آیا عنوان “وهن دین” میتواند مستند حرمت باشد؟
سیدجعفر شیرازی
“قمهزنی وهن دین است، وهن دین حرام است، پس قمهزنی حرام است.” یکی از استدلالهای مخالفان اجرای تطبیر و قمهزنی این استدلال است؛ استدلالی که برخی به آن انتقاد دارند. حجتالاسلام والمسلمین سیدجعفر شیرازی در انتقاد به کبرای این استدلال، این نتیجهگیری را نادرست میدانند. گزارش زیر سخنرانی ایشان دراینباره است که از عربی به فارسی برگردان شده و در اختیار دینانلاین قرار گرفته است:
در کلمه «وهن دین» پنج احتمال وجود دارد که هیچکدام از این احتمالات مستند حکم خدا نمیتواند باشد:
احتمال اول: وهن خود دین صورت پذیرد، به معنای اینکه دین ضعیف یا نابود شود. این احتمال از پایه صحیح نیست و خلاف قرآن و احادیث متواتر است. خدای متعال میفرماید: «وکلمه الله هی العلیا» و در حدیث نبوی آمده: «الاسلام یعلو ولا یعلی علیه». لذا دین خدا همیشه اعلی و قوی بوده است و هیچ چیزی باعث ضعف دین خدا نمیشود و فرقی در قوت دین بین روز فتح مکه و بین روز پناه به غار نیست.
احتمال دوم: مراد وهن مسلمین باشد که البته مسلمانان گاهی ضعیف و گاهی قوی هستند. دراینباره باید گفت سبب ضعف مسلمین عمل نکردن به احکام الهی است. میفرماید: «ومن اعرض عن ذکری فان له معیشه ضنکاً؛ هرکس که از ذکر خدا روی گرداند دارای زندگی سختی خواهد شد.» لذا عمل کردن به احکام خدا و تطبیق شعایر خود سبب قوت مسلمین است، زیرا منشأ ضعف مسلمین ترک احکام خداست، نه تطبیق آن. عمل به واجبات چون اجرای حدود، یا عمل کردن به مستحبات چون شعایر حسینی، یا عمل کردن به مباحات هیچ کدام باعث ضعف نیست. آنچه باعث ضعف است پشتپازدن به احکام خدا و پشتسرانداختن آن احکام است.
احتمال سوم: مراد از وهن مسخره کردن باشد. پر واضح است که مسخره کردن هیچگاه ملاک حکم شرع نیست و اصلاً باعث حرمت حلالی نمیشود، چه برسد به مستحب یا واجب. تمامی پیامبران مورد تمسخر کفار قرار میگرفتند. قرآن کریم میفرماید: «یا حسره علی العباد ما یأتیهم من رسول الا کانوا به یستهزئون؛ حسرت باد بر بندگانی که هر فرستاده خدا را که میآمد به استهزاء میگرفتند.» در آیهای دیگر میفرماید: «ان الذین اجرموا کانوا من الذین آمنوا یضحکون» که البته دلالت دارد که اگر روزی کفار ما را مسخره نکردند باید در ایمان و دین خود شک کنیم. نیز میفرماید: «ولن ترضی عنک الیهود ولا النصاری حتی تتبع ملتهم؛ هیچگاه یهودیان و مسیحیان از تو راضی نخواهند شد مگر آنکه پیرو ملتشان شوی.» پس نباید به دنبال جلب رضایت آنان باشیم.
