وزن کشی اندیشه‌ ذهن های ایرانی در موسسات خصوصی علوم انسانی

«دین آنلاین» با این عناوین اقتباسی، روزنامه «فرهیختگان» را مرور کرده است: «موسسات فرهنگی خصوصی در حوزه علوم انسانی، بستری مناسب برای وزن کشی اندیشه‌ ذهن های ایرانی»، «آیا فلسفه سیاست می‌تواند علوم انسانی و اجتماعی را از چنگال ایدئولوژی‌هایی چون لیبرالیسم نجات دهد؟» و «مصباح‌یزدی: لازم است مردم آثار اسلام را حتی درون ماشین‌های خود اجرا کنند»

موسسات فرهنگی خصوصی در حوزه علوم انسانی، بستری مناسب برای وزن کشی اندیشه‌ ذهن های ایرانی
روزنامه فرهیختگان در صفحه اندیشه، گزارش سجاد صداقت درباره موسسات فرهنگی و آموزشی خصوصی در حوزه علوم انسانی را به چاپ رسانده و ذیل عنوان «نگرش مستقل به اندیشه‌ورزی در ایران» آورده است:

«کشف ذهن ایرانی؛ مورد جلال» عنوانی بود که هر خواننده‌ای در حوزه اندیشه را مبهوت خود می‌کرد؛ عنوانی برای درس‌گفتارهای حاتم قادری در موسسه مطالعات سیاسی- اقتصادی پرسش که می‌تواند ذهن هر علاقه‌مندی را به خود جلب کند. یکی از مهم‌ترین اتفاقاتی که در طول سال‌های اخیر در حوزه خصوصی‌سازی اندیشه و مسائل مرتبط با آن به وقوع پیوسته است، فعالیت موسسات فرهنگی و آموزشی در حوزه علوم انسانی است. موسساتی که برخلاف آنچه در پژوهشگاه‌ها و پژوهشکده‌ها شکل گرفت، وابسته به نهادهای دولتی نیستند و به صورت کاملا خصوصی فعالیت می‌کنند. این موسسات معمولا با استفاده از شهرت و آوازه یکی ازاستادان علوم انسانی فعالیت‌های خود را آغاز کرده‌اند و با برگزاری دوره‌های آموزشی و درس‌گفتارهایی که هر کدام می‌تواند یک دوره کامل دانشگاهی باشد، به فعالیت ادامه داده‌اند. اما آنچه اکنون این موسسات را به سوی ویژه شدن پیش می‌برد، عنوان‌ها و محتویات درس‌گفتارهایی است که در آنها برگزار می‌شود.

آغاز یک اتفاق
شاید زمانی که در میانه دهه ۸۰ موسسه مطالعات سیاسی – اقتصادی، به‌عنوان اولین موسسه از رسته موسساتی که اکنون تعداد آنها بیشتر و بیشتر شده است، آغاز به کار کرد، کسی فکر نمی‌کرد که بتوان در اواسط دهه ۹۰ و با گذر یک دهه‌‌ای مباحثی را در این موسسات مطرح کرد که سال‌ها دغدغه ذهن ایرانیان علاقه‌مند بوده است.

موسسه مطالعات سیاسی – اقتصادی فعالیت‌های خود را با درس‌گفتارهای سیدجواد طباطبایی و موسی غنی نژاد در سال ۸۶ آغاز کرد. در آن سال‌ها و برای آغاز کار موسساتی که به صورت خصوصی به مباحث اندیشه‌ای می‌پرداختند شاید بحث درباره اندیشه‌های متفکران مهم غربی بهترین شروع بود. درس‌گفتارهای طباطبایی در باب اندیشه‌های نیکولو ماکیاولی و الکسی دوتوکویل، جزء مهم‌ترین درس‌گفتارهایی بود که در ادامه پروژه این اندیشمند معاصر برگزار شد. شاید اولین باری که درس‌گفتارهای سیدجواد طباطبایی شکل گرفت به نوع خاص نگاه او در باب آموزش اندیشه سیاسی و پیوسته‌خوانی یک اندیشمند در علم سیاست باز می‌گشت؛ اتفاقی که اکنون جای خود را در موسسات خصوصی اندیشه به خوبی باز کرده است.

