تمرکز بر مفهوم درد و رنج در دفاع از حقوق حیوانات

ابراهیم احمدیان

یک مجرم در توجیه خشونت خود علیه چند حیوان گفته بود: «جان حیوان از جان انسان عزیزتر نیست.» آیا جان انسان از جان حیوان عزیزتر است؟ این مسئله‌ای است که مجرم، با توجه به پیش‌فرض‌های ذهنی و فکری خود به آن پاسخ مثبت داده است.

او تنها نیست؛ پاسخ اکثریت مردم جهان به این سؤال مثبت است؛ ولی به نظر می‌رسد که یافتن پاسخ درست برای این مسئله چندان آسان نیست.

به واقع، ما دلیل عقلیِ همه‌پسندی در دست نداریم که ثابت کند جان کدام‌یک از ما ـ انسان یا حیوان ـ عزیزتر است.

فراتر از این، ظاهرا این سؤال، از اساس، مهمل است؛ زیرا در آن معلوم نشده که «عزیزتر؛ از چه لحاظ و برای چه کسی و برای چه و …؟»

در واقع، کسانی که «جان انسان یا حیوان را عزیزتر(یا باارزش‌تر)» می‌شمارند، خود نمی‌دانند که «عزیزتر(یا با ارزش‌تر) از چه لحاظ و نظر و برای چه کسی و برای چه … ؟»

با این حال، باید مجدد تأکید بورزم که پاسخ بیشتر مردم جهان ما به این سؤال مهمل، این جواب مهمل است که «جان انسان عزیزتر(یا با ارزش‌تر)است» و بدین رو پافشاری حامیان حیوانات دست‌کم تا مدت‌های مدید بر اینکه «ارزش جان انسان و حیوان برابر است»(و همین گزاره نیز مهمل به نظر می‌رسد)، کارساز نخواهد افتاد و به کاستن از میزان حیوان‌‍آزاری منجر نخواهد شد.

در جهان فلسفه، پارادایم حاکم درباره حقوق حیوانات تا همین قرون اخیر، نظریه ارسطو بود که می‌گفت نظام هستی پر از موجوداتی با مراتب وجودی مختلف است و انسان سرسلسله موجودات مادی است و زیر طبقه او حیوانات جای دارند.

در این طبقات، آن طبقاتی که پایین‌ترند، در خدمت طبقات بالاترند. به ظاهر، همین نظریه همچنان بر فکر و اندیشه بیشتر مردم ساکن زمین حاکم است هرچند در جهان فلسفه خیلی وقت است که به چالش افتاده است.

در جهان فلسفه مبحث حیوانات و حقوق آنها در دو قرن اخیر به ابتکار برخی فیلسوفان از زاویه‌ای دیگر و به گونه‌ای دقیق‌تر و با معنا و نه مهمل مطرح شده است.

آنها به جای اصرار بر این بحث بی‌فایده و ملال‌آور که در نظام هستی، آیا انسان عزیزتر است یا حیوان و آیا حیوانات در خدمت انسان‌اند یا وجودی مستقل دارند، مسئله‌ای دیگر مطرح کرده‌اند که: آیا حیوانات هم درد و رنج دارند؟

مفهوم درد و رنج را همه کمابیش دریافته‌ایم؛ محسوس و ملموس است و با معنا که هر کسی می‌تواند با آن ارتباط برقرار کند. علاوه بر این، از نظر کارآیی، به نظر می‌رسد که توانمندتر است زیرا علاوه بر این که مفهومی عینی و علمی است، می‌تواند حساسیت‌های عاطفی انسان‌ها را نیز فعال کند.

مطالب مرتبط
درج دیدگاه

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.