نقش آمریکا و غرب در نگون‌ساری بهار عربی و بحران پناه‌جویان در گفتگو با نوام چامسکی

نوام چامسکی، فیلسوف، زبان‌شناس و فعال آمریکایی، و یکی از مشهورترین متفکران معاصر جهان است. پایگاه قنطره در گفتگو با او، نظرش را درباره میراث سیاسی باراک اوباما در خاورمیانه و جنگ سوریه و بحران پناه‌جویان در اروپا پرسیده است. او که یکی از منتقدان مهم سیاست‌های آمریکا به شمار می‌رود، معتقد است که آمریکا و هم‌پیمانانش مهم‌ترین دشمن انقلاب‌های بهار عربی و عامل اصلی بحران پناه‌جویان هستند، و این در حالی است که کم‌ترین مسؤولیت را در این زمینه به عهده نمی‌گیرند.

 ــ اکنون که دوران ریاست جمهوری باراک اوباما رو به پایان است، از سخنرانی تاریخی او در قاهره چه چیزی باقی مانده است؟ به طور کلی، سیاست‌های او را در خاورمیانه چگونه ارزیابی می‌کنید؟
نوام چامسکی: سخنرانی قاهره حتی در آن زمان برای من بی‌معنا بود. امید زیادی به آن نبسته بودم و اکنون می‌بینم که به درستی درباره آن قضاوت می‌کردم. در دوران اوباما، جنگ بدشگونی مانند جنگ عراق که زشت‌ترین رخداد این قرن است، صورت نگرفت و این نقطه مثبتی در سیاست خارجی او به شمار می‌رود. همچنین می‌توان توافق او با ایران را رخدادی به شدت مثبت و نیکو قلمداد کرد. هرچند می‌شد بسیار زودتر به این توافق دست یافت؛ ولی به هر حال، رسیدن به یک توافق بهتر از عدم آن است.
اما میراث اوباما در خاورمیانه، حملات هواپیماهای بدون سرنشین است که موضوع جدیدی را در تروریسم دولتی ایجاد کرده است. من فکر می‌کنم در آینده شاهد رشد و توسعه فراوانی در این زمینه در تمام جهات خواهیم بود. تنها فناوری این هواپیما نیست که در آینده توسعه می‌یابد؛‌ بلکه در سال‌های بعد خواهیم دید که این فناوری به کار بسیاری از گروه‌های تروریستی نیز خواهد آمد. در رابطه با انقلاب‌های بهار عربی، اوباما مانند بسیاری از هم‌پیمانانش، تا جای ممکن از دیکتاتورهای منطقه حکایت کرد. افزون بر این، اوباما و هم‌پیمانان او تمام تلاش خود را کردند تا نظام‌های سابق را پس از انقلاب‌های صورت گرفته در منطقه خاورمیانه، دوباره به قدرت بازگردانند.

ــ همچنان در مصر و به ویژه در سوریه، شاهد همان دیکتاتورهای وحشی عربی هستیم. آیا فکر می‌کنید که بهار عربی به طور کامل شکست خورده است؟
نوام چامسکی: در حقیقت، هنوز نمی‌توان چنین نظری داد. موفقیت‌هایی به دست آمد؛ و لیکن اکنون شاهد عقبگردهایی هستیم. تغییرات مهمی رخ داد که می‌توانست آغاز و بنایی برای حرکتی باشد. به عنوان مثال، جنبش کارگری مصر که نقش رهبری مهمی در انقلاب‌های بهار عربی داشت، موفق به کسب دستاوردهای مهمی شد. با این حال فکر نمی‌کنم دیکتاتوری سیسی بتواند مشکل بزرگی از مصر را حل کند.
بهار عربی تنها یک گام در راه جنبش آزادی و دموکراسی‌خواهی بود که در سال‌های اخیر شاهد آن هستیم. اما در سوریه، سناریوی دیگری جریان دارد. این کشور به تخریب و ویرانی خود مشغول است و هر تلاشی که برای توقف این فاجعه صورت می‌گیرد، به گسترش آشوب دامن می‌زند. کاهش خشونت، تنها چیزی است که اکنون در سوریه به آن نیازمندیم.

