بررسی استانداردهای کتاب دینی در عرصه بین‌الملل

این روزها کمتر نویسنده، مترجم و پژوهشگری را می‌توان یافت که از حال و روز نشر کتاب در کشور راضی باشد. برخی از محتوای آثار، برخی از بداخلاقی‌های حوزه نشر و برخی دیگر از بی‌مهری‌های نهادهای دولتی گلایه می‌کنند. در این روزگار ناخوش احوال کتاب، سه تن از فعالان تألیف، تصحیح و ترجمه آثار دینی از استانداردهای کتاب سخن گفتند.

در ابتدای این نشست حجت‌الاسلام دکتر سید حسن اسلامی، عضو هیئت‌علمی دانشگاه ادیان و مذاهب قم به آسیب‌شناسی ترجمه متون دینی پرداخت و گفت: مترجم بودن تعهدی ایجاد می‌کند که در مؤلف نیست؛ مثلاً مؤلف، تعهدی در باب حجم و ساختار متن ندارد؛ به خلاف مترجم که باید به حجم و ساختار اثر وفادار باشد. مترجم فقط رابط بین زبان مبدأ و مخاطبین زبان مقصد است. وی با تشبیه متن زیر دست مترجم به جنازه زیر دست غسال گفت: کتاب در دست مترجم مانند میتی در دست غسال است. چنان‌که پرونده اعمال متوفی، ربطی به غسال ندارد و او باید به وظیفه خود عمل کند، صدق و کذب مطالب کتاب نیز به مترجم ربطی نداشته و اجازه اصلاح مطالب کتاب را ندارد. او باید متن را آن‌گونه که نویسنده در زبان مبدأ آفریده، در زبان مقصد بازآفریند. هرگونه کوتاهی عامدانه خیانت به امانت است. نویسنده کتاب «اخلاق و آیین نقد کتاب» در ادامه، هفت معیار و استاندارد برای ترجمه متون دینی بیان کرد:
۱. ارائه تصویری صحیح از دیدگاه مؤلف: نباید تصویری که مترجم از نویسنده بازتاب می‌دهد غیرواقعی باشد؛ چراکه این کار تحریف متن است که گاه با تصویر واقعی نویسنده، بسیار فاصله دارد. متأسفانه این آفت در آثار کشور ما دیده می‌شود.
۲. ترجمه تمام متن: مترجم باید تمام متن را ترجمه کند؛ تا جایی که گاه واحد ترجمه را جمله می‌دانند؛ نه پاراگراف. در دوران گذشته به‌صورت افراطی، واحد ترجمه را کلمه می‌دانستند. برخی مترجمین کتاب‌های دینی، به دلایل شخصی، بخشی از متن اصلی را حذف می‌کنند.
۳. وفاداری به ساختار متن: ساختار هر متن، آینه‌ای از ساختار ذهنی نویسنده است. اگر مترجم، ساختار متن را تغییر دهد، مخاطب خود را از درک ساختار ذهنی نویسنده محروم می‌کند.
۴. تغییر عبارت‌های مذهبی: مذاهب مختلف، عبارت‌های دعایی یا مذهبی ویژه خود را دارند؛ مثلاً رضی‌الله‌عنه، کرم الله وجهه و… دست بردن به این عبارت‌ها، گاه در طول تاریخ تأثیرگذار شده و مفاهیم غیرواقعی را در پی دارد.
۵. حذف نکردن مقدمه، تقدیم‌نامه و تقدیرنامه: گاه در ترجمه‌ها دیده می‌شود که مترجم مقدمه نویسنده یا تقدیم‌نامه کتاب را حذف کرده است. این در حالی‌ است که مخاطب با مطالعه مقدمه با سیر نگارش و گاه موانع و زاویه دید نویسنده آشنا می‌شود. همچنین تشکر نویسنده از افراد مختلف ـ هرچند از افراد ناشناس برای مخاطب زبان مقصد ـ در واقع درس اخلاقی به خواننده است.
۶. وفاداری به عنوان کتاب: مترجم باید به اسم انتخابی نویسنده برای کتاب، وفادار بماند. عنوان ترجمه نباید مانند برخی آثار با مراد نویسنده در تضاد باشد؛ البته این وضع گاه بسیار دشوار است؛ مثلاً کتابی با عنوان «مگس و شیشه مگس‌گیر» با عنوان «دیدار با مورخان و فیلسوفان» منتشر شده است که مترجم در اینجا چاره‌ای جز تغییر عنوان نداشت؛ چراکه عنوان اصلی در فرهنگ طبان مقصد، گویا نیست.