از غرب به ایران
اما نکته مهمی که به کلاس‌ها و درس‌گفتارهای تازه موسسات خصوصی در حوزه اندیشه رنگ و بوی تازه‌ای داده است، بحث درباره مباحث کلیدی‌تر در ساحت اندیشه امروز است. هر چند هنوز مباحثی در باب ایده‌آلیسم آلمانی، منطق علوم اجتماعی، مباحث اندیشه‌ای و حتی مباحث میان‌رشته‌ای همچون نسبت اندیشه و فلسفه با حوزه هنر در این موسسات به شکل جدی پیگیری می‌شود، اما آنچه به نظر می‌رسد فضای تازه‌ای را برای ساخت اندیشه در ایران خواهد گشود، بحث از اندیشه‌هایی است که تاکنون کمتر به شکل جدی به آن پرداخته شده است.

کشف ذهن
«پروژه کشف ذهن پروژه‌ای است که من چندسالی است در دانشگاه آن را دنبال و هر بار فرصتی شود سر کلاس دکتری آن را با دانشجویان مطرح می‌کنم. به نظر من یکی از حلقه‌های مفقود پژوهش‌های ایرانی ما همین کشف ذهن است. ما گونه‌های مختلف مطالعات درباره ایران داریم. گونه‌هایی مانند مردم‌شناسی، تاریخ، جامعه‌شناسی و… اما باید رشته و نظریه‌ای را دنبال کنیم که بتواند به ما بگوید حاصل جمع این مطالعات در کجا قرار دارد. » این جملات حاتم قادری استاد علوم سیاسی دانشگاه تربیت مدرس درباره یکی از مهم‌ترین پروژه‌هایی است که او در طول سال‌های اخیر انجام داده و پیگیری کرده است؛ پروژه‌ای که هر چند باید در بستر دانشگاه‌ها به شکل جدی پیگیری شود؛ اما به دلیل نوع خاص و ویژه سیستم آموزشی در ایران معمولا با پایان هر ترم تحصیلی ناتمام می‌ماند. به گفته بسیاری از استادان مطرح حوزه علوم انسانی شاید این همان مساله جدی‌ای باشد که تحصیل اندیشه در ایران را تاکنون به جایی نرسانده است. با این اوصاف، موسسات خصوصی‌ای که به بحث درباره اندیشه می‌پردازند، فضایی ساخته‌اند که چنین بحث‌هایی بتواند فارغ از سیستم آموزشی ترمی و با ساعات کلاس مشخص مطرح شود؛ مباحثی که فارغ از فرم و شکل اجرا در محتوا نیز حرف‌های تازه‌ای برای گفتن دارد.

محتوای ویژه
همان‌گونه که اشاره شد، آنچه در زمینه محتوای این درس‌گفتارها تغییر کرده است، بحث‌های تازه‌ای است که درباره ساحت اندیشه در ایران مطرح می‌شود؛حوزه‌ای که در گذشته به دلایل گوناگون مجال کمتری برای پرداختن به آن وجود داشت. بحث قادری شاید از آن جهت اهمیت وافر داشته باشد، که او در این درس‌گفتارها دقیقا به دنبال یافتن چگونگی تفکر موردی همچون جلال آل‌احمد است؛ مردی که ساحت اندیشه و اتفاقاتی که پیرو آن به وقوع پیوسته است، در طول ۵۰ سال اخیر در ایران وامدار اندیشه او بوده‌اند. به همین دلیل ورود به چنین محتوایی نیز فرآیند اندیشه در ایران را به فضای تازه‌ای خواهد کشاند؛ فضایی که بدون‌شک میراث موسسات خصوصی اندیشه خواهد بود.

