کاش همه ما، حسین شریعتمداری بودیم!

حسین شریعتمداری، پدیده جالبی است و از خصوصیات ویژه ای بهره مند است. او علاوه بر این، دارای امکانات و اختصاصات خاصّی نیز هست. وقتی حسین شریعتمداری باشید خیلی کارها را می توانید انجام دهید و البتّه خیلی کارها را هم دیگران در رابطه با شما نمی توانند انجام دهند.

 

یکی از فوائد حسین شریعتمداری بودن، این است که در حالی که بسیاری از سیاسیون و متفکرین این سرزمین، فرصتی را برای دفاع از خود در تلویزیون در مقابل اتهاماتی که در همین رسانه ملّی! به ایشان زده می شود نمی یابند، لکن همیشه برنامه «ارزشی» ای وجود دارد که فرصت «بی ارزش» کردن شخصیت دیگران را در مقابل دیدگان 70 ملیون، به ایشان بدهد؛ دیگرانی که به مقتضای «بی ارزش» شدن شخصیتشان، دیگر نه می توان «ارزشی» خواندشان و نه «ارزشی» برایشان قائل شد تا در فرصتی به دفاع از خویش بپردازند! مشکل هم مطابق معمول، نه از رئیس رسانه ملّی است نه از مجموعه تحت امرش؛ زیرا رئیس رسانه که همواره مشغول عمل به «وظیفه» است و لذا نمی توان انتظار «نتیجه» به درد به خوری را از فعّالیّت های وی داشت. از طرفی روشن است که مشکل از مجموعه تحت امر او هم نیست؛ زیرا همان طور که می دانید نمی توان به خاطر خطای یک نفر، «سیستم» را زیر سوال برد! انصافتان کجا رفته است؟!

 

از جمله خصوصیات دیگر حسین شریعتمداری بودن، این است که می توانید در روزنامه تان، هر کسی را با هر لقبی که خواستید خطاب کنید. روزی، اکبر گنجی را «اکبر پونز» بخوانید، دیگر روز عطاء الله مهاجرانی را «بهاء الله» بنامید. به خاتمی، انگ ملاقات با جورج سوروس را بزنید و از هاشمی رفسنجانی هم اساسا چیزی باقی نگذارید! سران فتنه هم که دیگر جای خود را دارند! هیچ وقت هم با خودتان فکر نکنید که اگر اکبر گنجی، به خاطر اشتباهاتی که در دین شناسی اش داشته است – که البتّه به زعم حقیر، بسیار هم داشته است – دارای لقب شده و مورد تمسخر قرار می گیرد، پس کسی که در خطبه های نماز جمعه دومین شهر مذهبی جهان، شرکت نکنندگان در انتخابات را «قطعا» جهنمی می داند و نادانسته دیانت این عده را به بازی می گیرد را چگونه باید خطاب کرد؟ اگر اکبر گنجی ای که کسی او را دین شناس نمی داند و حرف های مذهبی او در کسی تأثیر نمی گذارد، «اکبر پونز» نامیده می شود، پس کسی که در «حلقه» خود مشغول «پرتو» افشانی است و روزی تمام امکانات خویش و البته «اعتقادات دینی» مردم را بسیج می کند تا کسی رئیس جمهور شود  که چند سال بعد، بزرگ ترین خطر اسلام از زمان حضرت آدم بخواندش، را چه باید خطاب داد؟

 

می توان حسین شریعتمداری بود و همه را از یک کنار، «زنجیره ای» و «بی بصیرت» نامید و نگران هم نبود که روزی از او بپرسند: این چه بصیرتی بود که نتوانست باور کند «معجزه هزاره سوم» هم می تواند یازده روز، تمام «منویات» و «تصریحات» را نادیده انگارد و با مرخصی های یک روزه، کشوری را با تمام قوانینش به سخره بگیرد؟

 

 می توان حسین شریعتمداری بود و از فساد هاشمی و خاندان او که هیچ گاه و در هیچ دادگاهی اثبات نشده است نوشت و داد مردمی بودن کسی را سر داد که بسته های هزار تومانی را پاداش مردمان دونده به دنبال ماشین اش قرار می دهد؛ مردمی که نمی دانند می توان به جای دویدن در مراسم استقبال مردمی، در پشت کولر گازی دفتر خویش هم نشست و چک «شانزده میلیاردی» تأسیس دانشگاه را دریافت کرد؛ دفتری که اگر در خیابان فاطمی قرار داشته باشد هم که نور علی نور می شود!

 

می توان حسین شریعتمداری بود و نه از مداحی که آرزوی مرگ نماینده سی و چند ساله ولی فقیه را می کند چیزی نوشت و نه از دادستانی که هیچ گاه به چنین جرائمی رسیدگی نمی کند، آن وقت، زمین و زمان را به هم دوخت که چرا محبوسان چهار ساله ای که در هیچ دادگاهی محاکمه نشده اند را اعدام نمی کنید؟!

