آلرژی رسانه‌های غربی به بیان حقیقت درباره فلسطین

برانكو مارستيك

این‌ روزها در بحبوحه خبررسانی درباره آنچه در فلسطین می‌گذرد، ژست رسانه‌های غربی به بی‌طرفی و ارایه روایت منصفانه، در عرصه عمل به غش کردن آنها در دامن اسراییل انجامیده است و نتیجه‌ای که به جا گذاشته، نوعی روایت ژورنالیستی است که صرفا به گیج شدن و گمراه شدن مخاطب می‌انجامد.

برای گزارش کردن درگیری‌های خونینی که میان اسراییل و فلسطین در جریان است، دو روش وجود دارد. نخست اینکه هر عنوان و خبری، چه درباره حملات راکتی حماس و چه درباره حملات هوایی نامتناسب اسراییل، در متن گزارش قرار داده شده و منتشر شود. اگر به این روش اقدام شود معنایش این است که باید اصل ماجرا را توضیح داد. اما اصل ماجرا چیست؟ واقعیت این است که راکت‌پرانی‌های حماس پس از آن آغاز شد که نیروهای امنیتی و نظامی اسراییل دست به زنجیره‌ای از اقدامات خشونت‌آمیز و جنایی علیه فلسطینیان شرق بیت‌المقدس زدند. نیروهای اسراییلی به نمازگزاران در مسجد‌الاقصی که سومین سرزمین مقدس جهان اسلام است حمله کردند آن‌هم در یکی از مقدس‌ترین ماه‌های سال برای مسلمانان. این حمله موجب آسیب وارد آمدن به بخشی از بنا شده و صدها نفر از نمازگزاران را مجروح کرد. در واقع نیروهای اسراییلی به فلسطینی‌هایی حمله کردند که در مسجد‌الاقصی گرد آمده بودند تا هم نماز بگزارند و هم از مسجد دربرابر گروهی از اسراییلی‌های راست‌گرای تندرو که از شرق بیت‌المقدس شروع به راهپیمایی کرده بودند، حفاظت کنند. اسراییلی‌های تندرو وقتی به مسجد رسیدند سعی کردند به زور وارد شوند. همه این اتفاقات در حالی رخ داد که اسراییلی‌ها از چند روز قبل برنامه‌ای را برای اشغال زمین‌های فلسطینی‌ها در شرق بیت‌المقدس آغاز کرده بودند. این داستانی است که بسیاری از رسانه‌های غربی، نسخه کاملش را برای مخاطبان‌شان روایت نمی‌کنند. حتی در خصوص حملات راکتی حماس به اسراییل نیز حقیقت روایت نمی‌شود. این حملات راکتی در مقایسه با حملات سازمان‌یافته ارتش اسراییل به غزه اساسا به حساب نمی‌آید. تا زمان نوشته شدن این نوشتار، حدود 200 فلسطینی، اعم از زن و کودک در این حملات جان خود را از دست داده‌اند. اما تلفات در سوی اسراییلی کمتر از 10 نفر بوده است. اما این روایت و آماری است که در بسیاری از رسانه‌ها به سرعت از آن عبور می‌شود چراکه توقف در آن مستلزم توضیح درباره عدم تناسب میان حملات اسراییل و پاسخ‌های حماس است و رسانه‌های غربی نسبت به توضیح بیشتر آلرژی دارند. البته روش دیگری هم برای گزارش کردن تحولات غزه وجود دارد و آن روش همان روش سنتی رسانه‌های غربی در روایت‌کردن این رویارویی است! روشی که در چارچوب آن سعی می‌شود خشونت و بی‌عدالتی سیستماتیک در قالب عباراتی نظیر «افزایش تنش» قرار داده شود. روایتی که خشونت نظام‌مند و مقاومت در برابر آن را با عباراتی نظیر «درگیری‌های غم‌انگیز» بیان می‌کند و این رویارویی را غیراخلاقی تفسیر کرده و در نهایت کار را به جایی می‌رسانند که مخاطب چیزی به ذهنش نمی‌رسد جز اینکه دستانش را بلند کند و بپرسد: «اینها چه وقتی یاد می‌گیرند در صلح در کنار هم زندگی کنند؟» بله! این دقیقا کاری است که