عقب نماندن از قافله
موسسه مطالعات سیاسی – اقتصادی پرسش، موسسه رخداد تازه، موسسه پنجره حکمت، موسسه بهاران خرد و اندیشه و… عنوان برخی از موسساتی است که در طول سال‌های اخیر به ارائه مباحث تازه‌ای در حوزه اندیشه و علوم انسانی پرداخته‌اند و اکنون در دوره بلوغ خود – با تمام مشکلات و آسیب‌هایی که پیش‌رو دارند – به فضاسازی ذهن جدید ایرانی کمک شایانی می‌کنند.
در این میان این موسسات همه دغدغه‌های خود را در دوره‌های آموزشی خلاصه نکرده‌اند و فعالیت‌های دیگری چون چاپ و نشر کتاب، برگزاری سخنرانی‌ها و… انجام می‌دهند. اما این ماجرا سوی دیگری نیز دارد. در طول همین سال‌ها و با گسترش موسسات خصوصی و استقبال از آنها، موسساتی چون روزگار نو، شهر کتاب و حتی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی نیز به برگزاری دوره‌هایی اقدام کرده‌اند که هر کدام می‌توانند نمایشگر یکی از این موسسات خصوصی اما در سایه حمایت‌های دولتی باشند.
اکنون بسیاری از موسسات، پژوهشکده‌ها و پژوهشگاه‌هایی که اغلب وابسته به دولت هستند نیز از دیدگاه خود به بحث در ساحت اندیشه می‌پردازند و تلاش خویش را به کار گرفته‌اند حوزه علوم انسانی را به شکل تازه‌ای در جامعه ایرانی مطرح کنند. به نوعی در اوایل دهه ۹۰ می‌توان مجموعه بزرگی از درس‌گفتارها، سخنرانی‌ها و سمینارها را شناسایی کرد که تحت تاثیر همان کلاس‌ها و درس‌گفتارهای اولیه اکنون به اندیشه ورزی و اندیشه‌سازی در حوزه علوم انسانی مشغول هستند؛ مساله‌ای که واکاوی چند و چون آن خود زمان مفصل تری را نیاز دارد.

تعبیر یک رویا
تشکیل درس‌گفتاری همچون «کشف ذهن ایرانی؛ مورد جلال» اتفاقی مبارک در حوزه علوم انسانی در ایران است. درس‌گفتاری که در آن نه به سبک جلسات سخنرانی، بلکه به شیوه‌ای پیوسته به زوایای گوناگون اندیشه آل‌احمد می‌پردازد. اتفاقی که در طول سال‌های گذشته درباره بسیاری از متفکران غربی و اندیشه‌های آنان به وقوع پیوسته است، اکنون می‌تواند با وجهی تازه درباره بسیاری از متفکران و تاثرگذاران ایرانی به وقوع بپیوندد. هر چند چگونگی بررسی این اندیشه خود می‌تواند محل چالشی تازه همراه با برداشت‌های متفاوت باشد، اما آنچه اکنون اهمیت دارد فراهم آمدن بستری مناسب برای بررسی اندیشه‌های اذهان ایرانی و قرار دادن آنان در ترازوی تفکری جدید است؛ کاری که شاید به یک رویا می‌ماند و اکنون می‌توان آن را به واقعیت تبدیل کرد. مساله‌ای که با تشکیل نهادهای خصوصی اندیشه در ایران به یک ساخت مستقل تبدیل شده و اکنون پس از سال‌ها شاید بتوان به اندیشه فارغ از دسته بندی‌ها، شکل‌ها و گروه‌ها به شکل علمی و مستقل نگریست؛ امیدی که هنوز تا تعبیر کامل آن به واقعیت راه درازی در پیش خواهد بود.»

آیا فلسفه سیاست می‌تواند علوم انسانی و اجتماعی را از چنگال ایدئولوژی‌هایی چون لیبرالیسم نجات دهد؟
فرهیختگان در دومین بخش از صفحه اندیشه، نگاهی به رساله «مسائل تاریخی و قدرت سیاست» اثر رضا داوری‌اردکانی داشته و «در باب اشتباه میان قضیه تاریخی و امر سیاسی» چنین روایت کرده است:

«رساله «مسائل تاریخی و قدرت سیاست» اثر رضا داوری‌اردکانی به‌عنوان ضمیمه شماره پنجاه و چهارم نشریه فرهنگستان علوم جمهوری اسلامی ایران منتشر شد. این رساله دربرگیرنده سه عنوان مقاله است که از سوی رضا داوری‌اردکانی برای فرهنگستان علوم نوشته شده و مضمون آنها وضع علم و نسبت آن با فرهنگ و سیاست و اخلاق و فلسفه است.
داوری‌اردکانی در این دفتر از دانشمندان دعوت کرده به شرایط و مشکلات و موانع توسعه علم در جامعه بیندیشند تا اساسی برای تدوین یک سیاست و برنامه جامع و هماهنگ فراهم شود.

