مرور مطبوعات / خائن‌خواندن رأی‌دهندگان مسئله شرعی دارد

هجدهم مهرماه 1397

پیامدهای مصوبه مجلس درباره FATF، چند مطلب فلسفی و نوشتاری درباره استفاده از تریبون نمازجمعه از مطالب مورد توجه مطبوعات امروز بود. «فیلسوف زندگی»، «فیلسوف ضد سیستم»، «استفاده از «تیم آقای هاشمی» برای چند نیروی خودسر صحیح نیست»، «اقتصاد بالاخره اولویت هست یا نیست؟»، «اضطراب مرگ و کارناوال تولد»، «صراحت خارج‌نشین و محافظه‌کاری داخل‌نشین»، «مقایسه هومن با فردید»، «برای ایجاد رضایت شخصی در جامعه خوب عمل نکرده‌ایم»، «کودک و استاندارد زنده ماندن»، «نسبت دادن خیانت به وصف کیفری»، «ارتش اوهام»، «اوایل انقلاب در استفاده از عنوان خیانت تحفظ بیشتری وجود داشت»، «پرونده‌های کریمی‌قدوسی روی میز هیئت نظارت بر رفتار نمایندگان»، «پیامک داده‌ام، باز هم این کار را می‌‌کنم»، «خائن‌خواندن رأی‌دهندگان مسئله شرعی دارد»، «تظلم‌خواهی مجلس»، «تریبون‌های حیاتی» و «زورمان به مافیای کنکور نرسید» عناوین برجسته شماره‌های امروزند.

شرق
 
زورمان به مافیای کنکور نرسید
وزیر آموزش‌وپرورش اعلام کرد: در مسیری افتاده‌ایم که معلم و کارشناس برنامه آموزشی تلاش کرده‌اند تا حس پرسشگری را در دانش‌آموزان شکوفا کنند، اما یک مؤسسه غیرحرفه‌ای می‌آید و یک کتاب حل‌المسائل ارائه می‌دهد و همه نقشه‌های ما را نقش بر آب می‌کند. بطحائی با اشاره به لج‌بازی مافیای کنکور با آموزش‌وپرورش گفت: اعتراف می‌کنم توان مقابله با این مافیا را در دوره متوسطه ندارم. مسئله‌ای که حاکی از آن است که وزارت آموزش‌وپرورش هنوز در مبارزه با مؤسسات آموزشی و کنکور به نتیجه قابل‌قبولی نرسیده است. متأسفانه امروز کلاس‌ها و آزمون‌های کنکوری و حجم کتاب‌های کمک‌آموزشی، برنامه درسی را تحت‌الشعاع قرار داده، این در حالی است که برخی از این کتب از حداقل استانداردها نیز برخوردار نیستند. به‌عنوان مثال دانش‌آموز احساس بی‌نیازی از حضور در مدرسه می‌کند، به‌ویژه وقتی تبلیغات گسترده مؤسسات کنکوری را در صداوسیما و… مشاهده می‌کند. همچنین شاهد لج‌بازی برخی مؤسسات هستیم و گویی می‌خواهند با این منطق علنی، یک کشتی جانانه بگیرند ما برای مقابله با این آسیب‌ها برنامه‌هایی را مانند حذف آزمون‌ها از دوره ابتدایی شروع کردیم. هرچند هنوز زورمان به این موضوع در دبیرستان نرسیده و کنکور هنوز سر جای خودش هست؛ در واقع تا کنکور باشد فسادهای چند میلیارد تومانی نیز سر جایش باقی است.
 
تریبون‌های حیاتی
محمدتقی فاضل‌میبدی عضو مجمع محققین و مدرسین حوزه علمیه قم درباره جایگاه تریبون‌های نماز جمعه می‌گوید: در ایران تریبونی به نام وعظ و خطابه وجود دارد که جلوه‌گاه اصلی آن نماز جمعه است. این تریبون‌ها هم تریبون عمومی است با این تفاوت که ویژگی‌های دینی و مذهبی نیز دارد. بنابراین شرایطی حساس‌تر حتی از تریبون‌های رسمی و عمومی دارد. نکاتی که در آن مطرح می‌شود، اگر راجع به مسائل اخلاقی است، حتما باید با درنظرداشتن وجود تنوع در کشور باشد و اگر سیاسی است، حتما منافع ملی ایران در آن لحاظ شود و سمت و سوی حزبی و جناحی به خود نگیرد. کسی که در جایگاه امام جمعه می‌ایستد، مانند رئیس‌جمهوری است که در جهت منافع کشور، از نظرات حزبی و تشکیلاتی خود صرف‌نظر می‌کند. البته هرکدام از این مقامات اعم از تریبون‌های دوم و سوم، دیدگاه‌های حزبی و جناحی دارند و حتما می‌توانند آنها را در محافل داخلی تشکیلاتی خود بیان و دنبال کنند اما تبدیل تریبون عمومی به یک تریبون جناحی و تشکیلاتی، خطایی راهبردی است و تبعات متعددی برای کشور دارد. البته تریبون نماز جمعه حتما وظیفه نقد منصفانه در مقابل مردم را دارد اما با درنظرگرفتن مسائل همه ارکان کشور و نه فقط یک دولت یا حتی دولت غیرهمفکر. گاهی ملاحظه شده که تریبون نماز جمعه به فرصتی برای پاک‌کردن اشتباهات یک رئیس‌جمهور نزدیک به گرایش سیاسی ائمه جمعه تبدیل شده که این نیز به اندازه نقد غیرکارشناسی، خطرناک است.
 