احتمال چهارم: مراد از وهن تشنیع باشد، یعنی اینکه کار ما را زشت و شنیع پندارند. آیا تشنیع آنان باعث حرام شدن حلالی میشود؟ جواب این است که آنها بسیاری از احکام مسلّم اسلام را شنیع میدانند و با این حال این احکام تغییر نمیکند. برای نمونه چند مورد را ذکر میکنیم:
1. حدود شرعی، قطع دست دزد، سنگسار زانی محصن و… از نظر جهان امروز بسیار شنیع و زشت شمرده میشود و اگر موردی تطبیق شود، دادوهوار آنان به آسمان برمیخیزد، اما حکم خدا با تشنیع آنان اصلاً تغییر نمیکند. آیا باید برای خشنودی آنان احکام حدود را تعطیل کنیم؟ اگر تعطیل کردیم نصّ آیات قرآن را چه کنیم؟ آنان اسلام را دین توحش میپندارند و قرآن کریم را سبب آن توحش، حال برای خوشآمدگویی آنان نص قرآن را چه کنیم؟ تحریف کنیم؟
2. حقوق زن از اهم مسائل در غرب است، غربیها حجاب را از مصادیق توحش و ستم به زنان میدانند. حجاب را چه کنیم؟ حال اگر حجاب را منع کردیم چون وهن دین است آیه حجاب را چه کنیم؟ آیه «فاضربوهن» را چه کنیم که اکنون هرگاه که غربیها بخواهند به اسلام حمله کنند این آیه را ذکر میکنند که اسلام و قرآن، زدن زنان را مشروع جلوه داده است؟ ارث زنان را چه کنیم که به نص قرآن نصف ارث مرد است؟ دیه زن را چه کنیم که نصف دین زن است؟ تشنیع غربیها بر این مسائل بسیار زیادتر است از تشنیع بر شعایر حسینی! اگر تشنیع آنها ملاک برای دست برداشتن از احکام خدا نمیتواند باشد خود این دلیل است که تشنیع اصلاً ملاک بر تحریم حلال هم نمیتواند باشد.
3. جهاد از احکام مسلم اسلام است، آنها جهاد علیه اسرائیل را کار تروریستی تلقی کرده و مسلمانان را به تروریست بودن و اسلام و قرآن را پایهگذار ترور و تروریست میپندارند و چقدر در رسانههایشان از این جهت اسلام و مسلمین را تشنیع میکنند. حال جهاد را چه باید کرد؟ اگر جهاد را لغو کردیم آیات جهاد را چه باید کرد؟
4. اسلام اجازه ارتداد را نمیدهد و اگر کسی مرتد شد قتلش واجب، همسرش از او جدا، اموالش بین ورثهاش تقسیم میگردد. خود همین مسئله چه جنجالی علیه اسلام در غرب راه انداخته است! حال برای اینکه تشنیع علیه ما نکنند این احکام خدا را تعطیل کنیم؟
5. اصل حکم رق و متفرعاتش
6. مواردی دیگر از مباحات مانند تعدد زوجات، تزویج صغیره و ااستمتاع از وی، تحلیل اماء، اصل حکم رق و متفرعاتش و دیگر موارد.
خلاصه کلام اینکه تمدن اسلامی با تمدن غربی اختلاف جوهری دارد و غربیان خیلی از احکام خدا را شنیع حساب می کنند. با این حال خدای متعال هیچ تعارف ندارد و حق و حقیقت را بیان کرده چه در قرآن و چه در سنت پیامبر صلی الله علیه وآله و ائمه اطهار علیهم السلام. خود این دلیل است که نظر کفار در احکام تأثیری ندارد.
وهابیان نیز اگر در سایتهای خود عکسهای برخی عزاداریها را میگذارند و با آن امور شیعیان را معرفی میکنند، این هیچ سببی برای منع ان عزا نخواهد بود؛ زیرا این وهابیان بر تمامی اقسام عزا اشکال دارند و تشنیع میکنند؛ زنجیرزنی، سینهزنی، گریه و… را نیز شنیع دانسته و در رسانههایشان به همه این شعایر خرده میگیرند و مسخره میکنند که البته بیشتر اشکال آنان در موضوعاتی چون ازدواج موقت، زیارت قبور ائمه، سجده بر مهر و… است.