داوری‌اردکانی در مقدمه این اثر تاکید می‌کند مقالات این دفتر اولا متضمن مطالبی است که فهم زمان ما چندان با آنها آشنا نیست و به این جهت شاید تفصیلش هم درست فهمیده نشود و پیداست که صورت مجملش نه فهمیده می‌شود و نه به کار می‌آید؛ ولی او آنها را به‌عنوان مسائل قابل‌تامل و نه دستورالعمل اجرا و سیاست آورده است. ثانیا بعضی مطالب آشنا هم که در مقالات وجود دارد در ذیل عنوان ناآشنا قرار گرفته است.

داوری معتقد است مراد از برگزیدن عنوان «مسائل تاریخی و قدرت سیاست با آنها چه می‌کند و می‌تواند بکند؟» این است که اگر در بحث‌های رسمی و حتی در تصمیم‌گیری‌های اجرایی – سازمانی مسائل تاریخی با مسائل سیاسی خلط و اشتباه نمی‌شد بحث آن را به درس فلسفه واگذار می‌کردیم اما چون در اوضاع و احوال کنونی بسیاری از مسائل تاریخی را مساله سیاسی و حل آن را وظیفه سیاستمداران می‌دانند باید لااقل برای نجات سیاست اشتباه میان قضیه تاریخی و امر سیاسی را روشن کرد.

داوری در مقاله اول با عنوان «فلسفه در روزگار تکنیک به چه کار می‌آید؟» به این موضوع توجه می‌کند که هر چند فلسفه دیگر نمی‌تواند دگرگونی بزرگی در این جهان پدید آورد، از آن جهت که در قوام جهان جدید دخیل بوده است و تاریخ تجدد بی‌آن دوام نمی‌یابد، نمی‌توان از آن چشم پوشید زیرا بی‌آن نمی توان به نقص کارها پی برد و شاید نتوان نقص‌ها و آشفتگی‌ها را رفع کرد. راه توسعه با اقتباس صورت ظاهر موسسان تمدن جدید و کنار هم قرار دادن آنها و با بی‌خبری از نسبت و پیوستگی‌شان به جایی نمی‌رسد.

نویسنده در مقاله دوم با عنوان «علم، قدرت و سیاست» می‌گوید که چگونه به مدد فلسفه می‌توان حد و مرزها و ترتیب مسائل را شناخت. جهان توسعه‌نیافته از ابتدای آشنایی با تجدد می‌خواسته است از همه مزایای آن بهره‌مند باشد و از عوارض و آثار بد آنها دور بماند و می‌دانیم که در این کار چندان توفیقی نداشته است. وجه این بی‌توفیقی نشناختن ترتیب کارها و نظام روابط آنها است. جهان؛ هر جهانی که باشد با رعایت تناسب و تعادل ساخته می‌شود. سیاست توانایی‌های بسیار دارد اما اگر این توانایی‌ها با علم و تفکر پشتیبانی و ضمان نشود، کارساز نیست.

اما مقاله سوم این رساله با عنوان «ملاحظاتی درباره علوم انسانی و اجتماعی» گزارشی بسیار فشرده و مختصر از تاریخ علوم اجتماعی و وضع آن در کشور ما است. نکته اصلی مقاله این است که آیا به مدد فلسفه سیاست که پرورنده علوم انسانی و اجتماعی است، می‌توان این علوم را از چنگال سیاست رسمی و ایدئولوژی‌هایی چون لیبرالیسم و سوسیالیسم و لیبرال دموکراسی و سوسیال دموکراسی و آمریکائیسم و فاشیسم نجات داد. اگر جهان کنونی ضرورت دارد که راه توسعه را بپیماید باید معلوم باشد چه صورتی از توسعه مناسب و محقق شدنی است؛ به عبارت دیگر باید دانست برنامه توسعه بر چه اساس و مبنا و با توجه به چه امکان‌ها و مطلوب‌ها‌یی تدوین می‌شود و اجزای آن، چه پیوند و نسبت و تناسبی با هم دارند و ضامن اجرای آنها چیست.»