رسانه‌های غربی می‌کنند؛ تقلیل واقعیت به امری روزمره! رسانه‌های غربی در جریان خشونت‌های اخیر نیروهای اسراییلی و مقاومت فلسطینی‌ها، به هنگام گزارش کردن رخداد، جزییات را بیان نمی‌کنند. آنها مدام لفظ «درگیری» را به کار می‌برند بدون اینکه بگویند چه کسی آغاز‌کننده این درگیری بوده و اساسا این درگیری چطور آغاز شده است. در واقع شنونده با روایتی نصفه و نیمه روبه‌رو می‌شود. این یک تکنیک رسانه‌‌ای برای انحراف افکار عمومی است. به این صورت که اگر شما درباره رویارویی اخیر میان اسراییل و فلسطین چیزی ندانید یا اینکه خیلی کم بدانید و بخواهید خودتان از طریق جست‌وجوی عناوین خبری روزهای گذشته در رسانه‌های غربی به حقیقت ماجرا پی ببرید و بدانید چرا این جنگ آغاز شد، هرگز نخواهید فهمید که در ابتدا فلسطینی‌ها صرفا به تصرف زمین‌های‌شان به دست نیروهای اسراییلی اعتراض می‌کردند. هرگز در نخواهید یافت که درگیری زمانی آغاز شد که نیروهای اسراییلی تصمیم گرفتند به نمازگزاران فلسطینی حاضر در یکی از مقدس‌ترین مساجد جهان اسلام، حمله کنند. در واقع، حتی ممکن است کاملا داستانی دروغین و انحرافی بشنوید. کاری که رسانه‌های غربی می‌کنند این است که شرح رخدادها را کامل و جامع ارایه نمی‌کنند یا نسخه‌ای دم دستی از آن روایت می‌کنند. برای مثال به این تیترها توجه کنید: « همزمان با شدت یافتن تنش‌ها در بیت‌المقدس، حماس به سمت اسراییل راکت شلیک کرد»، «خشونت‌ها در بیت‌المقدس به شلیک راکت و حمله هوایی رسید». تیتر نخست مربوط به شبکه ان‌بی‌سی و دومی مربوط به خبرگزاری رویترز است. کاملا مشخص است که در این تیترها اشاره‌ای به نقش‌آفرینی انسانی نمی‌شود و داستان طوری روایت می‌شود که گویی یک بلای طبیعی رخ داده است. این عناوین به این سوالات پاسخ نمی‌دهند که خشونت از جانب چه کسی بوده و تنش بر سر چه؟ در عوض آنچه سعی می‌کنند بقبولانند این است که واکنش‌های حماس و اسراییل نسبت به یکدیگر به یک میزان «تناسب» دارند. القای متناسب بودن حملات هوایی اسراییل نکته‌ای است که بسیاری از رسانه‌های غربی به‌شدت برایش تلاش می‌کنند. به این تیترها توجه کنید: « پس از حمله راکتی حماس، اسراییل به غزه حمله کرد»، «شبه‌نظامیان غزه و اسراییل، با راکت و حمله هوایی به جنگ هم رفتند». تیتر نخست مربوط به سرویس خبری یاهو و تیتر دوم مربوط به خبرگزاری امریکایی آسوشیتدپرس است. به این دو تیتر که اولی متعلق به شبکه ‌ای بی‌سی و دومی مربوط به شبکه سی‌بی‌اس است، توجه کنید: «حماس و اسراییل جنگی شدید را شروع کردند که پایانی برایش متصور نیست»، «بعد از بارش باران راکت‌‌های حماس، اسراییل خود را برای حمله به غزه آماده می‌کند». در تمامی این تیترها تلاش شده قوای نظامی دو طرف متناسب با یکدیگر نمایش داده شوند. در حالی که این‌طور نیست. اگر به دنبال تیتری هستید که بگوید: «نیروهای اسراییلی به فلسطینی‌های معترض به تصرف زمین‌های‌شان، حمله کردند»، نتیجه جست‌وجوی‌تان در جریان اصلی‌ رسانه‌های غربی راه به جایی نخواهد برد. این رسانه‌ها تمایل دارند از واژه‌های قابل تفسیر و مبهم «شدت یافتن تنش» و «درگیری» استفاده کنند. گاهی اوقات اگر بخواهند خیلی منصف باشند ممکن است در متن