تضعیف دولت روحانی به نفع نظام نیست

دولت روحانی می توانست اهل جنجال آفرینی، تنش زایی و ماجراجویی ـ مشابه آنچه بعضا در دولت اصلاحات و چهار ساله دوم دولت قبل دیده می شد ـ باشد که از جهاتی می تواند منافعی نیز برای دولت و جریان سیاسی وی داشته باشد، اما این اتفاق نیفتاده است و همین امر هم موجب دلخوری برخی از اصلاح طلبان از وی بوده است.

وقتی دکتر روحانی رای آورد و رییس جمهور شد، در مصاحبه ای گفتم با وجود آن که به روحانی رای ندادم اما انتخاب وی را بهترین تقدیر خداوند برای جمهوری اسلامی می دانم و دلایل این حرف را به اجمال در آن مصاحبه بیان کردم . اکنون با گذشت بیش از یک  سال از ریاست جمهوری آقای روحانی، همچنان بر این باور هستم و معتقدم دولت روحانی در مجموع فارغ از انتقاداتی که بعضا به آن وارد است، یار و یاور نظام جمهوری اسلامی و عاملی در جهت ثبات داخلی و خارجی نظام و تثبیت شرایط روحی و روانی جامعه ـ که نیاز اساسی امروز جامعه ما است ـ بوده است. دولت روحانی می توانست اهل جنجال آفرینی، تنش زایی و ماجراجویی ـ مشابه آنچه بعضا در دولت اصلاحات و چهار ساله دوم دولت قبل دیده می شد ـ باشد که از جهاتی می تواند منافعی نیز برای دولت و جریان سیاسی وی داشته باشد، اما این اتفاق نیفتاده است و همین امر هم موجب دلخوری برخی از اصلاح طلبان از وی بوده است.
 

روحانی در سیاستهای کلی و اساسی نظام اگر هم کاستی هایی داشته باشد اما هرگز در مقابل آنچه در توصیه های مقام معظم رهبری مطرح می شود، ایستادگی و مقاومت نکرده است و شخص رییس جمهور بارها بر آنها تاکید کرده است. مواضع رییس جمهور و وزرات خارجه در باره حوادث اخیرغزه، فاصله فکری دولت را از برخی عناصر اصلاح طلب نشان داد. در سیاست های اقتصادی کاملا مشهود است که مصلحت کلان نظام و جامعه و نه پوپولیسم و عوام فریبی مد نظر دولت است و این نشانه ای مهم بر سلامت جهت گیری اقتصادی دولت است. بر این اساس هیچ دلیل موجهی برای تضعیف دولت وجود ندارد و بهترین گزینه، همراهی و تقویت دولت برای برداشتن گامهای اساسی تر برای رفع مشکلات متعدد کشور است.
 

اصولگرایان منتقد دولت روحانی باید متوجه باشند که شکست دولت روحانی در ذهنیت جامعه بعید است اذهان را متوجه یک بدیل اصولگرا کند بلکه شانس تقویت جریان افراطی اصلاحات را در انتخابات مجلس و ریاست جمهوری افزایش خواهد داد. بدیهی است مقصود از این نوشتار این نیست که نباید از دولت کنونی انتقاد کرد و چشم بر ضعفها و خطاهای آن بست اما باید متوجه باشیم ظرفیت جامعه برای تحمل تنشهای سیاسی و نزاعهای بی حاصل بین دو جناح حدی دارد و نمی توان مطمئن بود که تسلسل باطل به قدرت رسیدن یک جناح بر اثر شکست فضیحت بار جناح دیگر ( که معمولا جناح غالب جناح مغلوب را متهم به فضیحت و فساد و ناکارآمدی و … می کند) برای همیشه ادامه پیدا کند. البته حتی اگر تداول این گونه ای قدرت در کشور همچنان ادامه دار باشد هرگز نباید از تبعات سوء فرهنگی و اجتماعی و اعتقادی و اخلاقی آن برای جامعه و مردم غافل بود و باید همیشه این سخن امیرالمؤمنین علیه السلام را به یاد داشت که الغالب بالشر مغلوب.
 

جناحهای دلسوز کشور و نظام باید به مکانیسمی بیاندیشند که چرخش قدرت با کمترین تلفات اخلاقی و سیاسی همراه باشد و هر دو جناح به گونه ای عمل کنند که مردم بین خوب و خوبتر و نه بین بد و بدتر را انتخاب کنند. جامعه امروز ما نیازمند عقلانیت، اعتدال، استدلال، کارآمدی با حفظ قدر مقدور و حد میسور ارزشها و آرمانها است.

وبلاگ نویسنده در خبرآنلاین
دولت روحانی می توانست اهل جنجال آفرینی، تنش زایی و ماجراجویی ـ مشابه آنچه بعضا در دولت اصلاحات و چهار ساله دوم دولت قبل دیده می شد ـ باشد که از جهاتی می تواند منافعی نیز برای دولت و جریان سیاسی وی داشته باشد، اما این اتفاق نیفتاده است و همین امر هم موجب دلخوری برخی از اصلاح طلبان از وی بوده است.مهدی نصیری

مطالب مرتبط
درج دیدگاه

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.