 

باید حسین شریعتمدای بوده باشید تا بدانید چه مقدار تغافل لازم است تا بتوان پاسخ دادن به درخواست های مکرر برای تماس تلفنی رئیس جمهور قدرتمندترین کشور جهان را «ذلّت» نامید و پاسخ ندادن همان رئیس جمهور را به نامه های متعدّد دیگری را «عزّت»!

 

می توان حسین شریعتمداری بود و هم از جلسه خصوصی شخص اوّل و دوم مملکت خبر داشت و هم از اخبار محرمانه وزارت خارجه، آن وقت هیچ دستگاه امنیتی هم از خود نپرسد که چگونه مدیر مسئول یک روزنامه می تواند این همه اطلاعات داشته باشد و به کانون قدرت و ثروتی هم متصل نباشد؟ آخر «بصیرت» که این همه اطلاعات نمی آورد!

 

می توان حسین شریعتمداری بود و مدیر مسئول روزنامه ای که نه کسی از تیراژش آگاه است و نه از منبع درآمدش؛ روزنامه ای که در بیست سال اخیر، هیچ مخاطبی در ستون پیام های مردمی از آن انتقاد نکرده ا ست، علی القاعده می بایست تیراژ و مخاطبین فراوانی داشته باشد!

 

می توان حسین شریعتمداری بود و هر چه خواست را گفت و نوشت، بی آن که نگران دستگیری خودش باشد یا تعطیلی حتّی یک روزه روزنامه اش.

 

وقتی حسین شریعتمداری باشید به یقین دنیای خوبی خواهید داشت، ولی آخرتش را تنها خدا می داند.
حسین شریعتمداری، پدیده جالبی است و از خصوصیات ویژه ای بهره مند است. او علاوه بر این، دارای امکانات و اختصاصات خاصّی نیز هست. وقتی حسین شریعتمداری باشید خیلی کارها را می توانید انجام دهید و البتّه خیلی کارها را هم دیگران در رابطه با شما نمی توانند انجام دهند.

مصطفی دری

مطالب مرتبط
منتشرشده: 36
  1. باقر

    به دل نشست

  2. عباس

    آقای دری، یادداشت شما مثل همیشه زیبا، جسارت آمیز و همراه با نثری ستودنی بود. سپاسگزارم.

  3. وحید

    جانا سخن از زبان ما می گوئی، ولی گوش اگر گوش او و ناله اگر ناله ماست، آنچه البته به جائی نرسد فریاد است!

  4. افشید

    نثر، جسارت و کدهایی که می دهید عالی است. اگر در جای دیگری هم می نویسید لطفا نام آن نشریات را هم بنویسید.

  5. مسعود

    سلام ممنون از یاداشت زیباتون:بصیرت عنوان مبهمی است ولی از این یاداشت چندتا اثر برای بصیرت به دست میاد که شاید کمی این مفهوم مبهم را از ابهام خارج کند:1. داشتن رابطه با خیلی ها وداشتن خیلی از از اخبار سری2. تشخیص ذلت از عزت3. تدین و لو ظاهری4. توان اسم با کمالات گذاشتن برای افراد5. دارا بودن حق تشریع حکم قصاص برای متهمین ثابت نشده6. داشتن تیراژ بالا بدون هیچ نقدو انتقادی والبته صفحات تمام رنگی وبا کیفیت.7. تشخیص خطرناک ترین موجود در کل زمان خلقت هستی8. دست نیافتنی شدناینها بعضی از آثاربصیرت بود شاید حاله ای از نورم باشه که در یاداشت اشاره بهش نشده.نتیجه میگیریم که نفهمیدیم بصیرت چیه ولی هر چی هست چیز خوبیه بیایید همه مثل حسین آقا بشیم تا ایران گلستان بشه یا لااقل خودمون از اهل بهشت باشیم.

  6. علوی قم

    بسیار زیبا،بجا،منطقی و انشاءالله تلنگری اندک به او و …

  7. معصومه

    با تشکر از قلم زیبای جناب آقای دری، امیدوارم بیش از پیش شاهد یادداشتهای شجاعانه ایشان باشیم. با آرزوی موفقیت روز افزون.

  8. مسعود

    آدمهایی مثل حسین شریعتمداری همیشه بوده اند و خواهند بود خداوند خلقتش را کامل آفریده گوناگون و متنوع از هر رقم تا بندگانش بتوانند قدرت انتخاب داشته باشند.امیدوارم او و امثال او و هر کس دیگری که حرفی برای گفتن دارد بتوانند همیشه همینطور آزادانه سخن برانند.بر او حرجی نیست راهی را انتخاب کرده و میرود.بر ما حرج است اگر این آزادی در گفتار را به دیگران نمی دهیم تا مردم حرف همگان را بشنوند و انتخاب کنند نوع بودنشان را.

  9. علی

    کهریزک منتظر شماست!!! با بازجویی برادر حسین شریعتمداری!!!