تظلم‌خواهی مجلس
پیامک‌های تهدیدآمیز به نمایندگان مجلس درباره FATF موجب شد تا علی مطهری به سراغ دادستان برود. وی در نامه‌ای به دادستان کل کشور خواستار رسیدگی به این موضوع شده است. در متن نامه علی مطهری خطاب به حجت‌الاسلام منتظری آمده است: همان‌طور که مستحضر هستید، برای ممانعت از تصویب لایحه الحاق به کنوانسیون مقابله با تأمین مالی تروریسم در مجلس، پیامک‌های متعددی برای نمایندگان محترم ارسال شد و هنوز ادامه دارد. این پیامک‌ها شامل تهدید، توهین و دشنام فراوان بوده است که طبعا آرامش روانی آنها را برهم می‌زند. نظر به درخواست تعدادی از نمایندگان که به این‌جانب مراجعه کرده‌اند و به ‌طور کلی وظیفه ذاتی دادستان کل به‌عنوان مدعی‌العموم، مستدعی است دستور رسیدگی و تحقیق و کشف عاملان این اقدام و سپس معرفی و تعیین مجازات مقتضی برای آنها را صادر فرمایید. قبلا از حسن توجه آن مقام محترم سپاسگزارم. محمدعلی وکیلی، دیگر عضو هیئت‌رئیسه، از پیگیری قضائی ابراز ناامیدی کرده و فقط از وزارت ارتباطات خواستار روشن‌شدن هویت پیامک‌زنندگان شده بود؛ اما از زمانی که این پیامک‌ها رنگ‌وبوی تهدید به مرگ گرفت، گویا برخی نمایندگان خواستار بررسی جدی موضوع از کانال قضائی شده‌اند.
 
خائن‌خواندن رأی‌دهندگان مسئله شرعی دارد
احمد توکلی نیز در واکنش به پیامک‌هایی که رأی به FATF را خیانت نامیده‌اند، می‌گوید: رهبر معظم انقلاب به مجلس برای بررسی موضوع اجازه دادند؛ بنابراین طبق قانون، عقل و رویه باید درباره آن بحث شود و در نهایت رأی‌گیری کنند. البته ما در دل افراد نیستیم، ممکن است در مجلس هم نفوذی و خائن باشد که با این لایحه نیز موافق بوده باشد؛ اما اینکه موافقان لایحه را خائن بنامند، حرف گزافی است که مسئله شرعی هم دارد. معتقدم مخفی نگه‌داشتن آرا گرچه قانونی بود؛ اما درست نبود؛ چون پنهان‌کاری زمینه طرح صحبت‌های برخی درباره خائن‌بودن موافقان لایحه را تقویت می‌کند و موجب می‌شود برخی به مجلس ظنین شوند؛ اما اگر رأی‌گیری علنی بود، باعث می‌شد نمایندگان به ‌لحاظ رأیی که می‌دادند، از خود اعتماد‌به‌نفس و شجاعت نشان دهند و هر کسی از رأی خود دفاع کند. در‌این‌حال حجت‌الاسلام محمدتقی رهبر، عضو جامعه روحانیت مبارز هم گفت: خیر، این‌طور نیست که نماینده‌ای را به دلیل رأی به مصوبه‌ای فاقد صلاحیت بدانیم؛ بلکه نگاه و تحلیلش این بوده است. در عین بیان نقطه‌نظرات، ما باید جلوی تنش‌ها و اختلافات را بگیریم. یک نماینده نقض برجام و معاهدات بین‌المللی در جهان را می‌بیند و تصویب لایحه را به صلاح کشور نمی‌داند؛ اما نماینده دیگر می‌گوید با تصویب لایحه لطمه‌ای به نظام و کشور نمی‌خورد. حالا برداشت و تحلیل است. در مجموع باید براساس حسن‌نیت نگاه کرد؛ چون نگاه نمایندگان اخلال در نظام نیست. رأی داده‌اند و حالا شورای نگهبان باید بررسی کند.
 
