نگاهی به کتاب «فروید» نوشته جاناتان لیر؛ فرویدشناسیِ انتقادی

عظیم محمودآبادی

زیگموند فروید را از پیامبران عصر مدرن می‌خوانند؛ پیامبری که البته منادی ایمان نبود، چنانکه از مهم‌ترین شاخصه‌های عصر مدرن همانا دین‌پیرایی (secularization) بود.

فروید هرچند در آثار خود مستقیم به مسئله دین نمی‌پردازد، با آن درنمی‌افتد و ظاهراً هیچ ادعایی درباره درستی یا نادرستی باورهای مذهبی را مطرح نمی‌کند اما در عین حال آرای او متضمن نوعی تقلیل‌گرایی در امر دین و گزاره‌های آن است.

فروید گزاره‌های دینی را از جنسِ «وهم» می‌دانست که بر پایه آرزوهای کودکانه استوار شده است؛ «وهمی» که البته او امکان درستی‌اش را محال نمی‌دانست! بلکه خطای اصلی و بنیادین به زعمِ او در مبنایِ اعتقاد به آن، نهفته است.

دین البته تنها مقوله‌ای نبود که در آرای فروید مورد نوعی تقلیل‌گرایی توام با تحقیر قرار می‌گرفت بلکه او همزمان رکن دیگری را مورد توجه قرار داد و سعی کرد از اعتبارِ آن بکاهد.

این مقوله دیگر، «اخلاق» بود که به زعم فروید ساختارِ روانیِ پرورده آن، «مسبّبِ رنجِ آدمی» است. به باور او اینکه اخلاق بر شادکامی و خرسندی انسان می‌افزاید جز وهمی، خیالی باطل نیست: «چه بسا کسی در ظاهر و هشیارانه، عضو درستکار جامعه باشد. اما در باطن و احتمالاً ناهشیارانه، از جست‌وجوی امیالش بازداشته شده است؛ و از این رو، با ناکامی زندگی می‌گذراند.»

آری فروید برخلاف کانت معتقد بود که فضیلت به خودیِ خود پاداش نیست و «حیاتِ اخلاقی، ضرورتاً و ذاتاحیاتی رنج‌آور است.»

جانتان لیر دانش‌آموخته و مدرس فلسفه است که دستی هم بر روان‌شناسی دارد و به نوعی شغل دوم او محسوب می‌شود؛ شغلی که البته درآمدی از آن ندارد چراکه این کار و تخصص خود را وقف محرومانی کرده است که نیازمندِ روان‌درمانی هستند.

او در کتابی تحت عنوان «فروید» که در سال 2015 منتشر شد با نگاهی انتقادی به شرح آرای زیگموند فروید با نگاهی فلسفی – روان شناختی پرداخته است.

نویسنده در پاره‌ای مسائل – از جمله در زمینه دین و اخلاق – دارای نگاه انتقادی به آرای فروید است اما بر نبوغ سرشار و اهمیت روان‌کاویِ او برای حیات آدمی و سنت‌های فلسفی که در فهمِ آن کوشیده‌اند تصریح و تاکید می‌کند.

جاناتان لیر در تحلیلِ کلّیِ خود درباره نگاه فروید معتقد است که از آنجایی که او در عصر دین‌پیراییِ اروپا، قلم می‌زد درصدد آن بود که با نقد خود از دین، جریانِ سکولاریسم را گامی به پیش برد.

به بیان دقیق‌تر بر اساس این فرض می‌توان گفت آرای فروید علیه دین، در واقع دارای علّت بود و نه دلیل!

بر همین اساس لیر معتقد است جامعه هدف فروید در این زمینه، کسانی بودند که پیش‌تر باورهایِ مذهبی‌شان را از دست داده بودند یا پیش از آن، به دامانِ لاادری‌گری افتاده بودند و یا دست‌کم چندان در بندِ مبادی و آداب اجتماعیِ مذهبی نبودند.

اما نویسنده با نگاهی دقیق‌تر به آرای فروید در حوزه دین نتیجه می‌گیرد که در عمق و کنهِ استدلالات فروید علیه دین، به نوعی تقویت مدعیات متولیان دین نهفته است. او با اشاره به اینکه به باور فروید، دین در واقع «وهمی بر پایه آرزوهای کودکانه» است، می‌نویسد:

«عالمان مذهبی از دیرباز بر آن بوده‌اند که دقیقاً چون آدمی به هیات کودک پا به جهان می‌گذارد، مذهب واجد مولفه‌ای کودکانه – یعنی فراخورِ سِنّ – است. از این منظر مذهبی، همین امر منشأ کثرت قصص و اساطیر مذهبی بوده است. بنابراین از این نظرگاه، اشاره به وجه کودکانه باورهایِ مذهبی، دیگر ایرادی به شمار نمی‌رود.»

این یادداشت به فراخور علایق نویسنده آن سعی کرد مروری کوتاه بر آرای فروید در حوزه دین و اخلاق از نگاه انتقادی جاناتان لیر بپردازد.

اما کتاب «فروید»، اثری نسبتاً مفصل در فروید شناسیِ انتقادی است؛ اثری که شامل تحلیلی از زندگی، تجربیات و مهم‌ترین آثار و آرای زیگموند فروید می‌شود.

«فروید» نوشته جاناتان لیر با ترجمه مجتبی جعفری و علیرضا طهماسب به همت انتشارات «نشر نو» منتشر شده است.

 

 

 

مطالب مرتبط
درج دیدگاه

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.