گزارش اشاره کوچکی به خشونت‌های اسراییل بکنند و اما تیترهای گزارش‌ همچنان دو پهلو و قابل تفسیر هستند. در خصوص تلفات غیرنظامیان در غزه نیز رسانه‌های غربی ابتدا آمار ناچیز مقامات اسراییلی را به عنوان آمار رسمی گزارش می‌کنند و بعد از آن تعداد تلفات غیرنظامیان فلسطینی را به عنوان آمارهای غیررسمی، یاد می‌کنند. در تمام این آمارها هیچ اشاره‌ای به علت اصلی تنش نمی‌شود. تکنیک دیگر، سبک روایت وارونه است. برای مثال شبکه ان‌بی‌سی در یکی از گزارش‌هایش این‌گونه نوشت: «شبه نظامیان حماس در نوار غزه چندین راکت به سمت بیت‌المقدس شلیک کردند. این اقدام تحریک‌آمیز پس از آن انجام شد که صدها فلسطینی در درگیری با نیروهای اسراییلی زخمی شدند». در واقع شبکه ان‌بی‌سی می‌گوید شلیک راکت‌ها توسط حماس یک اقدام بزرگ تحریک‌آمیز بوده است اما اینکه فلسطینی‌های معترض توسط نیروهای اسراییلی آسیب دیدند، به هیچ عنوان اقدام تحریک‌آمیزی نبوده است! در چنین روایت وارونه‌ای همه مسوولیت‌ها بر دوش فلسطینی‌ها و نیروهای حماس قرار می‌گیرد نه نیروهای اسراییلی و خشونت‌های نیروهای اسراییلی تقلیل داده می‌شود. به این بخش از گزارش شبکه سی‌ان‌ان توجه کنید: «تنش‌‌ها میان اسراییل و فلسطینی‌ها در روز سه‌شنبه پس از آن افزایش یافت که شبه‌نظامیان حماس در غزه، صدها راکت به سمت اسراییل شلیک کردند. این اقدام موجب شد اسراییل با حمله هوایی پاسخ دهد». غیر از اینکه باز هم در این متن از کلمه مبهم «تنش‌» استفاده شده، نویسنده گزارش سعی کرده در خصوص حماس و فلسطینی‌ها دقیق صحبت کند اما وقتی کار به اسراییل می‌رسد، ادبیات گزارش مبهم می‌شود. نویسنده از واژه «صدها راکت» استفاده می‌کند و دقیقا ذکر می‌کند که این «تعداد» راکت‌ توسط «حماس» شلیک شده اما هیچ اشاره‌ای به میزان و شدت حملات هوایی اسراییل نمی‌کند. معنایش این است که سی‌ان‌ان قصد داشته القا کند که حملات اسراییل کاملا طبیعی است اما شلیک «صدها راکت» توسط حماس کاملا غیرطبیعی و تحریک‌آمیز بوده است. اینها صرفا نمونه‌هایی چند از سیاست‌های رسانه‌های غربی در حمایت از اسراییل و قلب واقعیت تحولات غزه است. برای جمع‌آوری نمونه‌های بیشتر باید ساعت‌ها وقت صرف کرد و هزاران نمونه دیگر را نیز می‌توان یافت. ژست رسانه‌های غربی به بی‌طرفی و ارایه روایت منصفانه، در عرصه عمل به غش کردن آنها در دامن اسراییل انجامیده است و نتیجه‌ای که به جا گذاشته، نوعی روایت ژورنالیستی است که صرفا به گیج شدن و گمراه شدن مخاطب می‌انجامد. اما واقعیت خیلی هم پیچیده نیست. شلیک راکت‌های حماس، اعتراض فلسطینی‌ها، سنگ‌پرانی معترضان و حتی شورش آنها، همه، پاسخ‌هایی اجتناب‌ناپذیر و از سر ناچاری در برابر دهه‌ها خشونت و ظلم سیستماتیک، تصرف زمین و سرکوب‌ وحشیانه رژیم اسراییل هستند. اعتراضات فلسطینی‌ها زبان جماعتی است که کسی صدای‌شان را نمی‌شنود چون صدای‌شان سال‌هاست خفه شده است. مارتین لوتر کینگ نیز اعتراضات سیاهان امریکا در دهه 60 میلادی را زبان کسانی توصیف کرده بود که صدای‌شان شنیده نمی‌شود.
مترجم: آرمین منتظری
منبع: روزنامه اعتماد

مطالب مرتبط
درج دیدگاه

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.