پیامک داده‌ام، باز هم این کار را می‌‌کنم
خلیل موحدی، عضو سابق شورای شهر مشهد که به گفته نوروزیان، معاون سیاسی استاندار خراسان رضوی، مسئول ارسال پیامک‌ها به نمایندگان بوده، درباره چرایی ارسال پیامک‌ها گفته است: یکی از راه‌های ما ارسال پیامک بود. ما هم جلسات روشنگری داشتیم و هم مباحثه می‌کردیم و ارسال پیامک فقط یکی از آن راه‌ها بود. این حرکت یک دستور جمعی بود. در واقع ما تصمیمات مختلفی گرفتیم که یکی از آنها پیامک بود که همه هم انجام دادند. ما یک حسینیه داریم که آنجا این تصمیم گرفته شد؛ اما چون تشکل‌ها با ما مرتبط هستند، این تصمیم را همه اجرا کردند. او با بیان اینکه این موضوع با نمایندگان مشهد هماهنگ نشده بود، اعلام کرد: ما جلسات متعددی داشتیم که رسانه‌ای هم شد و نمایندگان مشهد هم در آن شرکت کردند. درباره اثرگذاری این پیامک‌ها هم همین بس که از آقای رحیمی تا آقای لاریجانی و مطهری مصاحبه کرده‌اند و واکنش نشان دادند. این نشان می‌دهد این پیامک‌ها چقدر تأثیرگذار بوده است. ما فقط روشنگری کردیم و این کار را در کمال ادب انجام دادیم. به‌ نظر می‌رسد عده‌ای طراحی کردند تا با ارسال پیامک‌های توهین‌آمیز آن را به حرکت ما نسبت بدهند؛ اما این حرکت مبراست؛ چون مشخص است ۲۰۰ تا ۳۰۰ نفر آدم فرهنگی که در سطح شهر هیئتی دارند، هیچ‌کدام حاضر نیستند خودشان را برای چنین چیزی تخریب کنند؛ بنابراین ما همه‌جا حاضریم از رفتار خود دفاع کنیم.
 
پرونده‌های کریمی‌قدوسی روی میز هیئت نظارت بر رفتار نمایندگان
سخنگوی هیئت نظارت بر رفتار نمایندگان از بررسی شکایت بروجردی از کریمی‌قدوسی، دو عضو کمیسیون امنیت ملی، در جلسه دیروز این کمیسیون خبر داد و گفت: شکایتی از آقای کریمی‌قدوسی درباره انتشار فیلمی درخصوص آقای دری‌اصفهانی در صحن مجلس شده بود که هیئت نظارت این کار را خلاف وظایف نمایندگی تشخیص نداد. محمدجواد جمالی، در توضیح این جلسه گفت: دستور اول شکایت آقای بروجردی از آقای کریمی‌قدوسی به دلیل انجام یک مصاحبه‌ بود. ظاهرا بنا بر اختلاف‌نظرهایی که بین آقای بروجردی و آقای کریمی‌قدوسی در مجالس قبلی وجود داشته، شکایتی به محاکم قضائی شده که برای آن حکم صادر شده است. آقای بروجردی تأکید داشت که با توجه به صدور حکم قضائی دیگر نباید آقای کریمی‌قدوسی در این موارد علیه او مصاحبه و صحبت کند. برای بررسی این شکایت آقای کریمی‌قدوسی در جلسه هیئت حاضر شد و این توضیح را داد که صحبت‌هایی به نقل از او علیه آقای بروجردی مطرح شد که او این حرف‌ها را مطرح نکرده و سایت عمارنیوز منتشر کرده است. در نهایت مقرر شد که در جلسه بعدی آقای بروجردی به‌عنوان شاکی حضور پیدا کرده و موضوع را توضیح دهد.
 