۷. تحمیل نکردن پیش‌فرض‌های مترجم بر متن: مترجم نباید متن را طبق مذاق اجتماعی، تاریخی و اجتماعی خود تغییر دهد؛ چون موجب تغییر کلی مفهوم می‌شود؛ مثلاً در ترجمه کتاب مقدس کلمه کنیزک را برخی مترجمین متأخر به دختر ترجمه کرده‌اند که بامعنای اصلی فاصله بسیار دارد.
در بخش دیگر این نشست، حجت‌الاسلام رضا مختاری، مصحح و نویسنده کتب دینی از ارزش و جایگاه تصحیح متون سخن گفت. وی بابیان اینکه تلقی غالب در حوزه علمیه، تصحیح متون را کاری سطح پایین و غیرعلمی می‌داند، این دیدگاه نادرست را موجب ورود افراد غیرمتخصص به حوزه تصحیح متون و انتشار آثار ضعیف دانست. درحالی‌که دانشگاه‌های دنیا و حتی حوزه‌های علوم دینی برخی کشورهای اسلامی، به تصحیح متون بها داده و آن را کاری علمی می‌دانند. وی افزود: ۹۰ درصد کتاب‌های دینی ما نیاز به تصحیح مجدد دارند؛ چون در گذشته امکانات فعلی در اختیار مصححین نبود. برای مثال در ۹۹ درصد چاپ‌های نهج‌البلاغه که شاید بیشترین نسخ خطی را دارد و در بیشتر خانه‌‌های ایرانی باشد، جمله‌ای در خطبه اول افزوده شده که در هیچ‌کدام از نسخ خطی و منابع روایی دیده نمی‌شود. (و من جهله فقد أشار إلیه) وی یکی دیگر از آفات حوزه تصحیح متون را تغییر جزئی تصحیح‌های قبلی و انتشار مجدد آن با نام مصحح جدید دانست. نویسنده کتاب «سیمای فرزانگان» در ادامه بحث خود، تخصص در علم مربوط به متن موردنظر، بررسی همه نسخ خطی و چاپی پیشین و وفاداری به متن اصلی را از معیارهای ضروری تصحیح متون برشمرد.
در بخش آخر نشست بررسی استانداردهای کتاب دینی در عرصه بین‌الملل، محمد اسفندیاری، نویسنده و منتقد بابیان اینکه بحث از استاندارد در جایی مطرح می‌شود که آثار و تولیدات ضعیف در بازار رواج یابد، گفت: سه پیشنهاد حداقلی، حد وسطی و حداکثری می‌توان برای عرصه نشر کتاب ارائه کرد. وی گفت: پیشنهاد حداقلی، تهیه استاندارهای چاپ کتاب و الزام ناشران به رعایت آنها است. در مرحله بعد، پیشنهاد حد وسط، اعطای نشان استاندارد به آثاری برخوردار از معیارهای نشر است. وی گفت: در این صورت مخاطب کتاب نیز می‌فهمد که چه آثاری استاندارد هستند. پیشنهاد حداکثری نویسنده «کتاب پژوهی»، ممانعت از چاپ کتاب‌های فاقد استاندارد بود. او گفت: ممیزی کتاب، نباید منحصر در ممیزی عقیدتی باشد؛ بلکه آثار ضعیفی که معیارهای چاپ و نگارش را ندارند، نباید منتشر شوند.

این روزها کمتر نویسنده، مترجم و پژوهشگری را می‌توان یافت که از حال و روز نشر کتاب در کشور راضی باشد. برخی از محتوای آثار، برخی از بداخلاقی‌های حوزه نشر و برخی دیگر از بی‌مهری‌های نهادهای دولتی گلایه می‌کنند. در این روزگار ناخوش احوال کتاب، سه تن از فعالان تألیف، تصحیح و ترجمه آثار دینی از استانداردهای کتاب سخن گفتند.در حاشیه نمایشگاه بین‌المللی کتاب دین قم برگزار شد

مطالب مرتبط
درج دیدگاه

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.