ــ به نظر شما، آمریکا تا چه اندازه در فرآیند خودویرانی در سوریه نقش دارد؟
نوام چامسکی: نظر دادن در این زمینه دشوار است. نظام اسد با وحشی‌گری مسؤول بخشی از این اتفاقات خشونت‌بار است. دولت اسلامی (داعش) نیز بخش دیگری از جریان خشونت را پدید آورده است. جبهه النصره هم که نماینده سازمان القاعده در سوریه است، تفاوتی جدی با تشکیلات دولت اسلامی ندارد و بسیاری از جریان‌های فعال در سوریه پیوند استواری با آن دارند.
گروه‌های کُرد در دفاع از سرزمین‌های خود موفق عمل کردند و توانستند نظام منسجمی را میان خود پدید آورند. همچنین گروه‌های متعدد دیگری مانند شبه‌نظامی‌های محلی و بخش‌هایی از جنبش اصلی اصلاحات و بسیاری از نیروهای دموکراسی‌خواه دیگر نیز در جریان رویدادهای سوریه حضور دارند. اما نمی‌توان فهمید که این گروه‌ها تا چه میزان نقش‌آفرین هستند. کارشناسان از جمله رابرت فیسک، خبرنگار کهنه‌کار بریتانیایی در خاورمیانه، معتقدند که این گروه‌ها نقش چندانی در جریان اتفاقات سوریه ندارند. با این حال، دیدگاه متضادی نیز وجود دارد که می‌گوید سوریه، آمیزه‌ای از گروه‌های متفاوت بسیاری است. لذا در حال حاضر نمی‌توان به بیش از گام‌‌های کوچکی برای رسیدن به آتش‌بس یا توافقی کوچک اندیشید. این رویداد دردآور خواهد بود ولی بهتر از خودکشی فعلی است.

ــ بسیاری از ناظران سیاسی توافق اتمی آمریکا و قدرت‌های جهان با ایران را بزرگ‌ترین موفقیت دولت اوباما می‌پندارند. اما برخی دیگر فکر می‌کنند که این توافق می‌تواند به رقابت‌های اتمی در میان دیگر کشورهای عربی و سنی دامن زند. شما چرا فکر می‌کنید که این توافق موفقیت‌آمیز بوده است؟
نوام چامسکی: درست است؛ فکر می‌کنم این توافق موفقیت‌آمیز بود؛ لیکن این موضوع به درستی تبیین نشده است. بایسته و شایسته است در این موضوع خاص، به افکار عمومی در جامعه ایرانی و عربی توجه شود و دیدگاه عموم مردم را درباره اثر این توافق در ایجاد منطقه‌ای عاری از سلاح هسته‌ای جویا شد. اوباما وعده انجام چنین کاری را داده بود.
این توافق حداقل یک گام به جلو بود. ما ــ سازمان اطلاعات آمریکا ــ به طور قطع نمی‌دانستیم که ایران واقعا به دنبال ساخت سلاح هسته‌ای بود. هرچند که غنی‌سازی اورانیوم می‌توانست ایران را برای ساخت سلاح هسته‌ای آماده کند، ولی باید باانصاف بود و پذیرفت که بسیاری از کشورهای جهان، چنین توانایی را دارند و با این منطق، هر کشوری که فناوری هسته‌ای دارد، می‌بایست سلاح هسته‌ای هم داشته باشد. به هر حال، من به طور کلی فکر می‌کنم این توافق گامی به جلو بود.