اعتماد
 
اوایل انقلاب در استفاده از عنوان خیانت تحفظ بیشتری وجود داشت
سیدحسین موسوی تبریزی، دادستان کل اسبق انقلاب اسلامی و نماینده دور اول و سوم مجلس در مصاحبه با اعتماد درباره استفاده از تعبیر خیانت درباره بعضی نمایندگان مجلس می‌گوید: همان اوایل انقلاب هم به‌راحتی از لفظ خائن برای افراد و گروه‌ها استفاده نمی‌شد. مثلا در تبریز که خلق مسلمان داشتیم بیش از 30 کمیته‌های انقلاب به نام امام شریعتمداری بود و چند کمیته به نام امام خمینی و برخی هم مشترک بود. مادامی که همین کمیته‌هایی که از پادگان‌ها اسلحه برده‌بودند و مستقل کار می‌کردند، فرمانداری و استانداری و صداوسیما را نگرفتند یا به امام جمعه حمله نکرده بودند؛ کسی با آنها کاری نداشت. وقتی این اتفاقات رخ داد در نیمه دوم 58 تصمیم‌گرفته‌شد که جریان خلق مسلمان در تبریز جمع‌آوری شود. اوایل انقلاب به این راحتی از لفظ خیانت برای افراد و گروه‌ها استفاده نمی‌شد تا عملا دست به خیانت بزنند. حتی آقای بهشتی در تلویزیون با آنها مناظره می‌کرد. من شخصا در دانشگاه تبریز با روسای این گروه‌ها جلسه و نشست می‌گذاشتیم و صحبت می‌کردیم. استفاده از عنوان اتهامی خیانت از سوی کسانی که انحصارطلب بودند روز به روز بیشتر شد. متاسفانه اشخاص هم به یکدیگر این اتهام را می‌زدند. در واقع افرادی که الان منافع‌شان را در این می‌بینند که دیگری را حذف کنند و خودشان توانایی ندارند تا در معرض نمایش بگذارند و مردم آنها را به خاطر آن خدمت یا توانایی تحویل بگیرند؛ فقط بر دیگری و دیگران فشار می‌آورند و نسبت خیانت می‌دهند. در صورتی که در قوانین اسلامی خائن به کسی گفتن جرم است و قابلیت شکایت دارد و عنوان مجرمانه است. متاسفانه الان عده‌ای برای اینکه خودشان را در جامعه تثبیت و خودنمایی کنند از این اتهامات برای دیگران استفاده می‌کنند.  نمی‌دانند که ریشه این اتهام به کجا می‌رسد. وقتی می‌گویند برجام خیانت بود دیگر در نظر نمی‌گیرند که معنای حرف‌شان این است که تمام حاکمیت کشور خیانت کرده است. هیچ‌کس بدون اجازه رئوس نظام نمی‌توانست تن به تصویب برجام بدهد.
 
ارتش اوهام
اعتماد درباره انتشار اخبار دروغ در فضای مجازی می‌نویسد: الان همه فکر می‌کنند مصدر و مرجع خبرند، راست و دروغش هم دغدغه کسی نیست. اگر بپرسید چیست، می‌گویند در تلگرام خواندم، در اینترنت دیدم. حالا اشکال کار کجاست؟ این خبرنگاران موبایلی جز کسادی کار ما یک بلای دیگر هم بر سر جامعه آورده‌اند، آنها برای دیده شدن باید به دنبال بدترین خبرها بگردند و منفی‌ترین تصویر از امر واقع را مخابره کنند وگرنه کسی آنها را فالو نخواهد کرد. صحت و سقم حرف‌شان هم دغدغه کسی نیست. تکذیب‌ها در لابه‌لای اخبار گم می‌شود و به گوش کسی نمی‌رسد. ثمره این کار بدبینی بیمارگونه‌ای است که الان جامعه به آن مبتلا شده است. مردم هر روز در معرض منفی‌بافی‌های اذهان کسانی هستند که تعهد روزنامه‌نگارانه و حرفه‌ای ندارند. در توییتر باید با دو، سه جمله چیزی بگویند که به عقل دیگری نرسیده باشد. حالا دیگر کار از منفی‌بافی هم گذشته و به فحاشی کشیده شده، اصلا کسی که اسم و رسمش معلوم نیست به دلیل تعهد به چه چیزی باید اخلاقی را رعایت کند؟ این مقدمه برای گفتن این حرف بود که مخاطب نوشته‌های ما ذائقه‌اش تغییر کرده، حوصله‌اش زود سر می‌رود از خواندن یک ستون روزنامه، خیلی سریع باید در دو خط اول بگوییم، اصلاح‌طلب و اصولگرا دیگه تمومه ماجرا. خیلی حوصله کند یک پاراگراف بخواند باید سریع این جملات را ببیند که دیگر هیچ «تکرار» می‌کنمی کسی را پای صندوق رای نمی‌آورد و دیگر اصلاح‌طلبان هرچه در چنته داشته‌اند، خرج کرده‌اند و الان باید یأس و ناامیدی بدنه اجتماعی‌شان را درو کنند، چرا که آنها ثابت کرده‌اند هر وقت به قدرت راه یافته‌اند، کاری نکرده‌اند جز پر کردن جیب‌های خودشان و از این مدل حرف‌ها که البته الان دیگر ادعا نیستند بلکه تبدیل به گزاره‌های بدیهی یک حقیقت ناب شده‌اند.
 
