چرا سیکها عمامه بر سر می‌گذارند؟
هیچ‌کس دقیقاً نمی‌داند که سنّت عمامه بر سر گذاشتن از چه زمان و از کجا نشئت گرفته است. البته در بعضی از جاها ذکر شده است که سنّت استفاده از عمامه به حدود چهار هزار سال قبل و به منطقۀ بین‌النهرین و هند باستان بازمی‌گردد.
به گزارش دین‌آنلاین به نقل از گاردین، در مورد شکل ظاهری عمامه و نحوۀ بر سر گذاشتن آن دیدگاه‌های مختلفی وجود دارد. عمامه منحصر به یک رنگ خاص نیست و بازشدۀ آن ممکن است حتی تا چهل متر طول داشته باشد. عمّامه شکل متمایزی از پوشش سر است که در سراسر کشورهای حوزۀ آسیای جنوبی و مرکزی و شمال و غرب آفریقا به چشم می‌خورد. البته این پوشش در هر کدام از این مناطق به سبک و به دلایل مختلفی مورد استفاده قرار می‌گیرد.
اما از میان تمام کسانی که عمامه بر سر می‌گذارند، این سیکها هستند که عمامه را به نام خود کرده‌اند.
در آیین سیک پنج اصل اساسی وجود دارد که هر سیک ملزم به پیروی از آن است:
1. کوتاه نکردن مو و جمع کردن موها در داخل عمامه؛
2. بر دست کردن دستبندی گرد و فولادی که نماد قدرت و اتّحاد است؛
3. داشتن یک شمشیر سنّتی برای تأکید بر قدرت رزمی؛
4. همراه داشتن یک شانۀ کوچک چوبی برای مرتب کردن موی سر که نماد نظم و پاکیزگی است؛
5. پوشیدن شلوارکی از جنس پنبه که نشانۀ پاکدامنی و آمادگی برای مبارزه است.
این پنج اصل را گورو گوبیند سینگ، آخرین گوروی آیین سیک در سال 1699 مقرّر کرد. از میان این موارد، جمع کردن مو در عمامه به بارزترین نماد آیین سیک تبدیل شده است.
آیین سیک در سال 1469 توسط گورو نانک که در خانواده‌ای هندو چشم به جهان گشوده بود پایه‌گذاری شد. در آن زمان استفاده از عمامه نماد جایگاه فرد در جامعۀ هند بود و آموزگاران معنوی (مثل گورو نانک و بقیۀ 9 گوروی آیین سیک) و همچنین اشرافیون و قشر متموّل جامعه همگی از عمامه استفاده می‌کردند. داشتن موی بلند نیز نماد قداست و قدرت معنوی محسوب می‌شد. لذا گورو گوبیند سینگ به پیروانش دستور داد که عمامه بر سر بگذارند و هیچ‌وقت موی سر خود را کوتاه نکنند تا بدین ترتیب یک هویت متمایز و منحصربه‌فرد برای سیکها تعریف شود و از طرف دیگر، سیکها قدرت معنوی پیدا کنند و این ذهنیت در آنها تقویت شود که همۀ آنها در چشمان خداوند شرافتمند و با هم برابر هستند.
امروز آیین سیک پنجمین دین بزرگ جهان است و حدود 27 میلیون سیک در جهان وجود دارد که اکثریت آنها در پنجاب زندگی می‌کنند. البته همۀ پیروان آیین سیک از عمامه استفاده نمی‌کنند و بعضاً سیک‌های لیبرال‌تر این اصل را زیر سؤال برده‌اند که عمامه بر سر گذاشتن یکی از شروط الزامیِ سیک بودن است. آیین سیک نیز همانند همۀ ادیان دیگر به دو جریان ارتدوکس و غیرارتدوکس تقسیم می‌شود و افرادی که زیرمجموعۀ هریک از این دو گروه قرار می‌گیرند، هر یک دیدگاه‌های مختلفی دربارۀ نحوۀ التزام به دین خود دارند.
از بعد از واقعۀ یازده سپتامبر، بعضاً سیکها به خاطر عمامه و ریششان با مسلمانان، طالبان و داعشی‌ها اشتباه گرفته شده و لذا آماج جرائم نفرت واقع شده‌اند.
آیین های خود ساخته فاقد ارزش بوده و هر یک به شکلی عده ای را گمراه می سازند.
وقتی عقل و فهم را کنار بگذارند ، آنگاه به جای توحید و اطاعت از خالق و نگهدارنده عالم ، به سوی انواع فریب ها روی می آورند و زندگی و آینده جاودانه خود را تباه می سازند. از جمله آین انحرافات می توان موارد زیر را نام برد: بت پرستی ، گاو پرستی ، خود پرستی ، شخص پرستی ، چند گانه پرستی و ………
قرار دادن نام های پوچی مانند سکولاریسم و …..ماهیت آنها را تغییر نمی دهد.