ــ آیا دولت آمریکا توانست موفقیت قابل توجهی در درگیری‌های خاورمیانه کسب کند؟
نوام چامسکی: به طور کلی هیچ کاری نتوانست انجام دهد و در جدال اسرائیلی ــ فلسطینی بهبودی مشاهده نمی‌شود. با صرف نظر از ادعاهای تبلیغاتی، و با توجه به آن چه در عمل رخ داد، می‌بینیم که دولت اوباما بیشتر از دیگر دولت‌های آمریکا از گسترش شهرهای اسرائیلی حمایت کرد، و این در حالی بود که دیگر کشورها با شهرک‌سازی‌های غیر قانونی مخالفت می‌کردند. ایالات متحده هنوز هم از این موضوع حمایت می‌کند. واشینگتن حامی و پشتیبان نظامی، دیپلماتیک، اقتصادی و حتی ایدئولوژیک اسرائیل در ادامه دادن به شهرک‌سازی است.
یکی از مهم‌ترین اقدامات اوباما در این زمینه که مورد توجه فراوان افکار عمومی نیز قرار گرفت، وتوی قطع‌نامه شورای امنیت سازمان ملل در فوریه سال 2011 بود. این قطع‌نامه محدودیتی برای شهرک‌سازی ایجاد می‌کرد؛ اما اوباما مدعی بود که مانعی برای صلح است و آن را وتو کرد. حکومت ایالات متحده اکنون مشغول مذاکره با نتانیاهو برای افزایش کمک مالی به اسرائیل است که در واقع به گسترش شهرک‌سازی‌ها خواهد انجامید. همین چند وقت قبل بود که حملات وحشیانه اسرائیل به غزه با حمایت و پشتیبانی ایالات متحده صورت گرفت.

ــ امروزه شاهد هستیم که جنبش‌های ملی‌‌گرا و راست افراطی به طور فزاینده‌ای در اروپا گسترش می‌یابند. آنان به ویژه در موضوع پناه‌جویانی که از خشونت و توحش گسترده در خاورمیانه و دیگر نقاط جهان فرار می‌کنند، به نفرت‌پراکنی و تبلیغات علیه اسلام می‌پردازند. آیا فکر می‌کنید این نیروهای اجتماعی سرانجام موفق خواهند شد خواسته‌ خود را بر اکثریت تحمیل کنند؟
نوام چامسکی: بحران پناه‌جویان، پیامدهای سیاسی وحشتناکی دارد. به عنوان نمونه، گروه نازی جدیدی در اتریش، در آستانه پیروزی نهایی سیاسی قرار دارد. این در حالی است که اتریش میزبان تعداد زیادی از پناه‌جویان نبوده است. به باور من، سوئد یکی از کشورهای پیشگام اروپایی در زمینه استقبال از پناه‌جویان بود و خود به تنهایی چیزی بین 150 هزار تا 160 هزار پناه‌جو را پذیرفت. جالب است بدانید که جمعیت سوئد،‌ تنها ده میلیون نفر است که با این توصیف، یک و نیم درصد آنان را پناه‌جویان تشکیل می‌دهند.
البته این رقم در مقایسه با کشورهای دیگری مانند لبنان، بی‌ارزش است. آماری از تعداد پناه‌جویان در این کشور فقیر در دست نیست؛ لیکن نزدیک به 40 درصد از ساکنان آن را، پناه‌جویان تشکیل می‌دهند و 25 درصد این پناه‌جویان از سوریه گریخته‌اند. همین وضعیت در اردن نیز جریان دارد. اروپا در مقایسه با اردن و لبنان تقریبا هیچ کاری نکرده است.
اما پناه‌جویان به طور کلی از کجا می‌آیند؟ بیشتر پناه‌جویان، شهروندان کشورهای خاورمیانه هستند و گروهی نیز از آفریقا می‌آیند. اروپا حضور دیرینه‌ای در آفریقا داشته است. قرن‌های گذشته با غارت و تخریب آفریقا توسط اروپاییان همراه بوده است. پیامدهای حضور مخرب اروپاییان در آفریقا همچنان تا به امروز وجود دارد و این یکی از دلایلی است که باعث شده مردم از آفریقا به اروپا بگریزند.
اما در مورد خاورمیانه، می‌توان دلایل فراوانی را برای سیل مهاجرت مردم برشمرد. تهاجم آمریکا و بریتانیا به عراق که باعث ویرانی کامل دولت آن شد، یکی از مهم‌ترین دلایل فرار مردم از این منطقه است. عراقی‌ها به طور مستمر از کشورشان فرار می‌کنند، به ویژه به خاطر جنگ‌های فرقه‌ای که پیش از حمله آمریکا و بریتانیا وجود نداشت. با ریز‌بینی به راحتی درمی‌یابیم که سیاست‌های برخی کشورها در طول تاریخ، باعث افزایش موج مهاجرت از خاورمیانه شده است که آمریکا، بریتانیا و برخی کشورهای اروپایی از جمله آنان هستند.

مطالب مرتبط
درج دیدگاه

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.