نسبت دادن خیانت به وصف کیفری
بهمن کشاورز حقوقدان نیز از زاویه کیفری به طرح مسئله خیانت از سوی برخی پرداخته و می‌نویسد: کلمه خیانت تا آنجا که بنده می‌دانم صرفا در عنوان فصل بیست‌و‌چهارم قانون مجازات اسلامی در بیان «خیانت در امانت» آمده است اما در متن ماده 674 قانون مذکور که راجع‌به این جرم است این کلمه تکرار نشده بلکه توصیف شده است. از طرفی این مطلب که آیا عناوین و فصول در قانون مجازات اسلامی موضوعیت دارد و قابل استناد است یا خیر بحث مستقل و مشخصی بنده ندیده‌ایم. مثلا در قانون مجازات سوییس عناوین قابل استناد است و موضوعیت دارد و این معنا محتاج تصریح است. اما لفظ خیانت که افرادی بی‌محابا نسبت به دیگران به کار می‌برند مطمئنا با مفهوم مندرج در عنوان فصل بیست‌وچهارم و ماده 674 مورد نظر گویندگان نیست بلکه احتمالا مفاهیمی را در نظر دارند که چه بسا مفاد ماده 498 تا 512 قانون مجازات اسلامی و همین‌طور عناوینی مثل محاربه و افساد و بغی را در بر گیرد اما گویندگان به صراحت با ما فی الضمیر خود را مطرح نمی‌کنند. بنابراین این مورد با ماده 697 قانون مجازات اسلامی انطباق ندارد زیرا موضوع ماده مذکور افترا یعنی نسبت دادن صریح عملی به کسی است که آن عمل مطابق قانون جرم محسوب شود. ملاحظه می‌شود نسبت دادن اکاذیب به افراد صرف‌نظر از آنکه عنوان آن را چه بگذاریم به موجب ماده مذکور جرم محسوب می‌شود و بنابراین این اسنادها هم می‌تواند قابل تعقیب باشد.
 
کودک و استاندارد زنده ماندن
پرویز پیران، جامعه‌شناس در نشست «شهر و کودک» گفت که تفاوت بزرگی میان شهر دوستدار کودک در جامعه ایرانی و جوامع توسعه‌یافته وجود دارد. ایده شهر و کودک به سمت بحث‌های لوکس می‌رود، به عنوان مثال تعریف فضاهای بزرگ عمومی که کودکان بتوانند بدون وجود ماشین‌ها به راحتی در آن بازی کنند. این ایده در کشورهای دیگر بازتعریف بازی و تعریف نقش را مطرح می‌کند اما در کشور ما این بحث باید با این سوال آغاز شود که کودک کیست؟ منظور این استاد دانشگاه پرداختن به موضوع کودکان کار و خیابان بود که اتفاقا در فضاهای عمومی احتمال آسیب‌دیدگی آنها بیشتر می‌شود اما یک روز پس از صحبت‌های او حادثه‌ای در یکی از روستاهای کردستان رخ داد که نشان می‌دهد معنای «بحث لوکس» در حوزه رسیدگی به کودکان و بازتعریف حق آنها بر محیط پیرامون‌شان تا چه اندازه واقعیت دارد. روز دوشنبه 16 مهرماه دنیا ویسی، دانش‌آموز ۶ ساله مدرسه روستای گرماش کردستان زیر آوار دیوار مدرسه ماند و در بیمارستان بعثت سنندج مرگ او بر اثر شدت جراحات وارده اعلام شد. دستاورد بزرگ ما در شهر تهران که البته خیلی هم متاخر نیست، مصوبه سال 86 بود که تهران هم به موضوع شهر دوستدار کودک مورد علاقه وارد این حوزه شد. در اولین نشست سال 2007 به خاطر مشارکت فعال تهران باعث شد در همان نشست به عنوان دفتر منطقه‌ای خاورمیانه و آفریقا انتخاب شود اما از آن موقع تاکنون چه اتفاقی افتاده؟ به نظرم اوضاع امروز شهر نشان می‌دهد که چه اتفاقی افتاده.
 
برای ایجاد رضایت شخصی در جامعه خوب عمل نکرده‌ایم
فرید براتی‌سده درباره وضعیت سلامت روان در جامعه می‌نویسد: امروز، سلامت روانی را بر مبنای مدل‌های پزشکی تعیین نمی‌کنند بلکه تعیین‌کننده عمده، رضایت درونی شخص و احساس آرامش روانشناختی و آسایش اجتماعی است. اما تا چه حد در این زمینه‌ها پیش رفته‌ایم؟ فکر می‌کنم متاسفانه در این زمینه به خوبی عمل نکردیم. اخیرا تحقیقی در کشور در مورد علل شادی و ناشادی مردم انجام شد و یکی از دلایل مورد اشاره مردم درباره ناشاد بودن‌شان، این بوده که هیچ گونه تسلطی بر محیط و شرایط زندگی‌شان ندارند و انگار همیشه دیگران برای آنها تصمیم می‌گیرند و اختیار هیچ‌چیز دست خودشان نیست. نتیجه این تحقیق این پیام را دارد که وقتی در جامعه‌ای ناشادی ناشی از چنین احساسی باشد، سلامت روان معنا ندارد. اما یک بعد سلامت روان هم نبود نگرانی‌ها و دغدغه‌ها و افسردگی‌هاست که در این زمینه هم آمار وزارت بهداشت درباره شیوع اختلال روانی در 23.5 درصد جمعیت 18 تا 64 ساله کشور، متاسفانه آمار قابل توجهی است هرچند که همین عدد هم آمار حداقلی است چون در جمعیت بالای 18 سال انجام شده اما به هر حال قابل توجه است. با وجود آنکه برای ارتقای سلامت روان هم تلاش‌های خوبی از سوی دستگاه‌های مختلف و از جمله وزارتخانه‌های بهداشت و درمان، وزارت آموزش پرورش و وزارت رفاه و سازمان بهزیستی کشور انجام شده اما واقعا سلامت روان چندان مورد توجه نبوده که به چنین آماری رسیده‌ایم.
 