احتمال پنجم: اینکه مراد از وهن این باشد که کفار از اسلام زده شوند و همین مانع داخل شدن آنان در اسلام شود!
باید بگوییم که ما تا به حال نشنیدیم و ندیدیم که شعایر حسینی مانع داخل شدن مردم به اسلام باشد. چیزی که مانع داخل شدن بسیاری از کفار به اسلام است، تبلیغات ضعیف مسلمانان، شبهات و اشکالات کفار در حدود شرعی، در حقوق زن، در آزادی عقیده، در جهاد و غیره است که باید پاسخ داده شود، آن هم با زبانی که آنان بفهمند. تبلیغ نکردن صحیح یا کمکاری باعث بقای بسیاری از کفار بر دینشان شده است، نه شعایر اسلام یا شعایر حسینی، اگر کافری فلسفه رمی جمرات را نمیداند باید برای او تبلیغ و توضیح داد نه اینکه رمی جمرات را تعطیل کنیم که در حالت تبلیغ نکردن تعطیل کردن احکام فایدهای نخواهد داشت. همچنین اگر کافری فلسفه شعایر حسینی را نداند علاج به توضیح و تبلیغ است، نه منع و تعطیل.
نتیجه آنکه وهن ملاک برای حکم نیست، حتى در احکامی که اقتضایی نباشد؛ زیرا اگر ملاکیتی داشت با ملاکات احکام اقتضائی تزاحم میکرد و در این صورت باید بحث از اهمالملاکین میکردیم. حال آنکه در موارد مذکور با وجود معنای سوم، چهارم و پنجم، فقها ملتزم به حکم شدهاند، بدون آنکه بحث از تزاحم و ترجیح اقویالملاکین کنند.
مگر قمه زنی هم جزو شعائر الله است؟ اول ثابت کنید که قمه زنی از شعائر دینی و الاهی است، بعد نوبت به این احتمالات میرسد. آیا امام معصومی را سراغ دارید که قمه زده باشد؟
بنا بر نقلها، امام زمان (ع) هم میفرماید: “لأبکینّ علیک بدل الدموع دما”؛ یعنی اگر اشکهایم خشک شد، بجای آنها خون گریه میکنم. حضرت نمی فرماید که اگر اشکهایم خشک شد، قمه میزنم! ما شیعه ایم و رفتار امام را الگوی عمل میدانیم. اگر امام معصوم قمه بزند، شاید بتوانیم آن را برای خود الگو حساب کنیم.
خلاصه اینکه شعائر دینی بودن قمه زنی مشکوک است. هر رسمی که طی قرنها میان مردم باب شده که دینی نیست و ربطی به دین ندارد که شعائر دینی باشد. قیاس قمه زنی به مواردی که در احتمالات بالا ذکر شده، بیجاست.
شعائر حسینی مصادیق زیادی دارد و هر قومی به یک شکل انرا انجام میدهند اگر درباره جزء شعائر بودن یا نبودن قمه زنی شک دارید یک سال عاشورا به زیارت امام حسین ع مشرف شوید تا باور کنید این عمل هم صورتی از عزاداری است.
هیچ کدام از عزاداریهای رایج کنونی را ائمه اطهار انجام نمیدادند پس اگر میخواهید الگو بگیرید همه انواع عزاداری را نفی کنید. چه فرقی بین قمه زنی، زنجیرزنی، سینه زنی، برداشتن علمات و غیره است؟!
هر روشی که از سیره و سنت معصومین ناشی نشده باشد و نه فقط از طرف بیگانگان بلکه از جانب طرفداران مذهب نیز نشانه بی خردی و وهن دین و مذهب باشد ممنوع و بدعت است
همه مواردی که برشمرده اید، همان حکم را دارند و در سیره امامان نبوده اند. اینکه قمه زنی بیشتر محل بحث قرار گرفته بخاطر تندتر و خشن تر بودنش است. اینکه رسمی در طول زمان جا افتاده، دلیل بر شرعی بودنش نیست. مگر به غیر اینها نمیتوان عزاداری کرد؟ مگر مردم در عزای عزیزانشان این کارها را میکنند؟ عزاداری که به این چیزها نیست. میتوان سیاه پوشید و روضه خواند وگریه کرد ولو اینکه علم و زنجیر و قمه ای هم در کار نباشد.
