اینکه حق و حقوقی داشته باشند. این تفکر وهابی‌گرایانه است. آنها معتقدند نظر اسلام درباره زنان همین است درحالی که اسلام بر حقوق زنان به شدت تاکید کرده و برداشت انان با اسلام اصیل فاصله زیادی دارد.

فرهنگ ضعیفی که در افغانستان وجود دارد و این تفکر که مرد، موجود برتر است باعث بسیاری از آسیب‌ها شده است. این موضوع در بین پشتون‌ها پررنگ‌تر است. آنان اعتقادات به شدت سختگیرانه و ذهن متحجرانه‌ای دارند. جامعه افغانستان هم این تکفر را قبول دارد و آن را به اسلام ربط می دهد.

 

آیا زنان پشتون هم با این قوانین سخت‌گیرانه همراهی دارند؟

متاسفانه مشکل عمده‌ای که در خاک افغانستان وجود دارد این است که اکثر زنان این رفتار را پذیرفته‌اند. چند روز قبل تعدادی از زنان در کابل دست به یک حرکت مدنی زدند و خواستار رعایت حقوق زنان شدند. همین زنان توسط هم‌جنسان خود مورد شماتت قرار گرفتند.

خیلی از خانواده ها جلو دختران خود را می گیرند و اجازه حضور آنان در مدرسه را نمی دهند. زنان هم از یکدیگر حمایت نمی کنند. تعداد زنانی که تحصیل کرده غرب هستند و کشورهای اطراف را دیده اند کم هستند. اینها هم وقتی که اعتراض می کنند، توسط نزدیکانشان مورد اعتراض قرار می گیرند.

 

چقدر جنبش‌های مدنی در افغانستان می‌تواند موفق باشد؟

طالبان اقدامات خود را انجام می‌دهد. البته الان سیاست‌مدارانه و هوشمندانه عمل می کنند. آنها در چند ماه اول شاید ملایم‌تر عمل کنند و سختگیری کمتری داشته باشند. اما وضعیت زنان چندان تغییر نمی کند و اعتراضات هم چندان تاثیر نخواهد داشت. شاید در بلند مدت و در یک بازه زمانی ده ساله، اگر تحول خاصی مانند آمدن داعش را نداشته باشیم، این جنبشها تاثیرگذار باشند. اما در کوتاه مدت وضعیت زنان بهبود پیدا نمی کند و همه دستاوردها از بین خواهد رفت همانگونه که در سال 97 درستاوردهای گذشته از بین رفت.

مطالب مرتبط
درج دیدگاه

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.