اکونومیست: امیر جدید قطر مسیری دشوار پیش رو دار

اگر قرار باشد فقط یک نفر در این دنیا طعم انتظار و بی تابی و ناکامی بلند مدت در رسیدن به تاج و تخت را چشیده باشد، آن یک نفر همان حمد بن خلیفه آل ثانی است. او به مدت دو دهه، زیر سایه پدرش قرار داشت و شخص شماره دو قطر به شمار می آمد. اما در یکی از روزهای گرم تابستان 1995، طاقتش تمام شد و به پدر از همه جا بی خبرش که آن موقع برای تعطیلات به سوییس رفته بود، اطلاع داد دیگر به خدمات حکومت ملوکانه وی نیازی نیست.

شفقنا برگردان فارسی گزارش مجله اکنومیست درباره امیر جدید قطر را منتشر کرده است. در این گزارش می خوانید: حالا شاید همین سمپاتی و همدردی با ناشکیبایی و کم طاقتی دوران جوانی باشد که باعث شده است حمد در روز 25 ژوئن اعلام کند قدرت را به پسر 33 ساله اش تمیم تفویض خواهد کرد. تصمیم امیر قطر، البته بسیار نامعمول و غافلگیر کننده بود. تغییر در پیکره و ساختار قدرت در طی دو قرن حکومت سلسله آل ثانی، امری بوده است که با رضایت و توافق به وجود نیامده است. در واقع، شمار بسیار معدودی از سلاطین عرب بوده اند که به خواست خود، قدرت را تفویض کرده اند. کافیست برای درک این موضوع، نگاهی به فهرست سلاطین سقوط کرده دنیای عرب از 1951 به این سو بیاندازیم:

در سال 1951 عبدالله اول در اردن ترور شد. در سال 52 فاروق در مصر در یک کودتا حکومت خود را از دست داد. در سال 58 فیصل دوم در عراق از حکومت خلع و به قتل رسید. در سال 62 امام البدر در یمن حکومت خود را به یک کودتا باخت. در سال 64، سعود در عربستان سعودی توسط برادرش از حکومت خلع شد. در سال 66 شخبوط آل نهیان در ابوظبی توسط برادرش از حکومت خلع شد. در سال 69 ادریس در لیبی در یک کودتا حکومت را از دست داد. در سال 70 سعید بن تیمور در امان توسط پسرش از حکومت خلع شد. در سال 72 احمد آل ثانی در قطر توسط پسرعمویش از حکومت خلع شد. در سال 75 فیصل در عربستان سعودی توسط برادرزاده اش کشته شد. در سال 95 نیز خلیفه آل ثانی در قطر به دست پسرش از حکومت خلع شد.

سن امیر جدید قطر، به زحمت به نصف سن جوان ترین همتای خود در شورای همکاری های خلیج فارس (شورایی متشکل از 6 رهبر کشورهای نفت خیز عربی در حوزه جنوبی خلیج فارس) می رسد.

دلایل دیگری هم هستند که احتمالا در تصمیم امیر قطر برای تفویض قدرت به پسرش نقش داشته اند. حمد بن خلیفه آل ثانی 61 ساله، سالهاست که از اصلاحات در هر نقطه از جهان عرب دفاع کرده است. او حتی در این راه، با دست و دلبازی هر چه تمامتر از انقلاب های لیبی و سوریه حمایت مالی کرده است. اما امیر قطر هرگز نتوانسته آن طور که در خارج از کشور از اصلاحات و تغییرات دموکراتیک حمایت می کند، در داخل نیز دست به اصلاحات دموکراتیک بزند. حتی در سیاست های خارجی برجسته و ممتاز وی گاه نشانی از تیرگی روابط با همسایه های بزرگتری مثل عربستان سعودی دیده می شود. فرزندش تمیم احتمالا در دوران 10 ساله ولیعهدی این ضرورت را حس کرده است که ناهمواری های سیاست خارجی قطر به ویژه در روابط با همسایه ها، نیاز به صاف شدن دارند.

