روزه گرفتن فلسفه‌ای دارد!

سیدعلی‌رضا واسعی

روزه‌داری که موجب کاهش توان انسان و کار آمدی می‌شود، بی گمان آثار مهمی دارد که تنها با رعایت اصول آن، می‌توان به آن‌ها دست یافت و الا به ضد خود تبدیل می‌شود.

روزه که برابر داده قرآن بر امت‌های پیشین نیز واجب شده بود،[۱] در سنت اسلامی البته سبک و سیاق ویژه‌ای دارد که هم اکنون در دین‌های دیگر به این گونه دیده نمی‌شود. یک ماه کامل، آن هم از فجر تا شب،[۲] از خوردن و آشامیدن و رفتار شهوانی پرهیز کردن فقط در شریعت اسلامی دیده می‌شود. فلسفه روزه را خداوند تقواپیشگی برشمرده است و بیش از این چیزی در متون اسلامی دیده نمی‌شود. بی گمان آن چه موجب روی‌کرد مسلمانان به این عمل نسبتا سخت و گاه طاقت‌فرسا می‌شود، انجام تکلیف الهی است. شاید از همین روست که در روایتی از پیامبر اعظم(ص) آمده است که خداوند برای همه کارهای خوب آدمیان از ده تا هفتصد برابر پاداش قرار داده، جز برای روزه که آن را مخصوص خود دانسته است که خود آن را پاداش می‌دهد، بی آن که اندازه‌ای برای آن معین باشد.[۳] از آموزه قرآنی می‌توان خودسازی، مبارزه با نفس و ایستادن در مقابل خواهش‌های شهوانی و حتی غریزی را به عنوان فلسفه این عمل والا برشمرد، اما به نظر می‌رسد علاوه بر این، حد اقل دو نکته اساسی دیگر نیز در فلسفه این عمل وجود داشته باشد که از اهمیت بالایی برخوردارند، چنان که بزرگان و اندیشمندان بدان توجه می‌دهند؛

۱. یکی آن که کم خوردن و تمرین گرسنگی و تشنگی مایه سلامتی بدن است، چنان که گویی روایتی نیز در این باب وارد شده که روزه بگیرید تا سالم بمانید،[۴] هر چند در صحت آن برخی چند و چونی دارند،[۵] اما در روایت صحیحی به نقل پیامبر(ص) آمده است که معده آدمی، خانه همه دردها، و پرهیز و امساک رأس همه درمان‌هاست. برابر گزارشی، وقتی امام صادق(ع) در کاخ منصور عباسی، این روایت را بر طبیبی هندی خواند، او گفت این تمام طبابت است.[۶] واقعیت آن است که کم خوردن و شکم را از خوردن‌های بی رویه پر نساختن، سلامتی آدمی را تضمین می‌کند، گذشته از آن که زمینه شکوفایی معنوی نیز می‌گردد. گفته‌اند: اندرون از طعام خالی دار، تا در آن نور معرفت بینی.

۲. هم‌دردی با اکثریت افراد جامعه که از توانایی لازم برای تغذیه برخوردار نیستند. روزه تا حدی آدمی را به در آنان نزدیک می‌سازد و هم‌دلانگی را در آدمی بر می‌انگیزد، ضمن این که با کم خوردن زمینه یاری به دیگران نیز فراهم می‌گردد، شاید توصیه به دعوت دیگران در این ماه و دستگیری از بی نوایان و نیز زکات فطری که واجب شده، اقدام عملی برای سهیم‌سازی دیگران در غذای خویش باشد.

هر دو نکته آشکارا ارزشمندند و کسی در آن تردید ندارد، اما آن چه در عمل مسلمانان یا ما ایرانیان امروزه ساری و جاری است، حد اقل با دو فلسفه اخیر اندکی در تعارض است. سفره‌های افطاری رنگارنگ که گاه با پول بیت‌المال صورت می‌گیرد و دعوت از سران و بزرگان که گاه شائبه خودنمایی و ریا دارد، تا خوردن‌های بی رویه و افراطی، بی گمان روزه را به ضد خود مبدل می‌سازد، چون هم با امساک ناسازگار است، هم سلامتی افراد را می‌ستاند، هم چشم تهیدستان را پرخون می‌کند، هم اسراف و زیاده روی را پدید می‌آورد و از همه این‌ها بدتر به نام عمل دینی، کام دسته‌ای را شیرین می‌کند که با هیچ منطقی سازگار نیست.

شاید تجدید نظری لازم باشد؛ می‌توان افطاری را مختصر برگزار کرد، آن هم برای مردمی که فقیرند و دستشان به جایی نمی‌رسد، و با پول شخصی نه بیت‌المال و فقط برای رضای خداوند باری تعالی. خدا را در این ایام شاهد و ناظر اعمال خویش بدانیم.

[۱] .بقره، آیه ۱۸۳.
[۲] .بقره، آیه ۱۸۷.
[۳] .مسند احمد، ج۲، ص۴۶۵؛ مجمع الزوائد، هیثمی، ج۳، ص۱۷۹.
[۴] .الدعوات، راوندی، ص۷۶؛ بحارالانوار، مجلسی، ج۵۹، ص۲۶۷.
[۵] .تذکره الموضوعات، الفتنی، ص۶۹؛ فیض القدیر، المناوی، ج۴، ص۲۸۰.
[۶] . خصال، شیخ صدوق، ص۵۱۲؛ مناقب، ابن شهرآشوب، ج۳، ص۳۸۳

روزه‌داری که موجب کاهش توان انسان و کار آمدی می‌شود، بی گمان آثار مهمی دارد که تنها با رعایت اصول آن، می‌توان به آن‌ها دست یافت و الا به ضد خود تبدیل می‌شود.

مطالب مرتبط
درج دیدگاه

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.