وقتی الگو های پاک و برگزیده خدا را کنار بگذارند ، آنگاه به جای درس آموختن از پیامبر(ص) و معصومین(ع) به سوی انواع فریبکاران روی می آورند .
الان اینایی که گفتی شخص پرستی نیست ؟
عزیز من آیین خود ساخته سیک که تلفیقی از آیین اسلام و هندو استیک آیین توحیدی و مبتنی بر پرستش خدای یگانه است . همین طور سیک ها به مانند مسلمانان شراب را حرام می دانند . اما برخلاف مسلمانان به زنده شدن پس از مرگ معتقد نبوده و مثل هندوها قائل به تناسخ هستند .
دقیقاً چیزهایی را که باعث انحراف و تباهی دانستی را در چند سطر آخر بهش در اعتقاد خودت تاکید کردی. خودبرتر بینی، شخص پرستی و تکبر….
نماد این فرقه چقدر برای ما ایرانی ها آشناست؟
دبن سیک یک اسلام روشنفکرانه و تجدید نظر شده است تا با فرهنگ هماهنگ باشد. خود گورو نانک شاگرد کبیر عارف بزرگ مسلمان بوده، با زبان فارسی و عرفان ایرانی هم آشنا بوده و آثار خود را هم به فارسی نوشته.
همین کار را امروز شاگردان پوپر و‌دیگر متفکران غربی با اسلام می کنند، اینان نیز به دنبال یک اسلام تجدید نظر شده اند. اسلامی سکولار، اسلامی سازگار با اومانیسم غربی. اینان نیز به زبان غربی می نویسند و با فرهنگ غرب می امدیشند. از این نظر با هم شباهت تام دارند.
دوست عزیز وقتی دینی از دین دیگر مشتق شده باشد و مثلا مترقی باشد لزوما باید دینی که از آن مشتق شده باشد را تایید کرده باشد ، سابمرژن ها دین اسلام قرآن و حضرت محمد و تاریخ اسلام را قبول دارند ولی سیکها اسلام و قرآن و … را قبول ندارند پس سیک یک دین مترقی نیست.
خوب دین اسلام هم الگو براداری شده از دین یهودیت و مسیحیت هست که نصبت به شرایت منطقه اعراب اصلاحاتی توش انجام شده پس یعنی اسلام هم دین مترقی نیست؟؟
برادرمن اسلام موسی وعیسی رابه رسمیت میشناسه وقبول داره ولی سیکها قران وپیامبرراقبول ندارن درضمن قران کامل کننده تورات وانجیل هست
سلام.اگرواقعا به خدا ایمان داشته باشند وعمل صالح انجام بدهند.از بعضی مسلمانانی که فقط نام مسلمانی رایدک می کشند وار آموزه های اسلام دور مانده اند.بهترند.واقعا تحقیق خوبی بود.اگر در مورد نحوه عیادتشان توضیحی می‌دادید خیلی خیلی عالی بود.متشکرم از زحمات شما.
سلام.
از اینکه مطالب من رو به هر دلیلی نمیگذاریدممنونم.
اگه امکان داره در مورد نحوه عبادت این گروه ،توضیحاتی بدهید.متشکرم.
این آیین از زندگی کودکی که مادر مسلمان و پدر هندو بوده بوجود آمده. پیامبر این دین به مکه مدینه و شهرهای مذهبی رفته و مطالعه و ذهد داشته ولی نهایت از نوشتارهای قرآن و هندوها مطالبی را گرفته و در دوران شاه هند که مسلمان بوده و تمام ادیان را تحت فشار قبول اسلام قرار داده بوده استفاده کرده و باعث جذب مجوس ها و هندوها شده. و علت اصلی پیدایش و رشد آن به زور گویی آن دوره شاه مسلمان برمیگرده.
بعد از اسلام دیگه پبامبری نیومده .سیک ها یکی از دلایل شکست قیام مردم هند علیه انگلیسی های غاصب بودند .این نشون میده فردی که ادعا میکنن سر دسته شون یک انگلیسی هندی بوده .
متاسفانه این سیک ها هنوزم عامل اختلاف بین هندو ها و مسلمانان هند هستند .این جماعت گاندی رو به قتل رسوندن .
نتیجه : ما حضرت موسی و عیسی و تورات و انحیل واقعی قبول داریم اما اینها رو نه
اینها انحرافن