اخبار کوتاه صفحه «اندیشه»:

حکیم طهران
به همت مجمع عالی حکمت اسلامی در قم و تهران همایش ملی «حکیم طهران» بزرگداشت علی مدرس زنوزی، دی یا بهمن‌ امسال با همکاری ۲۱ مرکز دیگر برگزار می‌شود. برای برگزاری این همایش ۱۳ پیش نشست‌ برگزار شده و حداقل ۵ نشست دیگر هم برگزار خواهد شد. همایش ملی حکیم طهران همایشی دو روزه است و در قم و تهران با حضور استادان علوم عقلی حوزه و دانشگاه برگزار می‌شود. تاکنون ۴۸ چکیده مقاله به همایش رسیده که ۲۸ مقاله ارزیابی و پذیرفته شده و مابقی نیز در دست ارزیابی و داوری است. مهلت ارسال مقاله به همایش نیز تا ۳۰ مهر اعلام شده است. زنوزی مشهور به حکیم طهران در سال ۱۲۳۴ هجری قمری در زنوز تبریز به دنیا آمد و با گذراندن سطوح مقدماتی حوزه و ورود به حوزه تهران، بیش از ۴۰ سال در این مدرسه فلسفه تدریس کرد. از وی آثار زیادی در زمینه علوم عقلی بر جای مانده است که برخی از آنها تعلیق و حاشیه بر حکمت متعالیه است.

تاسیس مرکز حقوق و تمدن اسلامی در دانشگاه ییل
رئیس دانشگاه ییل و رئیس دانشکده حقوق این دانشگاه اعلام کردند که این مرکز آموزشی در نظر دارد یک مرکز مطالعه حقوق و تمدن اسلامی در دانشکده حقوق دانشگاه ییل تاسیس کند. پیتر سالووری رئیس دانشگاه ییل گفت که تاسیس این مرکز فرصت های تازه‌ای در مقابل دانشکده حقوق دانشگاه ییل و کل دانشگاه قرار می‌دهد. براساس اظهارات رابرت سی. پست رئیس دانشکده حقوق دانشگاه ییل، تاسیس این مرکز نشان‌دهنده علاقه رو به رشد در ییل و سایر نهادهای آکادمیک به درک حقوق، تاریخ و فرهنگ اسلامی است. این مرکز تحت نظارت اون فیس و آنتونی رونمان از اساتید دانشکده حقوق دانشگاه ییل مجموعه سخنرانی‌هایی را درباره حقوق و تمدن اسلامی برگزاری می‌کند.

دیگر عناوین منتشر شده در «فرهیختگان» امروز:

آیت‌الله مصباح‌یزدی: حفظ اصالت بندگی مهم‌ترین وظیفه پلیس / لازم است مردم جامعه آثار اسلام را حتی درون ماشین‌های خود اجرا کنند، نه اینکه فکر کنند در ماشین هر طور راحتند و مانند غربی‌ها می‌توانند باشند.

کرزی: اصلا نمی‌دانم که القاعده وجود داشته باشد. من آنها را ندیده‌ام و درباره آنها گزارشی هم دریافت نکرده‌ام. همچنین گزارشی درباره فعالیت آنها در افغانستان دریافت نکرده‌ام. القاعده در افغانستان برای من یک افسانه است. آنها اصلا وجود ندارند. به‌رغم دلایل قاطع مبنی‌بر اینکه بن‌لادن و متحدانش نظیر خالد شیخ محمد این حملات در ۱۱ سپتامبر را برنامه‌ریزی کردند، حملات ۱۱ سپتامبر علیه آمریکا در افغانستان برنامه‌ریزی نشده بود.

«دین آنلاین» با این عناوین اقتباسی، روزنامه «فرهیختگان» را مرور کرده است: «موسسات فرهنگی خصوصی در حوزه علوم انسانی، بستری مناسب برای وزن کشی اندیشه‌ ذهن های ایرانی»، «آیا فلسفه سیاست می‌تواند علوم انسانی و اجتماعی را از چنگال ایدئولوژی‌هایی چون لیبرالیسم نجات دهد؟» و «مصباح‌یزدی: لازم است مردم آثار اسلام را حتی درون ماشین‌های خود اجرا کنند»مرور مطبوعات/ ‌دو‌شنبه‌ ۲۳ شهریور / روزنامه فرهیختگان

مطالب مرتبط
درج دیدگاه

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.