مقایسه هومن با فردید
کاوه رهنما در نوشتاری فلسفی در مقایسه دو فیلسوف؛ محمود هومن و فروید می‌نویسد: هومن به یاسپرس علاقه دارد و فردید دل سپرده هایدگر است، هومن از قدما بیش از همه روی حافظ کار کرده و فردید به ابن‌عربی علاقه دارد، هومن دم خور استادان حرفه‌ای فلسفه چون ژان وال است و فردید مدعی حضور سر کلاس هایدگر است و در مضامین فکری، سخت متاثر از هانری کربن است، اگرچه از اذعان به آن امتناع دارد. نکته جالب آن است که هومن آثار متعددی نگاشته اما فردید به عنوان فیلسوف شفاهی معروف شده است و ایده‌ها و نظریاتش را از رهگذر سخنرانی‌هایی بیان کرده که شاگردانش آنها را واگویه کرده‌اند. نکته جالب‌تر و بسیار مهم‌تر از حیث تاریخ فکر ایرانی آنکه هر دو این نام‌ها نسبتی مستقیم با یکی از سرشناس‌ترین و موثرترین روشنفکران معاصر ایران، جلال آل‌احمد (1348-1302) داشته‌اند و این ارتباط نیز بیش و پیش از هر چیز در تدوین و تکوین یکی از مهم‌ترین (اگر نگوییم مهم‌ترین) مضامین روشنفکری معاصر ایران یعنی «غرب زدگی» بوده است. اگرچه آل احمد در پیشگفتار رساله غرب‌زدگی می‌گوید: ‌«من این تعبیر «غرب‌زدگی» را از افادات شفاهی سرور دیگرم حضرت احمد فردید گرفته‌ام» اما چند سطر پیش‌تر وقتی درباره نسخه اولیه رساله توضیح می‌دهد، درباره اصلاحات و توضیحاتی که دوستانش در اثر خواندن این کتاب پیش از انتشار به او داده‌اند، شرح می‌دهد. با توجه به اهمیت یافتن مفهوم غربزدگی در تناسب با تحولات سیاسی و اجتماعی دهه 1350 و در نهایت انقلاب اسلامی 1357 بارها به احمد فردید نیز توجه شد، به ویژه که شاگردان فردید کوشیدند اندیشه‌های پیچیده فلسفی او را در تلائم با حوادث روزگار تبیین کنند، اما محمود هومن که بیشتر کسوت یک استاد فلسفه را داشت تا فیلسوفی نظریه‌پرداز که می‌کوشد آینده را پیشگویی کند، از نظرها پنهان و کمتر به آثارش توجه شد. شاید هم سرنوشت شاگردان این دو استاد فلسفه را بتوان در این ماجرا دخیل دانست، با بررسی سرنوشت مهم‌ترین شاگردان این دو، به سادگی مشخص می‌شود که سرنوشت استادان در پی سرگذشت شاگردان چگونه رقم می‌خورد.
 
فیلسوف زندگی
محسن آزموده در یادکردی از محمود هومن، حافظ‌شناس و استاد فلسفه به مناسبت سالمرگ او می‌نویسد: هومن در فرانسه نخست در کلاس‌های ژرژگورویچ (1965-1894) جامعه‌شناس فرانسوی‌زاده روسی و از استادان برجسته جامعه‌شناسی سوربن شرکت کرده بود، همان جامعه شناسی که بعدا دکتر علی شریعتی روشنفکر مسلمان و تاثیرگذار معاصر ایرانی سخت تحت تاثیرش قرار گرفت، اما بحث‌های گورویچ برای هومن جالب توجه نبود و به همین خاطر به کلاس‌های ژان وال رفته بود. وقتی هومن به فرانسه می‌رود، ژان وال استاد شناخته‌شده‌ای است، وال از تبعید به امریکا به دلیل جنگ جهانی دوم بازگشته و استادی سرشناس و سردبیر نشریه کالج فلسفه است که خودش در سال 1946 آن را تاسیس کرده است. ژان وال در ابتدا هومن را نمی‌پذیرد، اما بعدا بر اثر اصرار هومن و نشان دادن کتاب‌هایش به او، با درخواست او موافقت می‌کند. هومن سخت تحت‌تاثیر ژان وال بود و «او را قوی‌ترین کریتیک فلسفه در اروپا می‌دانست». او همچنین در اروپا با کارل یاسپرس و مارتین هایدگر دیدار کرده بود، اما به یاسپرس بیشتر علاقه داشت و «می‌گفت هایدگر اهل فن است نه فیلسوف اما یاسپرس فیلسوف و عارف بزرگی است»، با این همه منتقد نادیده گرفتن تاریخ ایران از سوی یاسپرس بود و می‌گفت: «یاسپرس در کتاب آغاز و انجام تاریخ خود، از چین و هند آغاز می‌کند و سپس به فلسطین و یونان می‌رود و ایران را به حساب نمی‌آورد و از روی ایران می‌پرد. گویی ایران اصلا نبوده است.»
 
