کروناویروس در رویکردی تمدنی/اسلامی

سیدعلی‌رضا واسعی *

گسترندگی و نفوذ کروناویروس دیگر جای بحث ندارد، چنان که درمان‌ناپذیری فوری آن آشکارتر از آن است که به گفت‌وگویی نیاز داشته باشد. میزان خسارت‌های انسانی و مادی آن نیز به گونه‌ای است که تاریخ معاصر را تحت‌الشعاع خود قرار داده و از این پس باید آن را به پیش از کرونا و پس از کرونا تعریف کرد. این قلم با مفروض‌انگاری همه این‌ها، از زاویه دیگری آن را شایسته مداقه می‌داند؛ ‌رابطه‌اش با تمدن‌سازی.

نویسنده با ویل دورانت موافق است که یکی از عوامل انقراض تمدن‌ها، بیماری همه‌گیری است که جلوگیری آن از اختیار بشر خارج است (تاریخ تمدن، ج۱،‌ص۶)، چنان که با توین بی نیز همراهی دارد آن‌جا که می‌گوید اگر شدت معارضه/چالش به گونه‌ای باشد که از توان دفاعی/پاسخ انسان خارج شود، فروپاشی تمدن امری حتمی است، اما با این نظریه تمدنی او نیز کم و بیش هم‌سویی دارد که تمدن‌ها تابع معارضه‌ها/چالش‌ها و واکنش‌ها/پاسخ‌ها پدید می‌آیند (بررسی تاریخ تمدن، ص۱۱۸). البته فهم دقایق ادعای او و بررسی جنبه‌های مختلف آن‌ها، خود بحث دیگری است. آن‌چه مهم است بررسی نقش تمدنی کروناویروس در پرتو نظریه ایشان است؛ چالش کرونا و پاسخ تمدنی جامعه!

جامعه ایران در این ایام، به دلایل متعددی مسیر رو به روشن و امیدبخشی را پشت سر نمی‌گذاشت و بیش از هر چیز به تقدیر دل بسته بود تا شاید روز خوشی را برایش به ارمغان آورد، اما کرونا مهمان ناخوانده‌ای شد تا به رغم زیان‌باری‌ها ومشکلات، و ایجاد گرفتاری و سختی در دادوستدها و روابط اجتماعی، مسیر انسانی نوینی را فرارویش قرار دهد و زندگی متفاوتی را برایش رقم زند؛ برای اولین‌بار فضای نسبتا باز فرهنگی پدید آمد و بگیر و ببندهای غیرلازم کاهش یافت؛ نگاه‌های آدمیان وجهی منطقی‌تر یافت؛ دسته‌ای از خرافه‌ها و بدکیشی‌ها به چالش کشیده شد، تخصص مورد تکریم قرار گرفت و انسان به دستاوردهای انسانی توجه بیش‌تر کرد. همچنین پس از سالیان دراز، دغدغه های اجتماعی، مردم و مسئولین را به تکاپو کشاند و با همه تلاش‌های برخی از سوداگران برای سیاسی‌نمایی قضیه، همچنان به مثابه مساله‌ای انسانی/اجتماعی باقی ماند؛ به دلیل تعطیلی تجمعات، شهرهایی از شنیدن سخنان تفرقه‌انگیز و بداخلاقی‌های رایج و ستیزه‌خواهانه، در امنیت و آرامش قرار گرفتند؛ احترام به یک‌دیگر رو به فزونی نهاد؛ ترحم و مهربانی گسترده‌تر شد و بی آن‌که بدانیم یا بخواهیم نسبت به دیگری دل‌سوزتر شدیم؛ رعایت مسایل بهداشتی در اولویت قرار گرفت و این‌ها همان چیزی است که برای زیست تمدنی/ شهری‌گری/شهرآیینی ضروری است و از منظر دینی، جزو آموزه‌های اسلامی بود.

کرونا بی‌رحمانه به جامعه هجوم آورد و مانع فعالیت‌های عادی مردم شد، ولی نشان داد مسئولین در مواجهه با پیشامدها و دقیقا آن‌جایی که باید به تدبیر امور بپردازند، چقدر ناتوان اند و نیز تعدد مراکز تصمیم‌گیری/موازی‌ها چه فاجعه بزرگی برای مدیریت جامعه است. با همه این‌ها مردم، جز عده‌ای بدکردار، سودجو و خودخواه، به داد یک دیگر رسیده و یاری‌گر هم شدند؛ خادم واقعی از خائن مدعی بازشناخته شد؛ ادارات به حسب نوع فعالیت زمان‌بندی شدند؛ دورکاری در برخی از سازمان‌ها دنبال شد؛ بانک‌ها به ارائه خدمات از راه دور روی آوردند بی‌آن‌که حضور متقاضیان را بطلبند، مثلا تمدید کارت‌ها به صورت غیرحضوری انجام شد؛ دفترچه بیمه‌های منقضی‌شده ادامه‌دار شد؛ اداره‌های آب و برق پرداخت قبوض را با انعطاف انسانی مدیریت کردند؛ پرداخت اقساط بانکی با فرجه‌ای مواجه گردید؛ پلیس‌ها در جاده‌ها از ماشین خود پیاده و به سوی راننده‌ها رفتند؛ بازاریان به احترام مشتریان برخاستند؛‌ پمپ‌بنزین‌ها مثل همه جای دنیا، به خدمت‌رسانی و انجام وظیفه خود پرداختند و دستگیری از دیگران به جای درگیری نشست و این‌ها همان چیزی است که جامعه انسانی به شدت به آن نیاز دارد.

همه این‌ها، واکنش‌های تمدنی در مقابل معارضه کرونا بود که در مجموع حال مردم را بهتر می‌کند، ‌گر چه وضعشان را با سختی‌هایی روبه‌رو کرده است. امید آن که این حال و هوا همچنان بماند و مریضی از بین برود. یا حق

* دانشیار پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی

مطالب مرتبط
درج دیدگاه

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.