اخیرا کلیپی از یک عرب پخش شده به نام “قمه زنی با کلاشینکف” که وی در جمع مردم اسلحه را زیر لباس خود برده و چند تیر به خود شلیک میکند و بر زمین می افتد و مردم به دورش جمع میشوند. آیا اگر دیگران هم از این الگو بگیرند و رواجش دهند میتوان آن را هم عزاداری حساب کرد؟
در باره احتمال پنج نشنیدن و ندیدن شما هم چیزی را اثبات نمی کند یک سفر کشورهای غربی بروید و عکس و فیلم قمه زدن را نشانشان دهید تا متوجه شوید که وهن یعنی چه؟؟و درابره اسلام و مسلمانان چه فکر می کنند انوقت حتما نظرتان عوض می شود
این استدلال ها برای دفاع از قمه زنی بسیار سست و مغالطه آمیز است. اگر ثابت می شد قمه زنی یا تطبیر جزء دین یا مذهب است، می شد برای آن همه هزینه ها را متقبل شد چون رضای پروردگار بر هر چیزی مقدم است ولی وقتی اصل مشروعیت یک عمل ثابت نیست و احتمال حرمت آن قوی تر از احتمال جواز آن باشد، چگونه می توان این استدلال ها را وارد دانست. عمل قصاص، حجاب اسلامی و امثال آن به حکم قرآن و روایات نبوی و ائمه(ع) ثابت است و برای همین هرچه هم دیگران به آن ایراد بگیرند، نباید کوتاه آمد اما تطبیر یا قمه زنی اینچنین نیست و عمل به آن با توجه به این که وهن مذهب است، اگر حرام نباشد، خلاف مصالح اسلام و تشیع است. خدای متعال وقتی جمله “راعنا” از سوی مسلمانان مورد سوء استفاده دشمنان قرار گرفت، بکار بردن آن جمله را تحریم کرد و فرمود:” قولوا انظرنا” چگونه قمه زنی که این همه باعث تمسخر و توهین به مذهب تشیع می شود، و دشمنان اسلام و تشیع بدان وسیله به تشیع حمله کرده و تشیع را یک مذهب خرافی، وحشی، خشن معرفی می کنند، چگونه چنین عملی جایز باشد در حالی که عزا داری با سینه زنی هم میسور است. به عبارت دیگر عمل عزا داری بدیل دارد که هم باعث اجر و احیای شعایر می شود و هم پیامد های منفی را ندارد و هم اینکه شائبه حرمت و مخالفت با حکم خدا را ندارد و به احتیاط نزدیک تر است. بنا بر این هم عقل حکم می کند که از قمه زنی اجتناب کنیم چون باعث وهن مذهب و سؤ استفاده دشمنان می شود و اقرب به احتیاط است و هم شرع چون با ترک آن عمل بصورت قطع عمل خلاف شرعی صورت نگرفته در صورتی که با انجام آن احتمال انجام عمل حرام(اضرار به نفس یا وهن مذهب و دین) وجود دارد.
کی گفته عمل قصاص یاحجاب اسلامی به حکم قران ثابت است تمام احکام به ضرورت ومصلحت زمان تغییر می کند به خدا همین افکار وکردار امثال شماها عین وهن وفرار ازاسلام است تنها فهمی ازاسلام الان درجوانان خریدار دارد که مطابق انسانیت ورحمانیت باشد اسلام ولایی وفقاهتی نتیجه ای جز نفرت نداشته….
از کی تا به حال قمه زدن جزء شعاعر الله شده؟