فیلسوف ضد سیستم
اعتماد درباره ژان وال فیلسوف یهودی فرانسوی و استاد برجسته فلسفه در سوربون می‌نویسد: ژان وال (1974-1888) فیلسوف یهودی فرانسوی و استاد برجسته فلسفه در سوربن پس از فراغت از تحصیلات ابتدایی و متوسطه و نیل به اخذ درجه لیسانس در ادبیات (رشته فلسفه) و توفیق در مسابقه آگرکاسیون در 1910، و اشتغال چندسالی به تدریس در دبیرستان‌ها، در سال 1920 با گذراندن رساله‌ای درباره فلسفه‌های پلورالیستی در امریکا دکترای فلسفه گرفت و در سال 1936 رسما به استادی دانشکده ادبیات دانشگاه پاریس (سوربن) برگزیده شد. او در فلسفه دنباله‌روی آنری برگسون فیلسوف حیات‌گرای فرانسوی و ویلیام جیمز فیلسوف و روانشناس برجسته دین امریکایی و جورج سانتایانا فیلسوف و ادیب امریکایی اسپانیایی‌الاصل بود. او به عنوان یکی از معرفان تفکر هگلی به فرانسه در دهه 1930 شناخته می‌شود، پیش از آنکه الکساندر کوژو درسگفتارهای مشهورش را ارایه کند او همچنین پیشگام معرفی تفکر سورن کی یرکگار به فرانسویان است. او بر متفکران برجسته‌ای چون ایمانوئل لویناس و ژان پل سارتر تاثیر گذاشت و مقاله مهمی‌با عنوان نیچه و مرگ خدا در ارتباط با تفسیر کارل یاسپرس از این کار نوشت. وال را به عنوان فیلسوف ضد سیستم می‌شناسند.
 
ایران
 
استفاده از «تیم آقای هاشمی» برای چند نیروی خودسر صحیح نیست
اخیراً حجت‌الاسلام احمد منتظری در مصاحبه با برنامه «خشت خام» این ادعا را مطرح کرده بود که ماجرای جاسازی مواد منفجره در ساک زائران حج، توسط سید مهدی هاشمی، برادر داماد آیت‌الله منتطری که در سال 1366 به جرم قتل آیت‌الله شمس آبادی و افراد دیگر اعدام شد، انجام نشده است. وی این ماجرا را به شش پاسدار نزدیک به مرحوم آیت‌الله هاشمی رفسنجانی نسبت می‌دهد. محسن هاشمی فرزند مرحوم آیت‌الله هاشمی رفسنجانی، ضمن انتقاد از اظهارات اخیر احمد منتظری فرزند مرحوم آیت‌الله منتظری تأکید می‌کند: پرواضح است نسبت دادن این اقدام که توسط عده‎ای خودسر انجام شده و گزارش‌های رسمی آن نیز موجود است به‎صورت آگاهانه به نظام جمهوری اسلامی در سطح رئیس مجلس وقت و فرمانده جنگ آن‎هم پس از 33 سال و در اوج تنش‌های منطقه‎ای، بدون هیچ مستنداتی نه اقدامی اخلاقی و نه عقلانی است. ادعای مطرح شده بر مبنای شنیده شما از فردی که ابوی گرامی اظهار نموده‌اند، نمی‎تواند پایه‎ای محکم برای چنین تهمت‎هایی باشد. مخصوصا اینکه این اقدام خودسرانه کاملاً برخلاف مشی اصولی آیت‎الله هاشمی رفسنجانی در تعامل با جهان و تنش‌زدایی بویژه در جهان اسلام بوده است و به کار بردن واژه تیم آقای هاشمی برای چند نیروی خودسر نیز صحیح به‌‌ نظر نمی‎رسد، زیراکه در آن مقطع آیت‎الله هاشمی رفسنجانی مسئولیت فرماندهی جنگ را از سوی امام خمینی به عهده داشته و تمامی نیروهای مسلح تحت فرماندهی ایشان بوده است.
 
