جمهوی اسلامی و تمدن نوین اسلامی در شرایط کرونایی و پساکرونا

محسن الویری

در دو ماه و اندی که از طوفان به پا شده از سوی ویروس کوچک کرونا با اندازه یک صد نانومتر می‌گذرد، ابعاد مختلف این رویداد بزرگ قرن به اجمال یا تفصیل و به دقت یا شتابزده مورد بررسی‌های گوناگون قرار گرفته است. سزاوار است جمهوری اسلامی ایران نیز نه از باب همراهی و همرنگی با جماعت بلکه برای حفظ قدرت ابتکار خود در آینده، به چگونگی حفظ بالندگی رویکرد تمدنی خویش در شرایط کرونایی و پسا کرونا بیاندیشد. مراد از رویکرد تمدنی در اینجا جهت‌گیری‌های فراملی مطالعات و پژوهشهای ملی در چارچوب مسائل و ظرفیتهای امت اسلامی (معطوف به تمدن نوین اسلامی) در مرحله نخست و جامعه جهانی در مرحله پس از آن است.

ویروس کرونا پرسش‌ها و تأملات بسیاری را در ابعاد مختلف زندگی انسان برانگیخته است که شاید بتوان مهم‌ترین آن‌ها را در زمینه‌های غیرپزشکی در این ساحتها دسته‌بندی کرد:

ـ ساحت معرفتی:

مفاهیم و عناوینی مثل مفهوم خدا، صفات خدا، نگاه خداوند به انسان، عالم غیب، عالم طبیعت، انسان و ویژگیهای او، رحمت و رنج و بلا و نعمت و عذاب در زندگی انسان، کارکردهای دین، مشترکات معرفتی ادیان و مانند آن و تأثیر آنها در فهم پدیده کرونا در این محور می‌گنجد.

ـ ساحت معنوی:

مفاهیم و عناوینی مانند عبادت و عبودیت، شُکر، دوست داشتن خدا، دوست داشتن آفریده‌های خدا، به دست آوردن خشنودی خدا، دوست داشتن انسانهای برتر و انسانهای وارسته، مشترکات معنوی ادیان و مانند آن و پیوندهای آنها با مهار ساختن کرونا در این محور می‌گنجد.

ـ ساحت اجرایی و اجتماعی:

تعریف و ابعاد مفاهیم و عناوینی که در این محور قرار می‌گیرد، در پی شیوع ویروس کرونا با چالشهای نظری و عملی فراوانی روبرو شده است: جایگاه دولت، اختیارات دولت، مفهوم و شاخصهای دولت کارآمد، فرایند تصمیم‌گیری، نظام‌های مختلف اجتماعی، فضای اندیشه و آزادی بیان، رفاه اجتماعی، دمکراسی و مردم‌سالاری، افزایش به کارگیری تجهیزات نظارتی و امنیتی در سطح جامعه، تجارت، تولید و توزیع کالا، جهانی شدن، ظرفیت‌ها و قابلیت‌های سازمان‌های منطقه‌ای و جهانی اسلامی، جابه‌جایی‌های محتمل در قدرت‌های جهانی از غرب به شرق، دیپلماسی پزشکی، خلقیات ایجابی و سلبی مردم و آسیب‌ها و ظرفیت‌های آن برای سیاست‌گذاری‌ها و برنامه‌ریزی‌ها، اوقات فراغ، وطن‌دوستی و قومیت‌گرایی، اختلافات مذهبی، رسانه و فضای مجازی، جایگاه و نقش‌آفرینی گروههای اثرگذار بر افکار عمومی مانند روحانیان و هنرمندان و ورزشکاران و ارزیابی توان نقش‌آفرینی هر یک از آنها در مدیریت افکار عمومی، ظرفیت‌های نهادهای مختلف مانند خانواده و آموزش و آموزش عالی و مانند آن.

در کنار چالشهای که بدان اشاره شد، فرصت‌هایی هم از منظر تمدنی برای ما فراهم آمده است که شاید مهم‌ترین آن‌ها را بتوان در سه محور زیر بیان کرد:

  • بازگشت دوباره نگاه‌ها به آسمان و جایگاه دوباره یافتن بسیاری از نمادها و پیامها و ارزشهای معنوی در زندگی انسانها و مجال یافتن طرح نظریه دینی توحید و ابعاد مختلف آن به ویژه مفهوم درست امامت و ولایت به مثابه مناسب‌ترین راه نزدیک شدن به مبدأ هستی. بی‌تردید آموزه‌های دینی ما و به ویژه مکتب اهل بیت علیهم السلام برای پرداختن به این مسأله بسیار فربه است و در صورت یک ارائه روش‌مند و سنجیده می‌توان آحاد امت اسلامی را مورد خطاب قرار داد و به آنها برای بیرون رفتن از این چالش مدد رساند.
  • تجدید نظر در مفهوم، چگونگی و اندازه تولید، توزیع و مصرف کالا در سطوح مختلف و مجال یافتن طرح نظریه دینی کفاف در معیشت به مثابه یک نظریه جامع و به شدت راهگشا.
  • پایان یافتن موج سوم مورد نظر الوین تافلر و بازگشت دوباره انسان به خانواده و مجال طرح یافتن نظریه دینی خانواده تراز اسلامی در فضای فنآوریهای نوین به اصطلاح مجازی.
  • روبرو شدن روابط بین الملل با چالشهایی جدید و مجال یافتن طرح یک نظریه اسلامی برای روابط بین کشورهای اسلامی بر پایه مصالح عمومی امت و با غیر کشورهای اسلامی بر پایه همکاریهای بشردوستانه.

پیشنهاد اصلی این یادداشت پس از مقدمه‌ای که بیان شد، گشودن پرونده طرح مطالعاتی و پژوهشی ” جهت‌گیری‌های تمدنی جمهوری اسلامی ایران در شرایط کرونایی و پسا کرونا” با این پرسش محوری است که چالش‌ها و فرصت‌های پدیده کرونا چه تأثیری بر آینده حرکت تمدنی جهان اسلام دارد و جمهوری اسلامی چگونه می‌تواند در این شرایط با حفظ بالندگی رویکرد تمدنی خود، سهمی بیشتر و بهتر در عبور موفق امت اسلامی از این بحران داشته باشد؟ مأموریت پیگیری این پرونده می‌تواند به یکی از این سه نهاد و یا ترکیبی از آنها سپرده شود:

  • مجمع تشخیص مصلحت نظام (به دلیل تناسب ذاتی و اولیه با مأموریتهای آن)
  • مرکز تدوین سند الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت (به دلیل تجربه سالهای اخیر و ساختار آماده فعالیت آن)
  • دبیرخانه شورای عالی انقلاب فرهنگی (به دلیل مجموعه ظرفیتهای آن به ویژه در دوره کنونی)

بی‌تردید یکی از نخستین پیامدهای این پژوهش و طبعاً پس از صورت قانونی یافتن آن، بازخوانی و تجدید نظر در اسناد کلان کشور مانند سند الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت (که هنوز نهایی نشده است)، نقشه جامع علمی کشور، نقشه مهندسی فرهنگی کشور و دیگر سیاستهای کلی مصوب است.

مطالب مرتبط
منتشرشده: ۱
  1. مخاطب

    با سلام؛ قطع نظر از محتوای یادداشت جناب دکتر الویری، فقط ذکر سخ نکته را لازم می‌بینم تا سوءبرداشت‌ها به حداقل برسد و به فضای همدلی و وحدت خدشه‌ای وارد نشود.
    به عنوان شخصی که سال‌ها سخنان جناب مولانا را دنبال می‌کنم و در زاهدان زندگی می‌کنم، عرض کنم که تعبیر “بالاترین” در ادبیات جناب شیخ‌الاسلام لزوما صیغه تفضیل نیست و منظور از “بالاترین بودجه” مقایسه با بودجه سایر نهادهای عمومی یا فرهنگی نیست، بلکه صرفا منظور بودجه کلان است.
    دوم اینکه یاد کردن از شخصیتی مثل جناب مولانا عبدالحمید با اسم کوچک خلاف ادب است و عرف رایج ما آن را حمل بر جسارت و گستاخی می‌کند. مثل اینکه بنده به جناب دکتر بگویم “آقای محسن…”. بهتر است فرد را با همان عنوان و نام یاد کنیم که بین مردمش مشهور است. معلوم نیست چرا این نقیصه در نوشته‌های عزیزان و حتی رسانه‌ها دیده می‌شود. شاید فکر می‌کنند “عبدالحمید” فامیلی ایشان است!
    سوم؛ استان ما متشکل از دو بخش “سیستان” و “بلوچستان” است که بخش اعظم آن را بلوچستان تشکیل می‌دهد و از نظر اقلیمی زاهدان شمالی‌ترین و بزرگترین شهر آن است. بنابراین تعبیر “عبدالحمید سیستان” نادرست است.

درج دیدگاه

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.