به رغم ثروت بی اندازه و جمعیت اندک قطر، چالش هایی در مسیر مدیریت این جامعه همبسته و خاندان های عریض و طویل آن دیده می شود. (گفته می شود فقط خاندان آل ثانی به تنهایی، یک پنجم شهروندان کشور معادل 250 هزار نفر را تشکیل می دهد.) تغییر در راس حکومت قطر ممکن است در دیگر سطوح قدرت نیز منعکس و باعث شود مقاماتی که سال هاست در ساختار حکومت خدمت می کنند به آرامی و به دور از هر گونه تنش، به نفع جوانترها کنار بروند. در 25 ژوئن، نزدیکترین و قدرتمندترین چهره به حمد، یعنی برادر زاده اش حمد بن جاسم آل ثانی، که از سال 92 وزیر خارجه و از سال 2007 نخست وزیر قطر بوده است، از مناصب خود خلع شد. ( او همزمان هر دو سمت وزیر خارجه و نخست وزیری را عهده دار بود.)

امیر جدید قطر، برای ادامه مسیر پدرش، کارهای دشواری پیش رو دارد. در دوران حکومت 18 ساله پدرش، قطر شاهد تغییراتی جدی و حساس بود. در این دوران جمعیت قطر از نیم میلیون نفر به نزدیک به 2 میلیون نفر رسید که البته بیشتر آنها کارگران خارجی هستند. پیش از حکومت حمد، امیر نشین قطر به قایقی کوچک و اوراق می مانست که سعی داشت بر خلاف جهت رودخانه پارو بزند. قطر اگرچه از پول نفت بهره مند بود اما نمی توانست از ذخایر عظیم تر گاز طبیعی بهره برداری کند. دلیل اصلی این مساله نیز مانع تراشی های عربستان سعودی برای احداث خطوط لوله زمینی جهت صادرات گاز قطر بود.

با رسیدن حمد به حکومت، وی ریسک استقراض و وام های سنگین را به جان خرید تا یکی از بزرگترین تجهیزات و امکانات ذخیره سازی و صادرات گاز مایع طبیعی را احداث کند. این اقدام، نه تنها برای قطر استقلال (از توانایی های عربستان) را به ارمغان آورد، بلکه سود سرشاری را نیز عاید کشور کرد، به طوری که امیرنشین قطر از نظر سرانه درآمد سالانه برای هر نفر، به ثروتمندترین کشور دنیا تبدیل شد. در سال 96 حمد شبکه تلویزیونی الجزیره را راه اندازی کرد. این شبکه تلویزیونی ماهواره ای با گزارش های حرفه ای و تولیدات ماهرانه خود انقلابی در عرصه ژورنالیسم جهان عرب پدید آورد و توانست همچون چرخی برای اشاعه و تبلیغ نام و نشان قطر عمل کند. قطر ضمن آن که سعی داشت در عرصه سیاست خارجی، کمتر وابستگی ای به قدرت های بزرگ داشته باشد، تلاش می کرد از ثروت حاصل از نفت و گاز خود، برای سیاست های اقناعی و تطمیعی و همچنین اشاعه اهداف اسلامگرایانه نیز استفاده کند. حمد در عین حال توانست با دعوت از آمریکا برای احداث پایگاه های نظامی منطقه ای در مناطق صحرایی قطر، به نحوی حمایت و بیمه یکی از ابرقدرت های دنیا را برای کشورش خریداری کند.

نکته غافلگیر کننده این است که ما درباره افکار و اندیشه های امیر جدید قطر چندان نمی دانیم. او یکی از 24 فرزند پدرش است. مثل بسیاری از سلطان زاده های عربی در منطقه، او نیز در یکی از مدارس خصوصی بریتانیا تحصیل کرده است: مدرسه های “هارو” و “شربورن”. او همچنین یک دوره آموزش نظامی را در سندهورست انگلستان گذرانده است. سپس ریاست کمیته المپیک قطر را عهده دار شده است. او می تواند تانک براند و معروف است که بین سربازان زیر دستش، پاداش های قابل ملاحظه ای توزیع کرده است.

گمان می رود امیر جدید قطر، محافظه کار و مذهبی باشد. همچنین گفته می شود او دو همسر دارد. مادرش شیخه موزا، زنی امروزی و زیباست که حمد از بین سه همسرش، بیشتر به او توجه می کند. برای مدتی، یکی از برادران بزرگتر تمیم، ولیعهد بود. اما تمیم نیز وارد رقابت با برادرش شد. گفته می شود از بین این دو رقیب، یکی برای پیروزی بسیار دست به دعا برداشته بود و دیگری دست به کار شده بود و با ورق های در دستش به طرزی هوشمندانه بازی می کرد. ظاهرا آن که باهوش تر بوده، برنده شده است.

مطالب مرتبط
درج دیدگاه

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.