اقتصاد بالاخره اولویت هست یا نیست؟
ایران تناقض‌گویی چند تن از بزرگان اصولگرایی درباره اقتصاد را پیش کشیده است. به عنوان مثال درباره آیت‌الله مصباح یزدی می‌نویسد: آیت‌الله مصباح یزدی خرداد 93 با بیان اینکه «امروز جنس و کالایی می‌خریم به عنوان مثال ۳ هزار تومان، اما این جنس در هفته بعد ۸ هزار تومان می‌شود» پرسید: «پس چگونه گفته می‌شود که تورم کاسته و تحریم‌ها برداشته شده است؟ ا‌ن‌شاءالله که سخن این افراد درست است و عقل ما نمی‌رسد.» وی حتی اضافه کرد که «تنها تأمین آب و نان مردم هنر نیست، آب و نان جنبه حیوانی انسان است، آنچه انسان را سعادتمند می‌کند وجهه ارزشی او به شمار می‌رود.» درحالی آیت‌الله مصباح یزدی تأمین آب و نان را امری بی ثمر و فاقد هنر می‌داند که چهره‌ها و رسانه‌های همسو با او، به صورت مستمر دولت را  بابت کاستی‌ها و مشکلات اقتصادی آماج حملات خود قرار می‌دهند. نکته مهم تر اینکه این طیف از اصولگرایان، همه واقعیت‌های دیگر مانند برجام، بهبود سیاست خارجی، کنسرت و سایر مسائل را با این ادله که مسأله اصلی مردم آب و نان و معیشت و اشتغال است، تخطئه می‌کنند و از دولت می‌خواهند به جای پرداختن به مسائل فرعی، مسائل اصلی را حل کند. گویی این عده در این هنگام سخن زعیم خود را از یاد می‌برند که «تنها تأمین آب و نان مردم هنر نیست، آب و نان جنبه حیوانی انسان است.»
 
اضطراب مرگ و کارناوال تولد
مصطفی انصافی درباره فلسفه برگزاری جشن تولد به معنی فرار از مفهوم مرگ می‌نویسد: جشن تولد، از این منظر کارناوالی برای گریز از واقعیت تلخ مرگ است؛ خلق رؤیایی در ذهنمان مبنی بر نامیرایی بواسطه تولد هر ساله. در واقع جشن تولد، سالگرد ورودمان به جهان نیست، بلکه کارکردی فراتر از آن دارد و ما بواسطه این پدیده به خود القای تولد هر ساله را می‌کنیم و گریزپذیری مرگ را نوید می‌دهیم. از این منظر، ما پیرتر شدن هر ساله خودمان را جشن می‌گیریم و دیگران نیز در این راه ما را یاری می‌کنند تا با فاصله‌گیری از مرگ، تنها به سویه زیستی خویش اتکا کنیم و زبری و تلخی مرگ را فراموش کنیم. مرگ، یک نقطه آجیدن است، یک گره‌گاه برای همه حوادث، همه رخدادها و همه کنش‌هایی که با آن مواجهیم یا آنها را اعمال می‌کنیم. مرگ، روی دیگر حیات نیست، بلکه تنیده شده در آن است؛ همچون دو فلز از یک آلیاژ؛ بدون وجود یکی، دیگری بی‌معنا است و خاصیت لازم را ندارد. مرگ در ظاهر یک رخداد فیزیکی و بیولوژیکی است، یک انقطاع زمانی و مکانی با جهانی که با آن آشناتریم و مواجهه با حیاتی ناآشنا. اما مرگ فیزیکی یک دال است که همواره در طول تاریخ به مدلول‌های متکثری دلالت یافته است. از این منظر، مرگ یک مفهوم تاریخی است چرا که در طول تاریخ انسان‌ها به شیوه‌های ذهنی متفاوتی با آن مواجه شده و آن را برای خود تفسیر کرده‌اند.
 
رسالت
 
صراحت خارج‌نشین و محافظه‌کاری داخل‌نشین
سومین جلسه از سلسله نشست های سوژه‌یابی در مستند با موضوع «بررسی نقش روشنفکران در نهضت مشروطه و پس ازآن» و با سخنرانی دکتر موسی فقیه‌حقانی برگزار شد. وی در بخشی از این نشست گفت: بسیاری از مسائلی که امروز در حوزه روشنفکری با آن مواجه هستیم در مشروطه هم با آن مواجه بودیم اظهار داشت: آخوندزاده از جمله کسانی بود که در ایران حضور نداشت و این سبب شده بود تا به صورت آزادنه اظهار نظر کند و اسلام را نفی کند که بعضا از سوی جریان روشنفکری داخل نقدی به او می‌شد که چرا اسلام را آن‌قدر به صراحت نفی می‌کنی که در ایران با واکنش جدی مواجه شوی که حتی آخوندزاده این حرف ها را برنمی‌تابد و زیر بار نمی‌رود. امروز هم می‌توانید ببینید خارج‌نشین چطور با صراحت صحبت می‌کنند و قائلند که باید رودربایستی را کنار بگذاریم اما داخلی‌های که همسو و هم‌فکرشان هستند کمی تحفظ دارند و همه منویات و دیدگاه‌های خودشان را مطرح نمی‌کنند.
مطالب مرتبط
درج دیدگاه

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.