  10. سید مصطفی

    حقیقتش به نظر می رسد شما شخصا زیاد هم با جناب شریعتمداری فرقی ندارید.. الا اینکه تریبونی در حد ایشان نیافته اید که البته عجالتا یک نصفه و نیمه اش در همین سایت دینی به دستتان افتاده و در آن تراوش قلم می فرمایید! تازه چکی هم برایش نخورده اید و حبسی هم نکشیده اید و خویشی را هم در راه خدا فدا نکرده اید!کدام رفتار را در حسین شریعتمداری دیدید که خود از آن منزهید؟!شما هم کنایه می زنید! حدس و گمان را پایه تحلیلتان قرار می دهید! از آخرت مردم خبر می دهید! اطلاعات بی پایه و اساس را مبنای نقد یا به بیان بهتر تخریب و تهاجمتان قرار می دهید و نگاه سیاه و سفید دارید و …(شواهد این رفتارهای شما همگی در همین مطلبتان هست)این نظر تایید و دفاعی بر رفتار جناب شریعتمداری نیست! نقد و هشداری به رفتار شماست که هوز هم جوانید و اخلاقهایتان انشالله تبدیل به ملکه رفتاری نشده اند… به خود بیایید و بدانید نجات در “انصاف” است و “تقوا”

    1. دروووووووود به این نظر

  11. بنده خدا

    آقای مصطفی کدوم ادعا در این مقاله بهتان یا حدس و گمان یا توهم بود؟بگید ما هم روشن بشیم

  12. مریم

    باتشکرازمقاله شجاعانه اقای دری.امیدوارم شاهد مقالات زیبای بعدی شما باشیم.

  13. محسن

    وقتی حسین شریعتمداری باشی در واقع هیچ چیز نیستی هر چند همه چیز را بدانی و همه چیز را بگویی

  14. عباس صفوي

    آخرتش را شما خواهید داشت و خانم گلشیفته فراهانی و خانم گوگوش و خانم معتمد آریا و …….

  15. مسعود

    عباس صفوی عزیز:چه وجه تشابهی بین حضرت دری و این خانم ها می بینید نکنه اینهام نقد کسی رو کردند که اهل بصیرت بوده و از اخبار سری عالم خبر داشته!!!!تازه ایشون نوشتند خدا می دونه نه شما یا یکی دیگه از مخلوقات نکنه شما نعوذ بالله بین خودتون و خدا وجه تشابهی میبینید یا شایدم اهل بصیرتید وما نمی دونیم؟؟؟واالله العالم.

  16. صداقت

    آقای عباس صفوی این خانومها حداقل انقدر صداقت داشته اند که چیزی که هستند و اعتقاد دارند را ابراز کنند نه اینکه خود را مثل امثال شریتعمداری پشت نقاب دین پنهان کنند و از راه تهمت و افترا زدن به این و آن روزگار بگذرانند.بد نیست شماهم نگران آخرتتان باشید بهرحال نوبت ما وشما هم میرسد.

  17. وحید

    احسنت به شجاعتت پسر

  18. شکوه

    لازم نیست شریعتمداری باشیدمیتوانیدانسانی باتفکرسیاسی ازنوجوانی باشید دردانشگاه وزندان باانواع تفکرات اشناشدوبه تحلیل سیاسی رسیدوعقل خودرابکارگرفت عاشق اسلام وجمهوری اسلامی بود خطرات را رصد کرد

  19. محمّد

    دو کلام حرفِ دل!

  20. فرهاد

    سلام . گل گفتی خیلی عالی بود.فقط خدا آخر و عاقبتشو می دونه ولی اون بنده خداهایی که به طور کل عقلشونو دادن دست این آدما به کجا خواهند رفت.امام حسین (ع) فرمود اگر دین ندارید لااقل ازاده باشید اما این بنده خدا ها آزاد هم نیستند در بند کوته نظریهاشون هستند اگر امام زمان ( ارواحنا فدا) (عج) هم تشریف بیارن اینها سفسطه و مغلطه و هزار جور بهانه می یارن ( اگر دقت کنید دقیقاً همصدا با اسرائیلی ها هستند شاید هم از نسل اونا هستند ما که نمی دونیم خدا می دونه.

  21. مسی

    عالی بود

  22. مهین

    جناب آقای دری،از قلم زیبایتان لذت بردم.امید ما به خود آییم و آخرت خوبی را برای خود بسازیم.

  23. علی اصغر

    برادر گرامی ،آقای دری عزیزدنیایی که با پیش داوری،توهین و ضایع کردن حقوق دیگران ساخته شود زیبا نیست.خداوند ما را به راه راست هدایت کند.از یادداشت پر بارتان استفاده ها بردم.

  24. مهدی

    با سید مصطفی کاملا موافقم.بر فرض، آنچه گفته اید درست باشد، شماهم بدتر از این قضاوتتان هستید.

  25. دوست

    قطعا آخرتش از این دنیایی که دارد که با امثال شما روبروست بهتر است، تا کی چنین چشم بسته راه می روید برادر.

درج دیدگاه

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.